English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 79 (4 milliseconds)
English Persian
propounded مطرح
in contemplation مطرح
under consideration مطرح
Other Matches
to be on the carpet مطرح بودن
put forward مطرح کردن
kaldor criterion مطرح گردید
set forth for discussion مطرح کردن
come up مطرح شدن
broacher مطرح کننده
considered مطرح شده
tabling مطرح کردن
tables مطرح کردن
tabled مطرح کردن
table مطرح کردن
introducing مطرح کردن
to bring forth مطرح کردن
to come on the tapis مطرح شدن
to come up مطرح شدن
bring up مطرح کردن
to raise مطرح کردن
to bring up مطرح کردن
to touch on مطرح کردن
to touch upon مطرح کردن
to come upon مطرح شدن
introduces مطرح کردن
introduced مطرح کردن
introduce مطرح کردن
lays مطرح کردن
lay مطرح کردن
propound مطرح کردن
propounds مطرح کردن
propounding مطرح کردن
putting مطرح کردن
puts مطرح کردن
put مطرح کردن
posing : مطرح کردن گذاردن
posed : مطرح کردن گذاردن
The subject under discrssion . موضوعی که مطرح نیست
under consideration مطرح شده مطروحه
raise a question مطرح کردن سوال
pose : مطرح کردن گذاردن
overtures کشف مطرح کردن
overture کشف مطرح کردن
pose a question سوال مطرح کردن
to bring up تقدیم یا مطرح کردن
reoccurring دوباره مطرح شدن
poses : مطرح کردن گذاردن
reoccurrence دوباره مطرح شدن
To discuss a question with someone . موضوعی را با کسی مطرح کردن
to put out of court شایسته مطرح کردن ندانستن
Money is no object at all . پول اصلا" مطرح نیست
talk out مطرح مذاکره قرار دادن
The badness of the climate is immaterial. بدی آب وهوا مطرح نیست
obtruding بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
extrajudicial خارج از موضوع مطرح شده دردادگاه
obtruded بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
obtrude بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
to put to the issue بطور متنازع فیه مطرح کردن
obtrudes بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
When wI'll the matter come up for discussion ? موضوعی را کی برای بحث مطرح خواهند کرد ؟
rehash بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
rehashes بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
rehashed بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
assistance کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
lay قرار دادن طرح کردن مطرح کردن توط ئه چیدن
lays قرار دادن طرح کردن مطرح کردن توط ئه چیدن
red herring شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herrings شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
cross action در CL حالتی است که یک طرف عین دعوایی را که طرف متقابل درموضوع واحد علیه او مطرح کرده
conflict of lows در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
presentation graphics گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
moot مطرح کردن دادخواهی کردن
hold forth مطرح کردن سخنرانی کردن
discuss مطرح کردن گفتگو کردن
discussed مطرح کردن گفتگو کردن
discusses مطرح کردن گفتگو کردن
discussing مطرح کردن گفتگو کردن
dwelling house در CL درقوانین مربوط به هتک حرمت منازل و ورود در شب به منازل به قصد ارتکاب جرم مطرح میشود و عبارت ازمحلی است که عملا" و بالفعل محل سکنی باشد و یا ازملحقات عرفی محل سکنی محسوب شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com