Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (22 milliseconds)
English	Persian
feasability study	مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
Other Matches
feasibility study	مطالعه قابلیت اجرای کار بررسی امکان اجرای کار
feasibility study	مطالعه امکان سنجی
capability study	مطالعه امکان انجام کار
karyosystematice	بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
to make a study of something	چیزی را بررسی یا مطالعه کردن
premeditate	قبلا فکر چیزی را کردن مطالعه قبلی کردن
standard	حالت اجرای ویندوز ماکروسافت که از حافظه گسترده استفاده میکند ولی امکان چند کاره بودن در برنامههای کاربردی Dos را نمیدهد
standards	حالت اجرای ویندوز ماکروسافت که از حافظه گسترده استفاده میکند ولی امکان چند کاره بودن در برنامههای کاربردی Dos را نمیدهد
studying	مطالعه
perusal	مطالعه
offhandedly	بی مطالعه
off hand	بی مطالعه
offhanded	بی مطالعه
study	مطالعه
extemporarily	بی مطالعه
etude	مطالعه
studies	مطالعه
readings	مطالعه
extemporal	بی مطالعه
reading	مطالعه
check	مطالعه کردن
determine	مطالعه کردن
enquire into	مطالعه کردن
examine	مطالعه کردن
analyse [British]	مطالعه کردن
explore	مطالعه کردن
inspect	مطالعه کردن
investigate	مطالعه کردن
feasibility study	مطالعه امکانپذیری
system study	مطالعه سیستم
study habits	عادتهای مطالعه
bolt [examine]	مطالعه کردن
studios	اطاق مطالعه
praxeology	مطالعه رفتارانسان
impromptu	بی مطالعه تصنیف
analyze [American]	مطالعه کردن
assay	مطالعه کردن
dissect [analyse]	مطالعه کردن
study	مطالعه کردن
evaluate	مطالعه کردن
portable standard	چراغ مطالعه
look into	مطالعه کردن
studio	اطاق مطالعه
unstudied	مطالعه نشده
motion study	مطالعه ی حرکت
surveyed	مطالعه مجمل
survey	مطالعه مجمل
at sight	بی مطالعه قبلی
lucubration	مطالعه سخت
survey	مطالعه کردن
scrutinize	مطالعه کردن
surveys	مطالعه مجمل
studied	از روی مطالعه
sub judice	مورد مطالعه دادگاه
analysed	جزئیات را مطالعه کردن
thought-out	سنجیده مطالعه شده
self study	مطالعه پیش خود
analyses	جزئیات را مطالعه کردن
analysing	جزئیات را مطالعه کردن
analyzed	جزئیات را مطالعه کردن
thought out	سنجیده مطالعه شده
analyzes	جزئیات را مطالعه کردن
analyzing	جزئیات را مطالعه کردن
teppetology	مطالعه ریشه ای فرش
analyse	جزئیات را مطالعه کردن
psychognosis	مطالعه عمیق روانی
teleology	مطالعه حکمت غایی
geologic survey	مطالعه زمین شناسی
well read	اهل مطالعه و تحقیق
psychognosy	مطالعه عمیق روانی
criminology	مطالعه علمی جرم
well-read	اهل مطالعه و تحقیق
metallography	مطالعه الیاژهای فلزی
to pore [over; on]	به مطالعه دقیق پرداختن
ethnography	مطالعه علمی نژادها
subject	مبحث موضوع مطالعه
subjects	مبحث موضوع مطالعه
demography	مطالعه مهاجرت جمعیت
subjected	مبحث موضوع مطالعه
subjecting	مبحث موضوع مطالعه
cella	[اتاق مطالعه ی راهبها]
myrmecologyt	مطالعه علمی مورچگان
to study out	با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
sight-reading	بدون مطالعه قبلی خواندن
sight read	بدون مطالعه قبلی خواندن
income and expenditure approach	مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
reconsiders	مجددا درامری مطالعه کردن
angiology	مطالعه عروق خونی و لنفی
sight-read	بدون مطالعه قبلی خواندن
ethnology	علم مطالعه نژادها و اقوام
extemporised	بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
faunist	کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
adjustable lamp	چراغ مطالعه قابل تنظیم
reconsider	مجددا درامری مطالعه کردن
reconsidered	مجددا درامری مطالعه کردن
sight-reads	بدون مطالعه قبلی خواندن
reconsidering	مجددا درامری مطالعه کردن
sinology	مطالعه ادبیات ورسوم چین
flexible arm lamp	چراغ مطالعه قابل انعطاف
gastroenterology	مطالعه معده و روزده وبیماریهای ان
geophysical survey	مطالعه خواص فیزیکی زمین
study	موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
studying	موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
articulated machine lamp	چراغ مطالعه با گردن تاشو
extemporizes	بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporizing	بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
humanist	مطالعه کننده طبیعت یا امورانسانی
toponymy	مطالعه وجه تسمیه شهرهاونقاط
integrate circuit technology	مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
studies	موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
geopolitics	مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
methods of economic study	روشهای مطالعه علم اقتصاد
consumer research	مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
rheological <adj.>	علم مطالعه تغییر شکل و جریان ماده
optics	علم مطالعه در خواص نور
extemporises	بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporising	بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporize	بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporized	بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
Sound Recorder	امکانی در ویندوز ماکروسافت که به کاربر امکان اجرای فایلهای صورت ای دیجیتالی یا ضبط صوت روی دیسک و اجرای ویرایش ابتدایی میدهد
semitics	مطالعه زبان وادبیات وتاریخ سامی
Ekistics	[دانش مطالعه زیستگاه های انسانی]
symbology	مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
theogony	مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
