Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
tertiary consumers
مصرف کنندگان سومین
Other Matches
consumer logistics
امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
primary consumers
مصرف کنندگان نخستین
secondary consumers
مصرف کنندگان دومین
consumer research
مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
consumer organization
سازمان حمایت از مصرف کنندگان
tertiery
پر سومین ردیف بال مرغ سومین دوره طبقات الارضی
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products.
این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
average propensity to consume
میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
diminishing utility
اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
producers burden of tax
بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
tertiary
سومین
third class
سومین دسته
third-class
سومین دسته
ternary
سومین گروه سه تایی
ternate
سومین گروه سه تایی
daisy chain
سومین را و... فراخوانی می کنند
tertial
سومین ردیف شاهپر
cee
نام سومین حرف انگلیسی
forty
سومین امتیاز در یک گیم تنیس
forties
سومین امتیاز در یک گیم تنیس
autumn
اخرین قسمت سومین دوره زندگی
mi
سومین نوت گام دیاتونیک موسیقی
tertial
مربوط به سومین شاهپر بال پرندگان
w
بیست و سومین حرف الفبای انگلیسی
autumns
اخرین قسمت سومین دوره زندگی
power consumer
مصرف انرژی مصرف توان
margin propensity to consume
تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
earned run
کسب امتیاز پیش از سوزاندن سومین نفر
mediant
سومین گام واقع بین نت پنجم ومایه نما
c
سومین حرف الفبای انگلیسی و غالب السنه غربی هرچیزی درمرتبه سوم
recipients
دریافت کنندگان
recipient
دریافت کنندگان
ruminantia
نشخوار کنندگان
cheerleader
سر دستهی تشویق کنندگان
weŠthe undersigned
ما امضاء کنندگان زیر
cheerleaders
سر دستهی تشویق کنندگان
information providers
تهیه کنندگان اطلاعات
electorate
هیئت انتخاب کنندگان
particular baptists
گروهی از تعمید کنندگان
notonecta
بر پشت شنا کنندگان
electorates
هیئت انتخاب کنندگان
the longs
پیش خرید کنندگان
producers association
انجمن تولید کنندگان
visitors from abroad
بازدید کنندگان خارجی
revel rout
گروه کیف کنندگان
we the under signed
امضا کنندگان زیر
grandfather file
سومین گونه معروف فایل پشتیبان پس از فایل پدر و فرزند
back
پشتی کنندگان تکیه گاه
border crosser
عبور کنندگان از مرز پناهندگان
syngraph
تنظیم کنندگان رسیده باشد
backs
پشتی کنندگان تکیه گاه
drug pushers
توزیع کنندگان مواد مخدر
electress
خانمیکه عضوهیئت انتخاب کنندگان است
The demonstrators were waving the flags.
تظاهر کنندگان پرچمها راتکان می دادند
electoral college
هیئت انتخاب کنندگان رئیس جمهور
sortie
حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان
consumer research
تحقیق درخصوص احتیاجات و نحوه خریدمصرف کنندگان
sorties
حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان
computerese
استفاده کنندگان از کامپیوتر مجموعه اصطلاحات کامپیوتری
contravallation
استحکامات وسنگرخارجی که محاصره کنندگان میان اردوی خودوشهرمیس
home grown software
برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
attestation clause
عبارتی که در ذیل اسنادبلافاصله قبل از اسامی گواهی کنندگان امضا
silicon
عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC
decus
Society Users EqupmentComputer Digital انجمن استفاده کنندگان تجهیزات کامپیوتری
silicon
محل پایه تولید کنندگان قط عات نیمه هادی آمریکا در california
guides
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
guide
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
guided
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
prize fighting
درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
scrambles
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambling
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
safety valve
پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
scrambled
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scramble
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
sig
Interest Special زیرمجموعهای از یک سازمان تخصصی یا کلوپ استفاده کنندگان است بااعضایی دارای علاقههای مشترک
altar-rail
[نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
pigou effect
