English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
conventionality مطابقت با ایین ورسوم قراردادی
Other Matches
conventionally برطبق ایین ورسوم قراردادی- مطابق قرارداد
discharge of contract انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
protocol اداب ورسوم
conventional پیروسنت ورسوم
protocols اداب ورسوم
ethos عادات ورسوم قومی
formality رعایت اداب ورسوم
hebraism عادات ورسوم واصطلاحات عبری
formal مقید به اداب ورسوم اداری
sinology مطالعه ادبیات ورسوم چین
frenchify اداب ورسوم فرانسویها را داشتن
sinify مطابق اداب ورسوم چینی کردن
sinicize مطابق اداب ورسوم چینی کردن
High Church فرقهای که سخت پابند اداب ورسوم کلیسایی ومناجات وتسبیحات مرسوم درکلیساهستند
concord مطابقت
justifications مطابقت
sameness مطابقت
match مطابقت
compatibility مطابقت
concent مطابقت
conformability مطابقت
correspondency مطابقت
matches مطابقت
justification مطابقت
correspondences مطابقت
correspondence مطابقت
conformity مطابقت
accordance مطابقت
comport مطابقت کردن
copy fitting مطابقت کپی
evidence of conformity دلیل مطابقت
comported مطابقت کردن
comporting مطابقت کردن
meet مطابقت کردن
match مطابقت کردن
meets مطابقت کردن
legality مطابقت با قانون
legality مطابقت باقانون
comports مطابقت کردن
matches مطابقت کردن
constitutionality مطابقت با قانون اساسی
canonicity مطابقت باقانون شرع
conforms مطابقت کردن وفق دادن
agree اشتی دادن مطابقت کردن
agreeing اشتی دادن مطابقت کردن
agrees اشتی دادن مطابقت کردن
conforming مطابقت کردن وفق دادن
conform مطابقت کردن وفق دادن
mismatch بهم نخوردن عدم مطابقت
classicality مطابقت با ادبیات وصنایع باستانی
conformed مطابقت کردن وفق دادن
fall in مطابقت کردن موافق شدن
folklore معتقدات واداب ورسوم قدیمی واجدادی افسانههای قومی واجدادی فولکلور
central tendency احتمال مطابقت داده با مقادیرمورد انتظار
ethnography تشریح علمی نژادهای بشراز نظر اداب ورسوم و اختلافاتی که ازاین نقطه نظر با هم دارند
sinicism متابعت از اداب ورسوم چینی چینی پرستی
defaulted قراردادی
defaulting قراردادی
default قراردادی
arbitrary قراردادی
contracted قراردادی
contractual قراردادی
defaults قراردادی
bespoken قراردادی
conventional قراردادی
bespoke قراردادی
defoult قراردادی
based on a contract قراردادی
advice code کد قراردادی
fashionableness توافق بارسم وایین معمول مطابقت باسبک روز
contractual liability مسئوولیت قراردادی
contractual relationship رابطه قراردادی
conventions ائین قراردادی
contracted weaver بافنده قراردادی
agreement water rate نرخ قراردادی اب
To conclude an agreement (contract). قراردادی بستن
agreed point نقطه قراردادی
convectional current جریان قراردادی
conventional current جریان قراردادی
arbitrary دلبخواه قراردادی
unconventional غیر قراردادی
formal charge بار قراردادی
prosign علامت قراردادی
convention ائین قراردادی
arbitrarily بطور قراردادی
code نشانه قراردادی
legal assistance علایم قراردادی نقشه
phonetic alphabet کلمات قراردادی مخابراتی
enter into an agreement قراردادی را منعقد کردن
conventional programming برنامه نویسی قراردادی
award a contract قراردادی را واگذار کردن
base symbol علایم قراردادی مبنا
military symbols علایم قراردادی نظامی
hit and miss <idiom> ناخوشآیند ،غیر قراردادی
To annul [abrogate] a contract قراردادی را باطل کردن
to draw up a contract قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
taxi squadder بازیگر عضو گروه قراردادی
default font فونت پیش فرض یا قراردادی
to enter into an agreement پیمان یا قراردادی منعقد کردن
to guarantee a contract اجرای قراردادی راضمانت کردن
all in contract قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
creation of contractual tie انشاء ایجاد رابطه قراردادی
default setting تنظیم پیش فرض یا قراردادی
taxi عضو گروه بازیگران قراردادی
taxied عضو گروه بازیگران قراردادی
guarantee a contract اجرای قراردادی را ضمانت کردن
taxies عضو گروه بازیگران قراردادی
taxiing عضو گروه بازیگران قراردادی
advice code کد قراردادی مخصوص ارسال اماد
taxi squad گروه بازیگران قراردادی درباشگاه حرفهای
conventionalist کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
executory contract قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
deals قراردادی که در آن روی چنیدن موضوع همزمان توافق میشود
yellow dog contract قراردادی که براساس ان کارگر حق عضویت در اتحادیه کارگری را ندارد
to off an agreement قصد خود را برای الغای قراردادی اگاهی دادن
deal قراردادی که در آن روی چنیدن موضوع همزمان توافق میشود
to give somebody an ultimatum به کسی آخرین مدت را دادن [برای اجرای قراردادی]
celebrate ایین
doctrines ایین
observandum ایین
ordinace ایین
doctrine ایین
they act after their kind به ایین
celebrates ایین
celebrating ایین
religion ایین
ethic ایین
ordinances ایین
ordinance ایین
ceremony ایین
ceremonies ایین
religions ایین
contra proferentem قراردادی که مورد رضای طرفین باشد قرارداد مرضی الطرفین
epicurianism ایین اپیکور
code of practice ایین نامه
functioned ایین رسمی
codes of practice ایین کار
method ایین شیوه
by-laws ایین نامه
prosodiacal ایین عروضی
by-law ایین نامه
methods ایین شیوه
function ایین رسمی
regulation ایین نامه
cult ایین دینی
cults ایین دینی
sacraments ایین دینی
code of practice ایین کار
parseeism ایین زرتشتی
kantianism ایین کانت
interment ایین تدفین
magianism ایین مجوس
ritual ایین پرستش
apostasy ترک ایین
heathenism ایین کفار
manual ایین نامه
monism ایین وحدت
liturgy ایین نماز
monkery ایین رهبانیت
monumentally به ایین یادگاری
nuptial ceremonies ایین عروسی
Taoism ایین تائو
liturgies ایین نماز
doctrinaire ایین گرای
sacrament ایین دینی
jacobinism ایین جاکوبین ها
zoroastrianism ایین زرتشت
bylaws ایین نامه
bylaw ایین نامه
byelaw ایین نامه
by low ایین نامه
brahminism ایین برهمایی
ordinances ایین نامه
codes of practice ایین نامه
agnosticism ایین لاادری
stoicism ایین رواقی
procedure ایین دادرسی
orthodox درست ایین
ceremonially رسمابا ایین
Hinduism ایین هندو
to unveil a statue ایین گشایش
voodooism ایین وودو
ordinance ایین نامه
Judaism ایین یهود
control of access ایین ورودی ها
bye-law ایین نامه
bye-laws ایین نامه
Buddhism ایین بودا
etiquette ایین معاشرت
prosodial ایین عروضی
pythogoreanism ایین فیثاغورث
functions ایین رسمی
brahmanism ایین برهمنی
christianism ایین مسیحیت
shintoism ایین شینتو
free on quay قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
signals علامتهای رمزی قراردادی بین اعضای تیم برای مانورهای معین
pacificism ایین احتراز ازجنگ
Protestantism اصول ایین پروتستانت
phallic cuit ایین قضیب پرستی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com