Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
conceptualization
مفهوم سازی
Other Matches
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
concept
مفهوم
conception
مفهوم
contexts
مفهوم
conceptions
مفهوم
signification
مفهوم
tacit
مفهوم
hang
مفهوم
soundest
مفهوم
sounded
مفهوم
sound
مفهوم
concepts
مفهوم
sounds
مفهوم
purporst
مفهوم
intelligible
مفهوم
hangs
مفهوم
notions
مفهوم
purposes
مفهوم
vacuous
بی مفهوم
purpose
مفهوم
intendment
مفهوم
context
مفهوم
notion
مفهوم
moral
مفهوم
meaning
مفهوم فحوا
conceptual learning
مفهوم اموزی
conjunctive concept
مفهوم عطفی
substances
مفاد مفهوم
meanings
مفهوم فحوا
contraposition
مفهوم مخالف
ideogram
مفهوم نگاشت
sense
حس تشخیص مفهوم
implication
مفهوم استنباط
sensed
حس تشخیص مفهوم
senses
حس تشخیص مفهوم
substance
مفاد مفهوم
impliedly
بطور مفهوم
concept formation
تکوین مفهوم
import
مفهوم ورود
imported
مفهوم ورود
implied
مفهوم ضمنی
importing
مفهوم ورود
conception
مفهوم آفرینی
implied
ضمنا" مفهوم
relational concept
مفهوم ربطی
effecting
مفهوم نیت
effected
مفهوم نیت
effect
مفهوم نیت
concept learning
مفهوم اموزی
implications
مفهوم استنباط
constructively
بطور مفهوم
intention
غرض مفهوم
intelligibly
بطور مفهوم
intentions
غرض مفهوم
comprehensibly
بطور مفهوم
significance
مفهوم اهمیت
purported
مفهوم ساختن
purport
مفهوم ساختن
purporting
مفهوم ساختن
implicitly
بطور مفهوم
unintelligible
غیر مفهوم
purports
مفهوم ساختن
iuntelligibly
بطور مفهوم
roger
مفهوم شد پیام را گرفتم
implicit
اشاره شده مفهوم
overtone
شدیدالحن مفهوم فرعی
overtones
شدیدالحن مفهوم فرعی
get the message
<idiom>
به واضحی فهمیدن مفهوم
value added concept
مفهوم ارزش افزوده
implications
مستلزم بودن مفهوم
zircon
سخن غیر مفهوم
galimatias
کلام غیر مفهوم
percept
چیز مفهوم ادراکات
implication
مستلزم بودن مفهوم
to the
[that]
effect
<adv.>
با مفهوم
[معنی]
کلی
purporst
بهانه مفهوم شدن
by con.
مفهوم مخالف ان جنین میشود
read between the lines
<idiom>
پیدا کردن مفهوم ضمنی
the inherent
text or word a of indirectsense and مفهوم
denotation
علامت تفکیک معنی و مفهوم
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
the document purports that
انچه از این سند مفهوم میشوداینست که
loose sentence
جملهای که مفهوم صحیحی نداشته باشد
The sense of this word is not clear .
معنی و مفهوم این کلمه روشن نیست
wheel
[همچنین علامتی در فرش چین به مفهوم چرخه زندگی]
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
rebus sic stautibus
به این مفهوم که احکام در ازمنه مختلف دچارتغییر شکل می شوند
opaquely
چنانکه روشنایی پشت را بپوشاند بطور مبهم یا غیر مفهوم
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
information hiding
یک مفهوم طراحی نرم افزاری که هدف ان کاهش اثرات متقابل بین قسمتهای یک برنامه است
yin yang
مرد و زن
[نمادی که در فرش های چینی بکار رفته و مفهوم از دو چیز متضاد را نشان میدهد.]
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
dictatorship
این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
dictatorships
این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
electronic cottage
مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
stored program concept
ایده برنامه ذخیره شده مفهوم برنامه ذخیره شده
individualising
تک سازی
individuation
تک سازی
pavement
کف سازی
pavements
کف سازی
stylization
مد سازی
idolization
بت سازی
individualization
تک سازی
local anasthesia
سر سازی
truncation
بی سر سازی
padding
له سازی
flooring
کف سازی
individualizes
تک سازی
repk lection
پر سازی
compaction
تو پر سازی
bridgework
پل سازی
individualizing
تک سازی
retortion
خم سازی
individualises
تک سازی
individualised
تک سازی
bridge building
پل سازی
flection
خم سازی
individualize
تک سازی
retortion
کج سازی
individualized
تک سازی
deflexion
خم سازی
bedding
محکم سازی
substructures
زیر سازی
simulation
شبیه سازی
bedding
کف سازی بسترسازی
plasticization
نرم سازی
simulation
فاهر سازی
brewing
ابجو سازی
bedding
ثابت سازی
reclamation
اباد سازی
illumination
روشن سازی
substructure
زیر سازی
equating
هم ارز سازی
beautification
زیبا سازی
refreshments
تازه سازی
machine building
ماشین سازی
machicolation
مزغل سازی
simulations
فاهر سازی
bookbinding
کتاب سازی
simulations
شبیه سازی
liquefaction
ابگونه سازی
formulation
قاعده سازی
simulation
همانند سازی
magnifcation
بزرگ سازی
fitting
جفت سازی
refreshment
تازه سازی
notification
اگاه سازی
intrigue
زمینه سازی
forgery
صورت سازی
conditioning
شایسته سازی
tuning
میزان سازی
overturns
واژگون سازی
forgery
سند سازی
levigation
نرم سازی
modeling
نمونه سازی
scenery
صحنه سازی
histrionics
صحنه سازی
plaster of Paris
گچ مجسمه سازی
forgeries
صورت سازی
latticework
شبکه سازی
stacking
پشته سازی
overturned
واژگون سازی
overturn
واژگون سازی
reductions
ساده سازی
cooling
خنک سازی
popularization
محبوب سازی
doping
ناخالص سازی
miniaturization
کوچک سازی
integration
مجتمع سازی
synchronizing
همزمان سازی
illuminations
روشن سازی
precipitousness work
خلاصه سازی
implementation
پیاده سازی
roofing
سقف سازی
reduction
ساده سازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com