English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (6 milliseconds)
English Persian
recursive equations معادلات تکراری
Other Matches
structural form شکل اولیه معادلات در سیستم معادلات هم زمانی در اقتصاد سنجی
hamilton's equations of motion معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
simultaneous equations معادلات همزمانی
differential equations معادلات مشتق
differential equations معادلات دیفرانسیل
errors in equations خطا در معادلات
euler equations معادلات اولر
field equation معادلات میدان
independent equations معادلات مستقل
quadratic equation معادلات درجه دو
equations of motion معادلات حرکت
lagrange's equation معادلات لاگرانژ
partial differential equation معادلات دیفرانسیل جزئی
partial regression equation معادلات رگرسیون سهمی
lagrange's equations of motion معادلات حرکت لاگرانژ
simultaneous equation system نظام معادلات همزمانی
system of linear equations دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
quadratics مبحث معادلات درجه دوم
linear system [system of linear equations] دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
newton raphson اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
three stage least squares method روش حداقل مربعات سه مرحلهای برای تخمین پارامترهای معادلات همزمانی در اقتصاد سنجی
repetitive تکراری
recapitulatory تکراری
recapitulative تکراری
reduplicative تکراری
reiterative تکراری
interative تکراری
frequentative تکراری
repetitious تکراری
redundant تکراری
re-runs برنامهی تکراری
re-running برنامهی تکراری
re-run برنامهی تکراری
re-ran برنامهی تکراری
to regurgitate شر و ور تکراری گفتن
to trot out شر و ور تکراری گفتن
iterative solution راه حل تکراری
theme song قطعه تکراری
repeating unit واحد تکراری
interative process فرایند تکراری
motif واحد تکراری
duplicating تکراری تکثیرکردن
duplicates تکراری تکثیرکردن
frequentative فعل تکراری
duplicated تکراری تکثیرکردن
interative algorithm الگوریتم تکراری
duplicate تکراری تکثیرکردن
iterative methode روش تکراری
iterative process فرایند تکراری
motifs واحد تکراری
I keep repeating himself همش حرفای تکراری
to regurgitate وراجی تکراری کردن
iterative ازسر گیرنده تکراری
routine work کار تکراری عادی
repeating decimal number عدد دهدهی تکراری
to trot out وراجی تکراری کردن
instances شی ای یا شی تکراری که ایجاد شده اند
to regurgitate حرف مفت تکراری زدن
to trot out حرف مفت تکراری زدن
platitudinous تکراری و پیش پا افتاده کردن
instance شی ای یا شی تکراری که ایجاد شده اند
rehash تکرار مکررات چیز تکراری
repetitive stress injury اسیب ناشی از فشار تکراری
rehashed تکرار مکررات چیز تکراری
rehashes تکرار مکررات چیز تکراری
rebroadcast برنامه تکراری پخش کردن
repeated نقش تکراری و پی در پی [بندی] [قالی]
recapitulate صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recapitulating صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recapitulates صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recapitulated صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
to get into a rut یکنواخت تکراری و خسته کننده شدن [کاری]
diaper pattern طرح گل و بلبل تکراری [بطوری که کل متن فرش را در بر بگیرد.]
as dull as a ditch-water مثل فیلم های تکراری [خسته کننده و ملال آور]
wave form شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی
leitmotive عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
leitmotif عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
hold بخشی از برنامه که تکراری میشود تا توسط عملی قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هسیم از صفحه کلید یا وسیله
holds بخشی از برنامه که تکراری میشود تا توسط عملی قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هسیم از صفحه کلید یا وسیله
Honey comb design طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
non-directional design طرح فراگیر [این نوع طرح در نقاط مختلف بافت دارای جذابیت خاص خود بوده و حالت تکراری فرش های معمول را ندارد.]
Miri design طرح بته میری [طرح بته جقه] [این طرح که جلوه ای از درخت سرو را نشان می دهد بصورت ردیف های تکراری و قرینه کل فرش را در بر می گیرد.]
Zel-i Sultan vase طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
saw tooth دندانه اره ای [گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
reciprocal border حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com