English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
partial differential equation [PDE] معادله دیفرانسیل با مشتقات پاره ای [ریاضی]
Other Matches
differential equation معادله دیفرانسیل
partial differential equation معادله دیفرانسیل جزیی
differential equation معادله دیفرانسیل [ریاضی]
ordinary differential equation [ODE] معادله دیفرانسیل معمولی [ریاضی]
implicit function معادله چیزی که حل ان مستلزم حل یک یا چند معادله دیگر باشد
recursive equations معادلاتی که بعضی از جملات در انهاتکرار شده و هر معادله نسبت به معادله قبلی فقط یک جمله اضافی دارد
tear down پاره پاره ومتلاشی کردن درهم دریدن
etymologicon فرهنگ مشتقات
naphthol یکی از مشتقات نفتالین
tatter لباس پاره پاره ژنده پوش
slat پاره پاره شدن چادر
slats پاره پاره شدن چادر
metaprotein هریک از مشتقات پروتئین که از فعل وانفعال اسید وقلیابدست میاید
quantity equation of exchange یعنی حاصلضرب حجم پول در سرعت گردش پول باارزش پولی کلیه تولیدات برابر است معادله مقداری مبادله که براساس نظریه مقداری پول است و اولین بار توسط ایروینگ فیشر عنوان شد .این معادله بصورت زیراست :PQ = V
scalpel پاره پاره کردن
shredders پاره پاره کننده
analyze پاره پاره کردن
tatter پاره پاره کردن
tearoff پاره پاره کردن
to cut to pieces پاره پاره کردن
to part in pieces پاره پاره کردن
to pick to piece پاره پاره کردن
scalpels پاره پاره کردن
to tear to pieces پاره پاره کردن
pick to pieces پاره پاره کردن
shredder پاره پاره کننده
phenolic epoxy خانوادهای از رزینها وچسبها که در مشتقات فنل کاربرد فراوان دارند و درهمه انها پلهای اکسیژن رابط رادیکالهای هیدروکربنی وجود دارد
differentials دیفرانسیل
total differntial دیفرانسیل کل
transfer case دیفرانسیل
differential drive دیفرانسیل
total differential دیفرانسیل کل
differential دیفرانسیل
differential coefficient ضریب دیفرانسیل
differentiating دیفرانسیل گرفتن
differential equations معادلات دیفرانسیل
differentiates دیفرانسیل گرفتن
differentiate دیفرانسیل گرفتن
partial differential equation معادلات دیفرانسیل جزئی
differentiating دیفرانسیل تشکیل دادن
differentiate دیفرانسیل تشکیل دادن
differential geometry هندسه دیفرانسیل [ریاضی]
differentiates دیفرانسیل تشکیل دادن
calculus حساب دیفرانسیل و انتگرال [ریاضی]
calculus حساب دیفرانسیل و انتگرال جبر
distinguish تشخیص دادن دیفرانسیل گرفتن
distinguishes تشخیص دادن دیفرانسیل گرفتن
infinitesimal calculus حساب دیفرانسیل و انتگرال [ریاضی]
calculus [infinitesimal calculus] حساب دیفرانسیل و انتگرال [ریاضی]
barbiturate نمک اسید باربیتوریک مشتقات اسید باربیتوریک که بعنوان داروی مسکن وخواب اورتجویز میشود
analyzed پاره پاره کردن تشریح کردن
analysing پاره پاره کردن تشریح کردن
analysed پاره پاره کردن تشریح کردن
analyzes پاره پاره کردن تشریح کردن
analyse پاره پاره کردن تشریح کردن
analyses پاره پاره کردن تشریح کردن
analyzing پاره پاره کردن تشریح کردن
equation معادله
equations معادله
equation typesetting درج معادله
hartree equation معادله هارتری
gas equation معادله گاز
potential equation معادله پتانسیل
berthelot equation معادله برتلو
moment equation معادله لنگر
nerst equation معادله نرنست
equation of state معادله حالت
behavioral equation معادله رفتاری
de broglie equation معادله دوبروی
definitional equation معادله تعریفی
difference equation معادله تفاضلی
energy equation معادله انرژی
field equation معادله ی میدان
differential equation معادله فاضلهای
empirical equation معادله تجربی
dispersion equation معادله پاشندگی
