Dictiornary-Farsi | مصیبت نامه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
passionary	مصیبت نامه


Other Matches

struck	بصورت پسوند نیز بکار رفته وبمعنی ضربت خورده و مصیبت دیده یا مصیبت زده میباشد
post script	مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent	تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparler	جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley	جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts	بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
tragedy	مصیبت
sorrows	مصیبت
catastrophes	مصیبت
tragedies	مصیبت
disaster	مصیبت
depravement	مصیبت
affliction	مصیبت
depravation	مصیبت
disasters	مصیبت
sorrow	مصیبت
afflictions	مصیبت
catastrophe	مصیبت
curse	بلا مصیبت
catastrophical	مصیبت امیز
accident	مصیبت ناگهانی
accidents	مصیبت ناگهانی
cursing	بلا مصیبت
tragical	مصیبت امیز
blighters	مصیبت بار
bales	مصیبت بلا
calamities	مصیبت فاجعه
adversity	ادبار و مصیبت
affiction	مصیبت محنت
afflictive	مصیبت امیز
calamity	مصیبت فاجعه
passion week	هفته مصیبت
disastrous	مصیبت امیز
curses	بلا مصیبت
fateful <adj.>	مصیبت آور
catastrophic	مصیبت بار
baleful	مصیبت بار
blighter	مصیبت بار
bale	مصیبت بلا
libelling	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled	هجو نامه یا توهین نامه افترا
calamitous	مصیبت بار خطرناک
passion plays	نمایش مصیبت وشهادت
disastrously	بطور مصیبت امیز
fatal	مصیبت امیز وخیم
passion play	نمایش مصیبت وشهادت
written agreement	موافقت نامه پیمان نامه
certificates	رضایت نامه شهادت نامه
certificate	رضایت نامه شهادت نامه
affidavits	شهادت نامه قسم نامه
credential	گواهی نامه اعتبار نامه
blighters	شخص یا چیزی که موجب مصیبت و بلا شود
blighter	شخص یا چیزی که موجب مصیبت و بلا شود
passionist	عضو دستهای از نصارا که پیوسته مصیبت حضرت مسیح رابایدیاداورشوند
to a. letter	روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy	دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
recredential	نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
stricken	محنت زده مصیبت زده
manifest	نامه
carrier	نامه بر
manifested	نامه
breve	نامه
post boy	نامه بر
epistles	نامه
letter	نامه
manifests	نامه
manifesting	نامه
epistle	نامه
letters	نامه
carriers	نامه بر
correspoundence	نامه ها
memorandum of understanding	تفاهم نامه
letters patent	نامه سرگشاده
light list	چراغ نامه
pursuivant	نامه رسان
waybill	بار نامه
marriage bed	عقد نامه
mailer	نامه رسان
packet boat	کشتی نامه بر
marriage contract	عقد نامه
passionary	شهادت نامه
pigeongram	نامه کبوتر
swearing formula	قسم نامه
stemma	نسب نامه
statement of a claim	افهار نامه
swamped with letters	غرق نامه
swearing formula	سوگند نامه
road book	راه نامه
registered letter	نامه سفارشی
sylva	درخن نامه
tenency agreement	اجاره نامه
recognizance	التزام نامه
recognizance	تعهد نامه
questionary	پرسش نامه
the original letter	عین نامه
threnddy	سوگ نامه
threnod	سوگ نامه
threnode	سوگ نامه
surety bond	تضمین نامه
treaties	عهد نامه
billet doux	نامه عاشقانه
by low	ایین نامه
byelaw	ایین نامه
bylaw	ایین نامه
bylaws	ایین نامه
certificate of incorporation	شرکت نامه
circular letter	نامه اداری
collins	نامه پر سود
concession deed	امتیاز نامه
concessionary agreement	امتیاز نامه
concordat	موافقت نامه
corrigenda	غلط نامه
credential	استوار نامه
decameron	داستان نامه
deed of conveyance	صلح نامه
bill of sale	بیع نامه
bill of lading	بار نامه
bill of indicment	ادعا نامه
treaties	موافقت نامه
treaty	عهد نامه
treaty	موافقت نامه
testimonial	گواهی نامه
testimonial	تصدیق نامه
testimonials	گواهی نامه
testimonials	تصدیق نامه
rental	اجاره نامه
acknowledgment	شهادت نامه
bacchanalian song	ساقی نامه
protocols	پیوند نامه
bail bond	ضمانت نامه
bill of divorce	طلاق نامه
bill of exception	اعتراض نامه
deed of endowment	وقف نامه
deed of gift	هبه نامه
letter no	نامه شماره 5
letter of a	اگاهی نامه
letter of a	اطلاع نامه
letter of indemnity	ضمانت نامه
letter of indemnity	غرامت نامه
letter of introduction	معرفی نامه
letter of invitation	دعوت نامه
letter of recommendation	سفارش نامه
letter of recommendation	توصیه نامه
letter writer	نامه نگاری
letter writer	نامه نویس
letter writing	نامه نگاری
letters of administration	قیم نامه
letters of procurator	وکالت نامه
warrant of attorney	وکالت نامه
letter missive	امر نامه
letter de chancellerie	نامه رسمی
deed of sale	بیع نامه
deed of transfer	انتقال نامه
demand note	مطالبه نامه
epistoler	نامه نویس
escape chit	امان نامه
formulary	دستور نامه
gender tree	شجره نامه
genealogical tree	شجره نامه
genealogical tree	نسب نامه
guaranty	ضمانت نامه
l/c	اعتبار نامه
lease contract	اجاره نامه
leetter writing	نامه نگاری
leter of condolenee	تعزیت نامه
letter book	رونوشت نامه
letters patent	نامه سرگشوده
certificate of authority	وکالت نامه
full power of attorney	وکالت نامه
letter of attorney	وکالت نامه
power of attorney	وکالت نامه
power of authority	وکالت نامه
power of procuration	وکالت نامه
warrant of attorney	وکالت نامه
letter of reference	معرفی نامه
letter of reference	توصیه نامه
warrant of attorney	اجازه نامه
power of procuration	اجازه نامه
certificate of authority	اختیار نامه
full power of attorney	اختیار نامه
letter of attorney	اختیار نامه
power of attorney	اختیار نامه
power of authority	اختیار نامه
power of procuration	اختیار نامه
warrant of attorney	اختیار نامه
certificate of authority	اجازه نامه
full power of attorney	اجازه نامه
letter of attorney	اجازه نامه
power of attorney	اجازه نامه
power of authority	اجازه نامه
waybill	راه نامه
lexicon [dictionary]	واژه نامه
word book	واژه نامه
wordbook	واژه نامه
dictionary	لغت نامه
glossary	لغت نامه