Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 80 (5 milliseconds)
English	Persian
assistant	معاون
assistants	معاون
aid	معاون
aided	معاون
aiding	معاون
deputies	معاون
deputy	معاون
accessory	معاون
second best	معاون
second-best	معاون
adjunct	معاون
adjuncts	معاون
vice chancellor	معاون
vice-chancellor	معاون
vice-chancellors	معاون
accessorial	معاون
acologte	معاون
adjoint	معاون
advisor	معاون
coajutor	معاون
helpmeet	معاون
second in command	معاون
asst	معاون
dept	معاون
depts	معاون
vice president	معاون [رئیس]
Other Matches
mated	معاون کشتی معاون ناخدا
mate	معاون کشتی معاون ناخدا
mates	معاون کشتی معاون ناخدا
girl friday	معاون زن
accessory to a riot	معاون فتنه
vice governor	معاون فرمانداری
accessary	معاون جرم
subdean	معاون dean
undersecretary	معاون وزارتخانه
veep	معاون مدیرکل
subdeacon	معاون شماس
lieutenant governor	معاون فرماندار
vicar	معاون خلیفه
counsellor and procurer	معاون جرم
subdeacon	معاون خادم
abetter or abettor	معاون جرم
acolytes	معاون یاکمک
acolyte	معاون یاکمک
accessory	معاون جرم
Solicitors General	معاون دادستان
vicars	معاون خلیفه
archdeacon	معاون اسقف
archdeacons	معاون اسقف
under-secretary	معاون وزارت
adjoint	معاون استاد
under-secretaries	معاون وزارت
Solicitor General	معاون دادستان
subprincipal	معاون رئیس مدرسه
veep	معاون رئیس جمهور
script assistant	معاون برنامه نویسی
wingman	معاون رسد هوایی
curates	معاون کشیش بخش
curate	معاون کشیش بخش
subdeacon	معاون گماشته روحانی
accomplice	شریک یا معاون جرم
vice-chancellors	معاون رئیس دانشگاه
vice chancellor	معاون رئیس دانشگاه
vice-chancellor	معاون رئیس دانشگاه
assistant chief of staff	معاون رئیس ستاد
coadjutor	معاون یاری کننده
mate's receipt	رسید معاون ناخدا
assistant secretary of the army	معاون وزیر نیروی زمینی
executives	افسراجراییات معاون اجرایی قسمت
executive officer	معاون یکان افسر تیر
executive	افسراجراییات معاون اجرایی قسمت
under secretary	زیر نظارت دبیر کل معاون وزیر
vice presidency	مقام یا محل اقامت معاون رئیس جمهور
procurators	معاون رئیس کلانتری یا دادستان مامور مالی
procurator	معاون رئیس کلانتری یا دادستان مامور مالی
bailiffs	مامور اجرای دادگاه بخش معاون کلانتر
bailiff	مامور اجرای دادگاه بخش معاون کلانتر
petty officer	معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officers	معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
second in command	معاون فرماندهی جانشین فرماندهی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com