English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
bloody mary مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
bloody marys مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
Other Matches
tomato گوجه فرنگی
tomatoes گوجه فرنگی
love apple گوجه فرنگی
tomato juice آب گوجه فرنگی
ketchup or catchup سوس گوجه فرنگی
ketchup سوس گوجه فرنگی
tomato sauce سوس گوجه فرنگی
catsup سوس گوجه فرنگی
tomato soup سوپ گوجه فرنگی
catchup سوس گوجه فرنگی
omelets خاگینه کوکوی گوجه فرنگی
omelette خاگینه کوکوی گوجه فرنگی
omelettes خاگینه کوکوی گوجه فرنگی
omelet خاگینه کوکوی گوجه فرنگی
madrilene ابگوشت غلیظ گوجه فرنگی
psyche knot ارایش گیسو بصورت گوجه فرنگی
chilisauce نوعی رب گوجه فرنگی فلفل دار
bisk ماهی وغیره درست میکنند
Havana سیگاربرگی که درهاوانایاcuba درست میکنند
kumiss قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست میکنند
skipjack بازیچهای که از جناغ مرغ درست میکنند
gabionade خط جان پناهی که ازسبدهای خاک درست میکنند
racket ball گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
hasty pudding خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
library paste نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
creme نام چند جورنوشابه خوش خوراک که از جوهرنعناع درست میکنند
moleskin جامه وبویژه شلواری که ازپوست کورموش ومانندان درست میکنند
muslin یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
vodka ودکا
vodkas ودکا
tafia مشروبی شبیه رم
taffia مشروبی شبیه رم
julep مشروبی معطرمرکب از جین و رم و اب پرتغال
malt liquor مشروبی شبیه ابجو که بامالت تخمیر میشود
chaser مشروبی که بدرقه نوشابهای باشد تعاقب کننده
champagne نام مشروبی که درشامپانی فرانسه تهیه میشود
chasers مشروبی که بدرقه نوشابهای باشد تعاقب کننده
automat دستگاه خودکاری که پس ازانداختن سکهای درون ان غذایا مشروبی را خارج میکند
automats دستگاه خودکاری که پس ازانداختن سکهای درون ان غذایا مشروبی را خارج میکند
greengages گوجه
greengage گوجه
plum گوجه
plums گوجه
plummier گوجه دار
plummiest گوجه دار
plummy گوجه دار
sloes الوچه گوجه
sloe الوچه گوجه
plum tree درخت گوجه
coincidence function تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
join تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
intersections تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersection تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
OR function تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
meets تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joins تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meet تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
and تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
joined تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
either or operation تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
union تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
unions تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
conjunction تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
disjunction تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
alternation تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
conjunctions تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
false 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
assertion 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
prune گوجه برقانی الوبخارا
pruned گوجه برقانی الوبخارا
prunes گوجه برقانی الوبخارا
prunello یکجور الوچه یا گوجه خشک کردنی
prunelle یکجور گوجه یا الوچه خشک کردنی
temper درست ساختن درست خمیر کردن
tempers درست ساختن درست خمیر کردن
tempered درست ساختن درست خمیر کردن
sloe gin عرق گندم که دارای اب میوه گوجه باشد
judiciousness قضاوت درست تشخیص درست
be the spitting image of someone <idiom> درست مثل کسی بودن [درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
lamplighter با ان چراغ را روشن میکنند
betting shop جائیکهرویاسبهاشرط بندی میکنند
aeroscope اسبابی که غباروذرات هواراجمع میکنند
drainpipe لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
