Dictiornary-Farsi | مطابق میزانه شمار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
metronomic	مطابق میزانه شمار


Other Matches

metronome	میزانه شمار
metronomes	میزانه شمار
standards	مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
standard	مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
baton	چوب میزانه
wands	چوب میزانه
wand	چوب میزانه
batons	چوب میزانه
speedometer odometer	تاکومتر با کیلومتر شمار سرعت سنج با کیلومتر شمار
count	شمار
incomputable	بی شمار
numeration	شمار
innumerable	بی شمار
sumless <adj.>	بی شمار
uncounted	بی شمار
countless <adj.>	بی شمار
innumerable <adj.>	بی شمار
counts	شمار
counting	شمار
counted	شمار
measureless	بی شمار
unnumbered	بی شمار
myriad <adj.>	بی شمار
innumerous	بی شمار
numberless <adj.>	بی شمار
uncountable <adj.>	بی شمار
timepieces	گاه شمار
speedometer	کیلومتر شمار
milestone	فرسخ شمار
speedometers	کیلومتر شمار
step counter	گام شمار
submultiple	برخه شمار
turns counter	دور شمار
stopwatches	قدم شمار
stopwatches	گام شمار
stopwatch	گام شمار
stopwatch	قدم شمار
hour meter	زمان شمار
milestone	میل شمار
location counter	مکان شمار
frequency count	شمار بسامد
mileage recorder	کیلومتر شمار
miles and miles	فرسخهای بی شمار
numerator	برخه شمار
pedimeter	گام شمار
pedometer	گام شمار
pulse counter	پالس شمار
pulse counter	ضربه شمار
an infinity of reasons	دلایل بی شمار
record count	شمار مدارک
revolution conter	دور شمار
milestones	میل شمار
milestones	فرسنگ شمار
milestones	فرسخ شمار
minimizer	کوچک شمار
timepiece	گاه شمار
to count [as]	به شمار رفتن
milestone	فرسنگ شمار
calender	گاه شمار
units	یگان شمار
unit	یگان شمار
chronoscope	گاه شمار
to be valid	به شمار آمدن
chronoscope	لحظه شمار
sequence counter	ترتیب شمار
second-hand	ثانیه شمار
address counter	نشانی شمار
sprinkling	شمار اندک
timeline	گاه شمار
workforce	شمار کارگران
log	کیلومتر شمار ناو
hour land	عقربه ساعت شمار
chronometer	ساعت شمار دقیق
logs	کیلومتر شمار ناو
chronometer	گاه شمار کرونومتر
hour hands	عقربه ساعت شمار
hour hand	عقربه ساعت شمار
milepost	کیلومتر شمار جاده
sweep hand	عقربه ثانیه شمار
teller	رای شمار تحویلدار
cash registers	صندوق پول شمار
tellers	رای شمار تحویلدار
cash register	صندوق پول شمار
minute hand	عقربه دقیقه شمار ساعت
planetesimal	اجرام کوچک وبی شمار اسمانی
miliary	عرق گزی کوچک وبی شمار
milestone	بامیل خود شمار نشان گذاری کردن
milestones	بامیل خود شمار نشان گذاری کردن
numerator	برخه شمار [شماران] [صورت کسر] [ریاضی]
even with	مطابق
correspounding	مطابق
corresponding to	مطابق
corresponding to	مطابق با
respondent	مطابق
consilient	مطابق
correspoundent	مطابق
frae	مطابق
respondents	مطابق
in keeping	مطابق
corresponding	مطابق
according	مطابق
complied with	مطابق با
incompliance with	مطابق
congurous	مطابق
confirming	مطابق
accordant	مطابق
in register	مطابق
agreeably to	مطابق
correspondent	مطابق
within	مطابق
matched	مطابق
according to	مطابق
complying	مطابق با
similiar	مطابق
after	مطابق
comply	مطابق با
similar	مطابق
secundumn	مطابق
complied	مطابق با
from	مطابق
complies	مطابق با
pursuant	مطابق
correspondents	مطابق
to correspond to	مطابق بودن
by the square	مطابق نمونه
adjust	مطابق کردن
by my watch	مطابق ساعت من
astronomically	مطابق هیئت
as usual	مطابق معمول
constitutionally	مطابق قانون
conform to	مطابق بودن با
pedagogically	مطابق فن تعلیم
pursuant to	مطابق برحسب
in accordance with	مطابق موافق
homologize	مطابق شدن
geometrically	مطابق هندسه
synchrinized	مطابق بودن
testamentary	مطابق با وصیت
correspound	مطابق بودن
trendier	مطابق آخرین مد
trendiest	مطابق آخرین مد
trendy	مطابق آخرین مد
hygienically	مطابق بهداشت
at my request	مطابق با تقاضای من
newfashioned	مطابق مد روز
posher	مطابق مد روز
correspond	مطابق بودن
corresponded	مطابق بودن
corresponds	مطابق بودن
synchronizes	مطابق بودن
fashionably	مطابق معمول
physiologically	مطابق فیزیولوژی
up to date	مطابق روز
synchronises	مطابق بودن
posh	مطابق مد روز
traditionally	مطابق احادیث
corresponding	مطابق متشابه
up-to-date	مطابق روز
synchronised	مطابق بودن
synchronising	مطابق بودن
to	برحسب مطابق
after the manner of	بتقلید مطابق
synchronize	مطابق بودن
poshest	مطابق مد روز
orthodox	مطابق مرسوم
relevant	وابسته مطابق
there is no time like the present <idiom>	سعدیا دی رفت و فردا همچنان معلوم نیست در میان این و آن فرصت شمار امروز را
up-to-date	مطابق اخرین طرز
currencies	مطابق روز بودن
up to date	مطابق اخرین طرز
pedagogical teaching	اموزش مطابق فن تعلیم
pedagogically	مطابق علم اموزش
modular	مطابق اندازه یامقیاس
classics	مطابق بهترین نمونه
to keep step to a band	مطابق موزیک پازدن
true copy	رونوشت مطابق با اصل
currency	مطابق روز بودن
true life	مطابق زندگی روزمره
parallels	نظیر مطابق بودن با
quite the thing	مطابق بارسم معمول
parallelling	نظیر مطابق بودن با
paralleling	نظیر مطابق بودن با
paralleled	نظیر مطابق بودن با
parallel	نظیر مطابق بودن با
accentually	مطابق تکیه صدا
biblical	مطابق کتاب مقدس
classic	مطابق بهترین نمونه
meets	مطابق شرایط بودن
ethnologically	مطابق علم نژادشناسی
anno hegirae	مطابق تقویم هجری
ethically	مطابق علم اخلاق
discretionally	مطابق میل و اختیار
dialectically	مطابق قواعد منطق
reconstruction	نمونه مطابق اصل
constitutional	مطابق قانون اساسی
ideal	مطابق نمونه واقعی
ideals	مطابق نمونه واقعی
musically	مطابق اصول موسیقی
parallelled	نظیر مطابق بودن با
meet	مطابق شرایط بودن