Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
orthopathy
معالجه بدون دارو
Other Matches
self treatment
معالجه بدون کمک نسخه
cold turkey
<idiom>
ترک کردن اعتیاد بدون دارو
electrotherapy
معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
dose rate
نواخت جذب دارو میزان جذب دارو مقدار اثر دارو
definitive hospitalization
سیستم معالجه قطعی معالجه نهایی
dosage
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosages
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
healing
معالجه
treatments
معالجه
therapy
معالجه
treatment
معالجه
medical treatment
معالجه
medical
معالجه
he received a fire treatment
معالجه شد
emergency treatment
معالجه اورژانس
edermical meducation
معالجه جلدی
iatraliptics
معالجه بامالش
malpractices
معالجه غلط
radium therapy
معالجه بارادیوم
rest cure
معالجه با استراحت
pretreatment
معالجه قبلی
malpractice
معالجه غلط
psychopathy
معالجه روانی
emergency treatment
معالجه اضطراری
trichopathy
معالجه ناخوشیهای مو
treament
سلوک معالجه
balneotherapy
معالجه باشستشو
medicable
قابل معالجه
climatotherapy
معالجه با اب وهوا
heliotherapy
معالجه با افتاب
mechanotherapy
معالجه مکانیکی
electropathy
معالجه برقی
faradization
معالجه باجریان برق
psychiatry
معالجه ناخوشیهای دماغی
aerotherapeutics
معالجه بوسیله هوا
diathermy
معالجه بوسیله حرارت
pretreat
قبلا معالجه کردن
faradism
معالجه باجریان برق
self treatment
معالجه پیش خود
chiropody
فن معالجه ودرمان امراض پا
pyretotherapy
معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
hydropathy
معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
pedicures
معالجه امراض دست وپا
massotherapy
معالجه بوسیله مشت و مال
pedicure
معالجه امراض دست وپا
chronic dose
دز قابل معالجه و پیشگیری اتمی
physicotherapy
معالجه بوسایل طبیعی ومکانیکی
psychotherapy ortherapeutics
معالجه بوسائل روحی یاهیپنوتیزیم
hypnotherapy
معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
phototherapy
معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
immunotherapy
معالجه یاجلوگیری از بیماری بوسیله پادگن
aromatherapy
معالجه توسط ماساژ با روغن معطر
faradize
بوسیله القای برق معالجه کردن
roentgenize
بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
correctional treatment
روش معالجه از راه اصلاح رفتار
oxygen tent
چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
orthopaedy
معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
psychanalyze
بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
oxygen tents
چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
without any reservation
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
helleborism
معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
flattest
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
homeopathy
معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
medicinally
با دارو
pharmaceutic
دارو
puisne judge
دارو جز
cure
دارو
cured
دارو
pill
حب دارو
pills
حب دارو
medics
دارو
natural philosophy
دارو
medicine
دارو
remedied
دارو
drugs
دارو
pharmaceuticals
دارو
pharmaceutical
دارو
medications
دارو
drugging
دارو
drugged
دارو
medicament
دارو
medicines
دارو
cures
دارو
medicaments
دارو
drug
دارو
medication
دارو
remedies
دارو
remedy
دارو
remedying
دارو
materia medica
دارو
Taoism
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
dosing
یک خوراک دارو
doses
یک خوراک دارو
substance withdrawal
ترک دارو
dosed
یک خوراک دارو
chemic
دارو فروش
calomel
کرم دارو
dosing
مقدار دارو
muller
دارو ساز
troche
قرص دارو
doses
مقدار دارو
alkahest
نوش دارو
withdrawal
ترک دارو
withdrawals
ترک دارو
hyssop
اشنان دارو
lungwort
سینه دارو
male fern
کیل دارو
dose
یک خوراک دارو
dose
مقدار دارو
philter
مهر دارو
philtre
مهر دارو
pouch kit
جعبه دارو
pouch kit
جای دارو
dosage
یک خوراک دارو
dosages
یک خوراک دارو
dosed
مقدار دارو
cure all
نوش دارو
resolutive
دارو یا عامل گدازنده
hocus
نوشابه دارو زده
pillbox
قوطی حب دارو وغیره
drug abuse
سوء استفاده از دارو
miyhridate
زهر دارو پادزهر
drug holiday
ترک موقت دارو
diatessaron
ترکیبی ازچهار دارو
pillboxes
قوطی حب دارو وغیره
dozing
دوز یک خوراک دارو
withdrawal syndrome
نشانگان ترک دارو
dosage
مقدار استعمال دارو
vial
شیشه کوچک دارو
dozes
دوز یک خوراک دارو
seasoning
دارو زنی بچوب
drugs
دارو
[به طور کلی ]
withdrawal symptoms
نشانههای ترک دارو
doze
دوز یک خوراک دارو
dosages
مقدار استعمال دارو
dozed
دوز یک خوراک دارو
medications
دارو
[به طور کلی ]
drugs of every description
[of all descriptions]
همه نوع دارو
parataxis
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unstressed
بدون اضطراب بدون کشش
unbranched
بدون انشعاب بدون شعبه
achylous
بدون کیلوس بدون قیلوس
offhand
بدون مقدمه بدون تهیه
dozes
مقدار کافی از یک دارو خوراک
dozed
مقدار کافی از یک دارو خوراک
nauseant
دارو و یا چیزدیگری که تهوع اورد
doze
مقدار کافی از یک دارو خوراک
drugging
دارو خوراندن تخدیر کردن
dopes
دارو دادن تخدیر کردن
drug
دارو خوراندن تخدیر کردن
spaced out
<idiom>
از خوردن دارو گیج شدن
drugs
دارو خوراندن تخدیر کردن
dosage
مقدار تجویز شده دارو
drugged
دارو خوراندن تخدیر کردن
dosages
مقدار تجویز شده دارو
iamatology
مبحث دارو شناسی پزشکی
dozing
مقدار کافی از یک دارو خوراک
dope
دارو دادن تخدیر کردن
love potion
مهر دارو شربت عشق امیز
potions
دارو یا زهر ابکی شربت عشق
potion
دارو یا زهر ابکی شربت عشق
love potions
مهر دارو شربت عشق امیز
gallipot
پیاله کوچک مخصوص مرهم و دارو
rodenticide
دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
This drug excites the nerves.
این دارو اعصاب را تحریک می کند
love philtre
مهر دارو شربت سحر امیز
stateroom
اتاق ویژه تختخواب دارو مجلل
pharmacodynamics
مبحث اثر دارو بر ساختمان موجودات زنده
pulsatilla
شیره شقایق که برای دارو بکار می رود
lay off
<idiom>
بیش از این استفاده نکردن (دارو،سیگار)
muller
سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
reconstituent
دارو یا چیز دیگری که نیرووبافت تازه به بدن بدهد
examination
معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
herioic treatment
معالجه با وسایل سخت دربیماری سخت
examinations
معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
water cure
علاج بااب معالجه بااب
recoilless
جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate
بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
emergency medical tag
کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
dosimetry
تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
undoubtedly
بدون شک
but
بدون
indubitable
بدون شک
without
بدون
ex
بدون
goalless
بدون گل
doubtlessly
بدون شک
i'll warrant
بدون شک
wanting
بدون
unstressed
بدون مد
undoubted
بدون شک
obtrusively
بدون حق
and no mistake
بدون شک
acheilos
بدون لب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com