barbette سنگری که از انجاتوپها رااتش میکنند
drainpipes لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
trampolines توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
trampoline توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
airbed تشکی که آنرا با باد پر میکنند
feringhee فرنگی
braces and bits فرنگی
brace and bit فرنگی
Europeans فرنگی
European فرنگی
frankish فرنگی
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
gilded youth جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
kick about فوتبالی که بدون قانون بازی میکنند
bedbug ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
bedbugs ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
Plants store up the sun's energy. گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
moulding board تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
needleful نخی که یکبار درته سوزن میکنند
they overtax our strength بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
coffee mills دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
they are under serveillance انهارا نظارت میکنند انهارامی پایند
endoparasite انگلهایی که درداخل بدن زندگی میکنند
collarette یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
arris fillet joint اتصال فرنگی
wild pansy بنفشه فرنگی
endives کاسنی فرنگی
summer house کلاه فرنگی
enema pump اماله فرنگی
smalt لاجورد فرنگی
vermicelli رشته فرنگی
acre جریب فرنگی
acres جریب فرنگی
pergola کلاه فرنگی
pergolas کلاه فرنگی
pavilion کلاه فرنگی
pavilions کلاه فرنگی
endive کاسنی فرنگی
pasta رشته فرنگی
cineraria پامچال فرنگی
cabinetmaker فرنگی ساز
bonbon اب نبات فرنگی
cabinet maker فرنگی ساز
avant-sorps کلاه فرنگی
clysopump اماله فرنگی
cabinet-maker فرنگی ساز
cabinet-makers فرنگی ساز
moroccoleather تیماج فرنگی
belvidere کلاه فرنگی
belvedere کلاه فرنگی
bathing tub حمام فرنگی
screw a مته فرنگی
scarificator نشتر فرنگی
macaroni رشته فرنگی
european type plane رنده فرنگی
heart sease بنفشه فرنگی
artichoke کنگر فرنگی
artichokes کنگر فرنگی
europeanism فرنگی مابی
houseleek تره فرنگی
greco roman کشتی فرنگی
gorsy اولکس فرنگی
goosegog یکجورانگور فرنگی
chervil جعفری فرنگی
fleawort پامچال فرنگی
syphilis ابله فرنگی
strawberries توت فرنگی
plantable psyllium پامچال فرنگی
spaghetti رشته فرنگی
prussian blue نیل فرنگی
madolin عود فرنگی
corrosive subli mate داراشکنه فرنگی
paeony شقایق فرنگی
noodle رشته فرنگی
bath حمام فرنگی
bathed حمام فرنگی
mercuric chloride داراشکنه فرنگی
gooseberry انگور فرنگی
gooseberries انگور فرنگی
love in idleness بنفشه فرنگی
pansies بنفشه فرنگی
pansy بنفشه فرنگی
strawberry توت فرنگی
butts لولا فرنگی
leek تره فرنگی
leeks تره فرنگی
butted لولا فرنگی
butt لولا فرنگی
injection engine ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
there is a rush for the papers مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
rolling نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
bacillus باکتریهای میلهای شکل که تولید هاگ میکنند
gridiron اهن مشبکی که روی ان گوشت کباب میکنند
halophile موجوداتی که درمحیط یا ابهای شور زندگی میکنند
wimble هر نوع اسباب یاوسیلهای که باان سوراخ میکنند
Bantu عضو قبیلههایی که به زبانهای بانتو تکلم میکنند
circular dispersion قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
reference librery کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
promenade concert مجلس ساز و اوازیکه تماشاکنندگان ان گردش میکنند
flaps در پوش مستراح فرنگی
flap در پوش مستراح فرنگی
butted لبه لولای فرنگی
field pea نخود سبز فرنگی
pavilions درکلاه فرنگی جادادن
half-caste فرنگی پدروهندی مادر
sulphate of magnesia نمک فرنگی اصل
butt لبه لولای فرنگی
occidentalize فرنگی ماب کردن
ribbon vermicelli رشته فرنگی باریک
wimble دیلم مته فرنگی
flapped در پوش مستراح فرنگی
casita [کلاه فرنگی کوچک]
chatri [کلاه فرنگی هندی]
glaubers salts نمک فرنگی اصل
strawberry tree توت فرنگی درختی
pavilions عمارت کلاه فرنگی
butts لبه لولای فرنگی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com