skimmer	الت سرشیرگیری مطالعه کننده سطحی
to poreone's eyes out	چشم را از بسیاری مطالعه خسته کردن
commodity approach	بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف
endocrinology	علم شناسایی و مطالعه غددمترشحه داخلی
protohistory	مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
geologize	مطالعه علم زمین شناسی کردن
booklore	علم کتابی معلومات ناشی از مطالعه کتاب
dysgenics	مبحث مطالعه فساد نسل وتباهی نژادی
She laid the book aside .	کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
bookworms	کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
bookworm	کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
theogonic	وابسته به مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
crystallography	کریستال شناسی مطالعه بلورها شناخت بلور
speleology	مطالعه غارها ازلحاظ زمین شناسی وتاریخی
group dynamics	مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
glottochronology	مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
helminthology	مطالعه دراطراف کرم های بیماری زاوانگلی
Ergonomics	[مطالعه در ارتباطات بین کارهای انسانی، کار پژوهی]
pragmatics	مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
mock up	مدلی باندازه طبعی وکامل برای مطالعه وازمایش
bioastronautics	مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
gestalt psychology	مطالعه قوه ادراک و رفتار از نقطه نظرواکنش شخصی در برابرامورکلی
morphophonemics	مبحث مطالعه صور مختلف یاتصاریف مختلفه یک لغت یاریشه
ideologist	ایده ئولوگ کسی که در مورد افکار وعقاید مطالعه میکند
epizootiology	علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootology	علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizoology	علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
impromptu	کاری که بی مطالعه و بمقتضای وقت انجام دهند بالبداهه حرف زدن
casework	مطالعه بسیط اجتماع و محیط فرد یا خانواده برای تشخیص مرض ودرمان
After dinner he likes to retire to his study.	پس از شام او [مرد] دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
dendrochronology	دوران شناسی و مطالعه قدمت محیط از روی حلقههای متشکله در چوب درختان
input output analysis	تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد
historcicism	فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
structuralism	بخشی از روانشناسی که ازراه تعقل وتفکر وضع روحی فرد را مورد مطالعه قرارمیدهد
to concern something	مربوط بودن [شدن] به چیزی [ربط داشتن به چیزی] [بابت چیزی بودن]
geopolitic	علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
cybernetics	مطالعه ومقایسه بین دستگاه عصبی خودکارکه مرکب ازمغز واعصاب میباشدبادستگاه الکتریکی ومکانیکی فرمانشناسی
e c e	کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
functional distribution	توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
harmonics	مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
psychbiology	علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
market research	تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
to regard something as a matter of course	چیزی [داستانی] را امری آشکار در نظر گرفتن
immunogenetics	رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
pteridology	مطالعه علمی سرخس ها سرخس شناسی
software	که امکان اجرای کار مشخص را فراهم میکند
economic nationalism	ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
bionics	مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی
recoverable error	نوع خطا که امکان ادامه اجرای برنامه پس ازرویدادن ان میدهد
studies	تحصیل کردن مطالعه کردن
cogitator	اندیشه کننده مطالعه کننده
conciliated	ارام کردن مطالعه کردن
conciliates	ارام کردن مطالعه کردن
studying	تحصیل کردن مطالعه کردن
study	تحصیل کردن مطالعه کردن
conciliating	ارام کردن مطالعه کردن
conciliate	ارام کردن مطالعه کردن
stagnation thesis	فرضیه رکود .فرضیهای که بر اساس ان بعلت بلوغ کامل اقتصادی یک کشور و امکان عدم جذب پس اندازها
fragment	[فرشی که در طول زمان بصورت تکه تکه درآمده باشد. باستان شناسان با مطالعه همین تکه ها عمر فرش، قدمت رنگرزی، نوع طرح و محل بافت را ارزیابی می کنند.]
language	نرم افزاری که به کاربر امکان وارد کردن برنامه به زبان خاص و سپس اجرای آن میدهد
languages	نرم افزاری که به کاربر امکان وارد کردن برنامه به زبان خاص و سپس اجرای آن میدهد
System Monitor	امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
uses	اجرای چیزی
use	اجرای چیزی
to appreciate something	قدر چیزی را دانستن [سپاسگذار بودن] [قدردانی کردن برای چیزی]
fullest	پر کردن درون چیزی تا حد امکان
full	پر کردن درون چیزی تا حد امکان
think nothing of something <idiom>	فراموش کردن چیزی ،نگران چیزی بودن
to be at full stretch	تا اندازه امکان پذیر کشیده شده بودن
to watch something	مراقب [چیزی] بودن [توجه کردن به چیزی] [چیزی را ملاحظه کردن]
duplication check	بررسی ای که لازمه اش یکسان بودن نتایج دو اجرای مستقل یک عملیات میباشد
margins	فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
to be a dead duck	امکان موفق شدن را نداشتن [چیزی یا کسی]
margin	فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
parallels	اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled	اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com