Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
noise immunity
مصونیت از اختلال
Other Matches
immunity
مصونیت سیاسی مصونیت دیپلماسی عدم تبعیت مامور سیاسی خارجی ازمقررات قانونی کشور مرسل الیه است
impunity
مصونیت
franchises
مصونیت
privilege
مصونیت
franchise
مصونیت
inviolately
با مصونیت
hedging
مصونیت
immunity
مصونیت
sacredness
مصونیت
diplomatic immunity
مصونیت دیپلماتیک
privilege of parliament
مصونیت پارلمانی
immunology
مبحث مصونیت
privilege of paliament
مصونیت پارلمانی
privilege frome arrest
مصونیت از توقیف
immunization
مصونیت دادن
judicial immunity
مصونیت قضایی
security
مصونیت تضمین
infallibility
مصونیت از خطا
security
تامین مصونیت
immunologic
مربوط به مصونیت
diplomatic immunity
مصونیت سیاسی
immunogenetics
مبحث مصونیت نژادی
franchise du quartier
مصونیت محل اقامت
immunize
مصونیت دار کردن
immunises
مصونیت دار کردن
immunised
مصونیت دار کردن
hedge
کسب مصونیت نمودن
hedged
کسب مصونیت نمودن
inviolacy
نقض نشدگی مصونیت
immunising
مصونیت دار کردن
immunized
مصونیت دار کردن
hedges
کسب مصونیت نمودن
immunizes
مصونیت دار کردن
immunizing
مصونیت دار کردن
inviolably
با مصونیت بطور تخلف ناپذیر
franchisede i'hotel
مصونیت محل اقامت نمایندگان خارجی
mithridatism
مصونیت از زهر بواسطه خوردن و کم کم افزودن برمقداران
benefit of clergy
مصونیت روحانیون ازمحاکمه شدن در دادگاههای عرفی
immune
مقاوم دربرابرمرض بر اثر تلقیح واکسن دارای مصونیت قانونی وپارلمانی
line noise
اختلال
impairment
اختلال
perturbation
اختلال
irregularity
اختلال
tribulation
اختلال
tribulations
اختلال
perturbations
اختلال
neuremia
اختلال پی ها
line hit
اختلال خط
impariment
اختلال
distribance
اختلال
derangement
اختلال
disturbance
اختلال
disturbances
اختلال
noise
اختلال
noises
اختلال
disorder
اختلال
disorders
اختلال
dissociative disorder
اختلال گسستی
dyspepsia
اختلال هضم
apselaphesia
اختلال بساوشی
kettle of fish
اشفتگی اختلال
dystonia
اختلال تونوس
emotional disorder
اختلال هیجانی
cyclic disorder
اختلال دورهای
developmental disorder
اختلال رشدی
background noise
اختلال پس زمینه
character disorder
اختلال منش
clamper
برای قط ع اختلال
conduct disorder
اختلال رفتاری
factitious disorder
اختلال ساختگی
dysbulia
اختلال اراده
convulsive disorder
اختلال تشنجی
emotional disturbance
اختلال هیجانی
ageusia
اختلال چشایی
time jitter
اختلال زمانی
quantization noise
اختلال تدریج
paramnesia
اختلال حافظه
personality disorder
اختلال شخصیت
personality disturbance
اختلال شخصیت
perturbation theory
نظریه اختلال
radar trapping
اختلال رادار
sexual disorder
اختلال جنسی
neurosis
اختلال روانی
neurosis
اختلال اعصاب
neuroses
اختلال روانی
neuroses
اختلال اعصاب
unsoundness of mind
اختلال مشاعیر
thought disorder
اختلال فکر
time flutter
اختلال زمانی
organic disorder
اختلال عضوی
oppositional disorder
اختلال نافرمانی
perturbations
انحراف اختلال
dysmenorrhea
اختلال قاعدگی
mental disorder
اختلال روانی
interference
اختلال در سیگنال
mental defectives
اختلال حواس
mental abnormality
اختلال مشاعر
magnetic anomaly
اختلال مغناطیسی
neuremia
اختلال اعصاب
lalopathy
اختلال گویایی
perturbation
انحراف اختلال
unbalancing
اختلال مشاعر
psychiatric disorder
اختلال روانی
mental disturbance
اختلال روانی
unbalance
اختلال مشاعر
mental disorder
اختلال مشاعیر
unbalances
اختلال مشاعر
font id conflict
اختلال شناسایی فونت
dysmetria
اختلال حرکتی- تخمینی
eating disorder
اختلال خورد و خوراک
somatoform disorder
اختلال جسمانی شکل
shared paranoid disorder
اختلال پارانویایی مشترک
somatization disorder
اختلال جسمانی کردن
formal thought disorder
اختلال صوری فکر
schizophreniform disorder
اختلال اسکیزوفرنی شکل
schizoaffective disorder
اختلال اسکیزوفرنی عاطفی
organic mental disorder
اختلال روانی عضوی
generalized anxiety disorder
اختلال اضطراب فراگیر
dyscrasia
اختلال مزاجی یا دماغی
acopia
اختلال استنساخ شکل
maims
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
dyspeptic
دارای اختلال هاضمه
protanomaly
اختلال سرخ بینی
transmissions
خطای ناشی از اختلال در خط
transmission
خطای ناشی از اختلال در خط
neurotic
دچار اختلال عصبی
pipped
اختلال مزاج خال
maim
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maimed
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
acute brain disorder
اختلال مغزی حاد
affective disorders
اختلال های عاطفی
dysaesthesia
اختلال حواس جسمانی
disorderliness
اختلال بهم خوردگی
pip
اختلال مزاج خال
deranyement
اختلال مرهم زنی
pipping
اختلال مزاج خال
content thought disorder
اختلال محتوایی فکر
amimia
اختلال بیانگری چهره
maiming
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
bipolar affective disorder
اختلال عاطفی دو قطبی
pips
اختلال مزاج خال
radar trapping
اختلال پیدا کردن رادار
paresthesia
اختلال حس لمس بصورت خارش
post traumatic stress disorder
اختلال فشار روانی پس اسیبی
perturbation
[terms]
آشفته
[در نظریه اختلال]
[فیزیک]
dystonia
اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی
unbalance
بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
backgrounds
اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
background
اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
unbalances
بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
unbalancing
بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
schizoid
مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
babbles
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbled
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babble
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
corruption
خطاهای داده ناشی از اختلال یاوسایل خراب
induce
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
signalled
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signaled
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
quantize
اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند
noise
اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
noises
اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
signal
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
induced
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induces
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
disaster dump
اختلال در داده یا برنامه ناشی از خطا یامشکل در سیستم
inducing
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
noise
توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
hitting
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hits
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hit
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
noises
توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
bends
بیرون امدن حبابهای گاز ازبافتهای بدن و اختلال درگردش خون
voltages
خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
voltage
خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
parkinsonism
اختلال مزمن عصبی که با سختی عضلات بدن ولرزش مشخص میشود
surge
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surged
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
interference
اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
trapezoidal distortion
اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
surges
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
center of gravity limits
محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
electromagnetic
اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
fluttered
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
shell shock
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
fluttering
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
noisy mode
رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
flutter
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
flutters
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
shell-shock
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
glitches
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
NetShow
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای تامین صوت و تصویر روی اینترنت بدون وقفه یا اختلال در تصاویر
glitch
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
crash protected
دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
degradation
کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
intermittent error
خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال
flickers
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickered
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flicker
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
saturated colour
که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com