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
viewport
فرایندی که به استفاده کنندگان اجازه میدهد تا هر عکس انتخاب شده را در محل معینی روی یک صفحه نمایش قراردهند
precedents
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
precedent
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
server
مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت
gavels
چکش چوبی حراج کنندگان یاروسای انجمن ها چکش حراجی
bunkcombe
نطق وکیل در مجلس برای خودنمایی در پیش وکیل کنندگان
exequy
مراسم تشییع جنازه مشایعت کنندگان جنازه مجلس ترحیم
strike pay
حقوق ایام اعتصاب که ازطرف سندیکاهای کارگری به اعتصاب کنندگان پرداخت میشود
artspeak
یک زبان برنامه نویسی است برای کمک به استفاده کنندگان کم تجربه طراحی شده است
brian kellogg
پیمانی که مبتکر ان بریان کلوگ وزیرخارجه امریکا در 8291 بودو امضا کنندگان ان جنگ را به عنوان وسیله حل اختلافات بین المللی محکوم و تحریم کردند
general act
قرارداد عمومی سندی است که شرکت کنندگان در کنفرانس تنظیم نموده مفاد ان را مانند قسمتی ازقوانین داخلی بر خود لازم الاتباع اعلام می نمایند
consumption possibility line
حد مصرف
extravagant
مصرف
comsumption
مصرف
usage
مصرف
usages
مصرف
consumption
مصرف
consumerism
مصرف
aggregate consumption
مصرف کل
wasters
مصرف
waster
مصرف
wasteful
مصرف
overall consumption
مصرف کل
good for nothing
بی مصرف
sodden
بی مصرف
disposal
مصرف
of no a
بی مصرف
waste
بی مصرف
offtake
مصرف
expenditure
مصرف
income consumption curve
مصرف
expense
مصرف
otiose
بی مصرف
wastes
بی مصرف
unemployed
بی مصرف
Viewdata
سیستم خانگی تحویل اطلاعات که از طریق ان استفاده کنندگان می توانند بطورمحاورهای از تلویزیونهای محلی خود به پایگاه داده مرکزی دسترسی پیدا کنند داده نما
consumption possibility line
خط امکانات مصرف
mass consumption
مصرف انبوه
partial substitution
جانشینی مصرف
peak load
بحبوحه مصرف
consumption rate
نواخت مصرف
consumption rate
میزان مصرف
consumption rate
اهنگ مصرف
per capita consumption
مصرف سرانه
throwaway
یکبار مصرف
consumption function
تابع مصرف
propensity to consume
تمایل به مصرف
propensity to consume
گرایش به مصرف
productive consumption
مصرف مولد
ready for use
اماده مصرف
private consumption
مصرف خصوصی
ready use
اماده مصرف
present consumption
مصرف حال
present consumption
مصرف جاری
power consumption
مصرف برق
power consumption
مصرف قدرت
power consumer
مصرف برق
rival consumption
مصرف رقابتی
permanent consumption
مصرف دائمی
home consumption
مصرف داخلی
per capita water consumption
مصرف سرانه اب
put away
مصرف کردن
consumption schedule
جدول مصرف
consumption theory
نظریه مصرف
home consumption
مصرف خانگی
high mass consumption
مصرف انبوه
transitory consumption
مصرف گذرا
energy consumption
مصرف انرژی
transitory consumption
مصرف انتقالی
excise tax
مالیات بر مصرف
rate of consumption
نرخ مصرف
expenditure credit
اعتبار مصرف
use up
مصرف کردن
usage rate
نرخ مصرف
utilizable
<adj.>
قابل مصرف
unproductive consumption
مصرف بیهوده
fuel consumption
مصرف سوخت
gasoline consumption
مصرف بنزین
home use entry
اعلامیه مصرف
to use up
مصرف کردن
optional consumption
مصرف اختیاری
internal consumption
مصرف داخلی
national consumption
مصرف ملی
maximum power demand
مصرف حداکثر
mass consumption
مصرف کلان
irrigation consumption
مصرف ابیاری
internal power
مصرف داخلی
consumerism
مصرف گرایی
industrial consumption
مصرف صنعتی
induced consumption
مصرف تشویقی
induced consumption
مصرف القائی
throw away
چیز بی مصرف
inconsumable
مصرف نکردنی
idle stock
موجودی بی مصرف
domestic consumption
مصرف خانگی
consume
مصرف کردن
spends
مصرف کردن
spend
مصرف کردن
eats
مصرف کردن
consumed
مصرف کردن
applicable
<adj.>
قابل مصرف
suitable
<adj.>
قابل مصرف
utilization
مصرف بکاربری
usable
<adj.>
قابل مصرف
useful
<adj.>
قابل مصرف
utilisable
[British]
<adj.>
قابل مصرف
consumes
مصرف کردن
eat
مصرف کردن
exploitation
[utilization]
مورد مصرف
usage
مورد مصرف
disposable
مصرف شدنی
using
مورد مصرف
utilisation
[British]
مورد مصرف
utilization
مورد مصرف
usages
موارد مصرف
utilisations
موارد مصرف
utilizations
موارد مصرف
uses
استعمال مصرف
TAN
[Transaction authentication number]
رمز یکبار مصرف
recive
مصرف کنید
exhausted
مصرف شده
expenditure
میزان مصرف
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com