Dictiornary-Farsi | مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
differential susceptibility and permeabi	مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی


Other Matches

initial susceptibility and permeability	مغناطیس پذیری و نفوذپذیری اولیه
relative permeability	نفوذپذیری نسبی
magnetic susceptibility	مغناطیس پذیری
magnetization	مغناطیس پذیری
magnetization curve	خم مغناطیس پذیری
permeability curve	خم مغناطیس پذیری
susceptibility	مغناطیس پذیری
b h cure	خم مغناطیس پذیری
normal magnetization curve	خم مغناطیس پذیری معمولی
cold working	شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
labor theory of value	براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
air permeability	نفوذپذیری
magnetic permeability	نفوذپذیری
perviousness	نفوذپذیری
permeability	نفوذپذیری
nuclear magnetic resonance	تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
specific permeability	ضریب نفوذپذیری
normal permeability	نفوذپذیری معمولی
permeability	نفوذپذیری مغناطیسی
absolute permeability	نفوذپذیری مطلق
permeability	نفوذپذیری تراوایی
magnetic permeability	نفوذپذیری مغناطیسی
relative permeability	ضریب نفوذپذیری
reluctivity	واکنش نفوذپذیری مغناطیسی
relative plot	موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
permalloy	خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
magnetism	مغناطیس
magneto	مغناطیس
remagnetizer	مغناطیس گر
magnetic	مغناطیس
magnets	مغناطیس
magnet	مغناطیس
magnetzation	مغناطیس
magnetic battery	مغناطیس مرکب
compound magnet	مغناطیس مرکب
permanent magnet	مغناطیس پایدار
magnetic compensatory	مغناطیس تصحیح
animal magnetism	مغناطیس حیوانی
field coil	پیچک مغناطیس گر
permeance	مغناطیس رسانایی
artificial magnet	مغناطیس صنعتی
purity magnet	مغناطیس خلوص
pyromagnetic	گرما- مغناطیس
blow out magnet	مغناطیس جرقه
bar magnet	مغناطیس میلهای
plunger magnet	مغناطیس پیستونی
compensating magnet	مغناطیس تصحیح
p.m.	مغناطیس پایدار
organic magnet	مغناطیس الی
demagnetize	زدودن مغناطیس
magnetization work	مغناطیس کنندگی
magnetization	مغناطیس کنندگی
magnetization	مغناطیس گردانی
magnetization	مغناطیس گری
magnetizable	مغناطیس پذیر
magnetics	علم مغناطیس
elelctromagnetic	الکترو مغناطیس
magnet coil	پیچک مغناطیس
inductometer	مغناطیس سنج
induced magnetism	مغناطیس القایی
demagnetization	مغناطیس زدائی
magnetizing current	جریان مغناطیس گر
natural magnet	مغناطیس طبیعی
magnotropism	مغناطیس گرایی
magnetosphere	مغناطیس- کره
magnetosphere	مغناطیس- سپهر
magnetosphere	مغناطیس کره
magnetosphere	کره مغناطیس
magnetometer	مغناطیس سنج
magneto	دارای مغناطیس
magnetizing field	میدان مغناطیس گر
demagnetization	مغناطیس زدایی
ferrimagnetism	فری مغناطیس
magnets	مغناطیس پایدار
magnetic explorer	مغناطیس یاب
magnetism	علم مغناطیس
residual magnetism	مغناطیس پس ماند
simple magnet	مغناطیس ساده
focusing magnet	مغناطیس تمرکز ده
residual magnetic induction	مغناطیس مانده
magnet	مغناطیس پایدار
residual magnetization	مغناطیس مانده
residual magnetism	مغناطیس مانده
magnetism	مغناطیس شناسی
thermomagnetic	گرما مغناطیس
magnetism	درس مغناطیس
remanence	مغناطیس مانده
mags	مغناطیس agnetic
mag	مغناطیس agnetic
air magnetic circuit	مدار هوایی مغناطیس
magnetizes	تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
alternating current magnet	مغناطیس جریان متناوب
blue beam magnet	مغناطیس اشعه ابی
magnetizing	مغناطیس کردن یا شدن
coercive force	نیروی مغناطیس زدا
magnetizing current	جریان مغناطیس گردانی
magnetizing field	میدان مغناطیس گردانی
magnetizing force	شدت مغناطیس کنندگی
negative pole	قطب منفی مغناطیس
