English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
thurl مفصل خاصره گوسفند
Other Matches
hip joint مفصل استخوان خاصره وران
pelvises لگن خاصره حفره لگن خاصره
pelvis لگن خاصره حفره لگن خاصره
sheepwalk مرتع گوسفند چراگاه گوسفند
glenoid fossa or cavity گودی مفصل کاسه مفصل
pelvic girdle حلقه لگن خاصره
pelvic وابسته به لگن خاصره
pelvic arch حلقه لگن خاصره
hipbone استخوان لگن خاصره
ilial وابسته به استخوان لگن خاصره
iliac وابسته به استخوان لگن خاصره
pelvic واقع درنزدیک لگن خاصره
mutton گوسفند
heder گوسفند نر
rams گوسفند نر
sheep گوسفند
ram گوسفند نر
rammed گوسفند نر
kade شپش گوسفند
pestle ران گوسفند
the fat tail of a sheep دنبه گوسفند
sheep's feet پاچه گوسفند
sheep walk چراگاه گوسفند
sheppy اغل گوسفند
sheep cote اغل گوسفند
ked شپش گوسفند
sheep fold اغل گوسفند
sheepcote اغل گوسفند
ovine شبیه گوسفند
sheepfold اغل گوسفند
reeve اغل گوسفند
sheep چرم گوسفند
persian lamb گوسفند قره کل
pestles ران گوسفند
mutton گوشت گوسفند
fat tailed sheep گوسفند ایرانی
fold اغل گوسفند
folded اغل گوسفند
folds اغل گوسفند
duff سرقت گوسفند
sheepskin پوست گوسفند
rump دنبه گوسفند
rumps دنبه گوسفند
sheep skin پوست گوسفند
merino گوسفند مرینوس
TO set the fox to keep the geese . <proverb> گوسفند را به گرگ سپردن .
riblet انتهای دنده گوسفند
ewe wool پشم گوسفند ماده
drover دلال گاوو گوسفند
wether گوسفند اخته خواجه
fold دسته یا گله گوسفند
folds دسته یا گله گوسفند
folded دسته یا گله گوسفند
cabretta چرم نرم گوسفند
krimmer پوست گوسفند خاکستری
coop اغل گوسفند زندان
longhorn گوسفند شاخ دراز
dorset horn گوسفند شاخ بلندانگلیسی
foot rot ناخوشی پا در گاو و گوسفند
bighorn نوعی گوسفند کوهی امریکایی
gid سرگیجه گوسفند و امثال ان گیج
wiltshire نژاد گوسفند سفیدرنگ انگلیسی
shropshire نژادی از گوسفند بی شاخ انگلیسی
selected breed [گوسفند یا چهارپای اصلاح نژاد شده]
gigot ران گوسفند و غیره که پخته باشد
breakaway هجوم وحشیانه گله گوسفند و گاو رم
chamois چرم بسیارنازک از پوست گوسفند و بز و گوزن
dorper گوسفند افریقایی سفید صورت سیاه
fleecing پشم گوسفند وجانوران دیگر پارچه خوابدار
suint عرق خشک شده روی پشم گوسفند
fleshing تنگ اشغال گوسفند در موقع پوست کنی
fleeces پشم گوسفند وجانوران دیگر پارچه خوابدار
leg of mutton دارای پاهای مثلثی شکل شبیه گوسفند
fleece پشم گوسفند وجانوران دیگر پارچه خوابدار
Baa! بع! [صدای گوسفند دادن برای جلب توجه]
suet چربی سخت دور کلیه وکمر گوسفند
skiver چرم نازک شده پوست گوسفند تیماج صحافی وغیره
bock یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
linkage point مفصل
anarthrous بی مفصل
fine drawn مفصل
inventorial مفصل
copious مفصل
commissure مفصل
baom joomok یک مفصل
jointless بی مفصل
Hinduism مفصل
spacious مفصل
juncture مفصل
copula مفصل
fulsome مفصل
articulation مفصل
copulas مفصل
pivot مفصل