dirac equation معادله دیراک
characteristic equation معادله مشخصه
laplace's equation معادله لاپلاس
linear equation معادله خطی
behavioral equation معادله کرداری
boltzmann equation معادله بولتسمان
boundary equation معادله حدی
bragg's equation معادله براگ
maxwell equation معادله ماکسول
equation of equinoxes معادله اعتدالین
continuity equation معادله پیوستگی
inhomogeneous equation معادله غیرهمگن
rate equation معادله سرعت
regression equation معادله برگشت
saha's equation معادله ساها
saving equation معادله پس انداز
wierl equation معادله ویرل
wave equation معادله موج
schrodinger equation معادله شرودینگر
simple equation معادله خطی
state equation معادله حالتی
tax equation معادله مالیاتی
tax equation معادله مالیات
tetrad equation معادله چهارعنصری
equate معادله ساختن
equated معادله ساختن
three moment equation معادله سه لنگری
transformer equation معادله ترانسفورماتور
virial equation معادله ویریال
regression equation معادله رگرسیون
dimension معادله ابعادی
dimensions معادله ابعادی
equation solving حل معادله [ریاضی]
equates معادله ساختن
reaction equation معادله واکنش
equations معادله همچندی
redundant equation معادله اضافی
equation معادله [ریاضی]
redundant equation معادله زائد
equation معادله همچندی
quadratic equation معادله درجه دو [ریاضی]
equation of continuity معادله همبستگی جریان
equation of motion معادله حرکت [فیزیک]
clausius clapeyron equation معادله کلازیوس- کلاپیرون
clapeyron clausius equation معادله کلازیوس- کلاپیرون
reaction equation معادله عکس العمل
quadratic e quation معادله درجه دوم
quadratic equation معادله درجه دوم
momentum equation معادله مقدار حرکت
quadratic form معادله درجه دوم
van der waals equation معادله وان در والس
quantum wave equation معادله کوانتومی موج
quasi linear equation معادله شبه خطی
differential equation معادله متغیر مشتق چیزی
van der waals equation of state معادله حالت وان در والس
equation of exchange به این ترتیب معادله عبارت از : PQ=V
transpose بطرف دیگر معادله بردن
transposes بطرف دیگر معادله بردن
transposing بطرف دیگر معادله بردن
banjo axle پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
line segment پاره خط
isomer هم پاره
framentary پاره پاره
isomerous هم پاره
the golden پاره
mammock پاره
in rags پاره
scappy پاره پاره
raggle پاره
out at elbows پاره
bits پاره
members پاره
fragmenting پاره
fragmentary پاره پاره
scrap پاره
bit پاره
piece پاره
duds پاره
pieces پاره
scrappier پاره پاره
scrappiest پاره پاره
scrappy پاره پاره
fragments پاره
tatters پاره
member پاره
shreds پاره
scraps پاره
shred پاره
part پاره
peaked line خط پاره پاره
shredding پاره
shredded پاره
scrapping پاره
fragment پاره
scrapped پاره
transposition انتقال اعدادمعلوم بیکسو ومجولات بطرف دیگر معادله فراگذاری
tear پاره کردن
rending پاره کردن
lacerating پاره کردن
tears پاره کردن
scrap iron اهن پاره
to cut down پاره کردن
scrappiness پاره پارگی
split up پاره شدن
rend پاره کردن
icicle یخ پاره قطعه یخ
rends پاره کردن
breaks پاره کردن
lacerates پاره کردن
tear up پاره کردن
part-time پاره وقت
part time پاره وقت
icicles یخ پاره قطعه یخ
cuts پاره کردن
cut پاره کردن
firebrand اتش پاره
firebrands اتش پاره
lacerate پاره کردن
shards پاره سفال
shard پاره سفال
tattered پاره پوره
tatty پاره پوره
wear and tear <idiom> پاره پوره
ballast پاره سنگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com