magnetised	تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetises	تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetising	تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnezation intensity	شدت مغناطیس کنندگی
magnetize	تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
ageing of magnet	پیر شدن مغناطیس
demagnetization factor	ضریب مغناطیس زدایی
magnet winding	سیم پیچ مغناطیس
ion trap magnet	مغناطیس یون ربا
intensity of magnetization	شدت مغناطیس کنندگی
intensity of magnetization	شدت مغناطیس گری
induced magnetization	مغناطیس گردانی القائی
induced magnetism	مغناطیس القاء شده
impedance magnetometer	مغناطیس سنج با تغییرامپدانس
magnetic potential	نیروی مغناطیس رانی
magnetization vector	بردار مغناطیس کنندگی
magnetic biasing	مغناطیس گردانی مقدماتی
magnetization characteristic	منحنی مغناطیس گردانی
direct current magnet	مغناطیس جریان مستقیم
magnetizability	قابلیت مغناطیس شوندگی
demagnetizing field	میدان مغناطیس زدا
permanent magnet dynamic	بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
ideal magnetization curve	منحنی مغناطیس کنندگی ایده ال
demagnetizing turns of armature	دورهای مغناطیس زدای ارمیچر
magnetostriction	تغییر شکل براثر مغناطیس
magnetics	درس الکترومغناطیس مغناطیس شناسی
consanguineous	نسبی
relative	نسبی
proportional limit	حد نسبی
respective	نسبی
self relative	نسبی
proportional	نسبی
comparatives	نسبی
relative code	کد نسبی
relative humidity	نم نسبی
comparative	نسبی
high frequency biasing	پیش مغناطیس کنندگی فرکانس بالا
magnetized bar	میله مغناطیس شده اهنربای قلمی
magnetic reversal	عکس عمل مغناطیسی مغناطیس زدائی
self relative address	نشانی نسبی
sib	منسوب نسبی
relative density	چگالی نسبی
relative motion	حرکت نسبی
relative humidity	رطوبت نسبی
relative harmonic content	مانده نسبی
relative frequency	بسامد نسبی
relative density	دانسیته نسبی
relative error	خطای نسبی
sanguinity	قرابت نسبی
relative dispersion	پراکندگی نسبی
distortion factor	مانده نسبی
stranger in blood	غیر نسبی
specific gravity	چگالی نسبی
specific gravities	چگالی نسبی
relative maximum	ماکزیمم نسبی
relative maximum	حداکثر نسبی
relative minimum	حداقل نسبی
fractional error	خطای نسبی
ipsative scale	مقیاس نسبی
ipsative score	نمره نسبی
relative importance	اهمیت نسبی
relative minimum	می نیمم نسبی
relative jurisdiction	صلاحیت نسبی
relative	خودی نسبی
relative location	ترتیب نسبی
whole blood	قرابت نسبی
emissivity	تابش نسبی
relative majority	اکثریت نسبی
proportional representation	انتخابات نسبی
relativity	فرضیه نسبی
relative compaction	تراکم نسبی
relationship by bood	قرابت نسبی
relative solubility	انحلالپذیری نسبی
relative income	درامد نسبی
relative solvation	حلالپوشی نسبی
comparative advantage	برتری نسبی
comparative advantage	مزیت نسبی
comparative costs	هزینههای نسبی
comparative cover	پوشش نسبی
relative term	لفظ نسبی
relative address	آدرس نسبی
relative velocity	سرعت نسبی
relative prices	قیمتهای نسبی
persons related to another by descent	اقارب نسبی
persons related to another by parentage	اقارب نسبی
genealogical	نسبی شجرهای
relative nullity	بطلان نسبی
proportional tax	مالیات نسبی
relative address	نشانی نسبی
proportional liability partnership	شرکت نسبی
relative permitivity	گذردهی نسبی
relative precision	دقت نسبی
relative viscosity	گرانروی نسبی
relationship by blood	خویشاوندی نسبی
blood relationship	خویشاوندی نسبی
relationship by blood	قرابت نسبی
consanguinity	قرابت نسبی
relative bearing	گرای نسبی
relative bearing	جهت نسبی
relative movement	حرکت نسبی
relative value	مقدار نسبی