coupling مفصل
inarticulate بی مفصل
pivots مفصل
hinge مفصل
socket مفصل
sockets مفصل
pivoted مفصل
joint مفصل
voluminous مفصل
hinges مفصل
karakul کاراکول [نژادی از گوسفند آسیائی با رنگ طبیعی سیاه، خاکستری و گاهی قهوه ای]
ginglymus مفصل لولایی
glene کاسه مفصل
gimmal مفصل لولا
hinge joint مفصل لولایی
scape مفصل اصلی
steering swivel مفصل فرمان
swivel joint مفصل گردان
synarthrosis مفصل بی حرکت
toggle joint مفصل زانویی
trunnion مفصل افقی
universal joint مفصل چرخنده
multiple cable joint مفصل انشعاب
knee joint مفصل زانو
in great detail با جزئیات مفصل
swivels مفصل گردنده
hip joint مفصل ران
largo اهسته و مفصل
synosteology مفصل شناسی
clip مفصل کابل
facet بند مفصل
facets بند مفصل
ample فراوان مفصل
luncheon غذای مفصل
abarticulation مفصل متحرک
juncture پیوستگی مفصل
clippings مفصل کابل
splices مفصل بافته
arthrology مفصل شناسی
pigtails مفصل دم خوکی
pigtail مفصل دم خوکی
clipped مفصل کابل
clips مفصل کابل
palaver گفتگوی مفصل
swivel مفصل گردنده
swivel مفصل گردان
swivelled مفصل گردنده
swivelled مفصل گردان
high tea عصرانه مفصل
luncheons غذای مفصل
swivels مفصل گردان
arthritis التهاب مفصل
arthritis اماس مفصل
articulation مفصل لولا
articulate مفصل دارکردن
choke joint مفصل چوکی
joint مفصل پیوندگاه
sleeves موف مفصل
detail part قسمت مفصل
diarthrosis مفصل متحرک
sleeve موف مفصل
splice مفصل بافته
disjoint از مفصل دراوردن
ankylosis جمود مفصل
articulates مفصل دارکردن
spliced مفصل بافته
articulating مفصل دارکردن
hip مفصل ران
ball and socket joint مفصل ساچمه ای
hips مفصل ران
articulation مفصل بندی
splicing مفصل بافته
kettledrum دمامه عصرانه مفصل
kettledrums دمامه عصرانه مفصل
naker دمامه عصرانه مفصل
amplified مفصل گفتن یانوشتن
double jointed دارای مفصل کاذب
double-jointed دارای مفصل کاذب
kettle drum دمامه عصرانه مفصل
arthritic مبتلا به اماس مفصل
joint مفصل اتصال ضربهای
In ditail . Diffusively . بطور مفصل ( مفصلا")
amplifies مفصل گفتن یانوشتن
hitsu shiubi مفصل انگشت وسط
choke flange joint مفصل چوکی ال شکل
joint resistance مقدار مقاومت مفصل
arthropoda جانوران مفصل دار
luxation در رفتگی مفصل استخوان
acondylose بدون بند یا مفصل
acondylous بدون بند یا مفصل
arthropathy ناخوشی بند یا مفصل
enarthrosis مفصل کام و زبانهای
cable joint مفصل اتصال کابل
cable jointing sleeve مفصل انشعاب کابل
diffusively بطور منتشر و یا مفصل
gabfest محاوره طولانی و مفصل
dimerous دارای مفصل دوبخشی
disjoint در رفتن از مفصل درامدن
amplify مفصل گفتن یانوشتن
arthropod جانور مفصل دار
amplifying مفصل گفتن یانوشتن
clamping sleeve مفصل مهار کننده
internode قسمت میان دو بندیا مفصل
arthritic مربوط به ورم و اماس مفصل
rabbet joint بست یا مفصل کنش کاوی
to give a long recital of something دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com