English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
prolusion مقاله مقدماتی
Other Matches
prolegomenon مقدماتی کلمات مقدماتی
basic unit training اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
essay مقاله
article مقاله
articles مقاله
paper مقاله
papered مقاله
papering مقاله
papers مقاله
dissertations مقاله
dissertation مقاله
disquisition مقاله
essays مقاله
treatise مقاله
treatises مقاله
tracts مقاله
tract مقاله
trilcgy سه مقاله
tractate مقاله
critiques مقاله انتقادی
epilogues ختم مقاله
critique مقاله انتقادی
article مقاله گفتار
articles مقاله گفتار
epilogue ختم مقاله
epiolgue ختم مقاله
an inspired article مقاله رسانده
memoire مقاله علمی
magazinist مقاله نویس
leaderette سر مقاله کوچک
an inspired article مقاله القاشده
tractarian مقاله مذاکره
columnist مقاله نویس
columnists مقاله نویس
essayist مقاله نویس
essayists مقاله نویس
theme مقاله فرهشت
themes مقاله فرهشت
tractarian مقاله نویس
epiolgue بخش اخرکتاب یا مقاله
copyreader تصحیح کننده مقاله
streamers عنوان چشمگیر مقاله
streamer عنوان چشمگیر مقاله
subhead عنوان فرعی مقاله
essays تالیف مقاله نویسی
prolusion مقاله ازمایشی تمهید
essay تالیف مقاله نویسی
book review مقاله درباره کتاب
pressman مخبرروزنامه مقاله نویس
pressmen مخبرروزنامه مقاله نویس
magazin نویسنده مقاله برای مجله
ghost-write کتاب مقاله یا سخنرانیکهبنام شخصدیگریارائهگردد
detail part قسمت مشروح نامه یا مقاله
offprint مقاله نقل شده از روزنامه یامجله
press campaingn or stunt مبارزه سیاسی بوسیله مقاله نویسی در روزنامه ها
tear sheet قطعه یا مقاله پاره شده ازمجله یا روزنامه
soliloquies گفتگو با خود نمایش یا مقاله یا سخنرانی یکنفری
soliloquy گفتگو با خود نمایش یا مقاله یا سخنرانی یکنفری
think piece مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
I assume that you did read this article. من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
I premise that you did read this article. من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
advertorial تبلیغ در مجله یا روزنامه که به شکل مقاله معمولی به نظر می رسد
prolusory مقدماتی
rudimental مقدماتی
prolegomenous مقدماتی
preparative مقدماتی
proforma مقدماتی
elementarily مقدماتی
prolegomenary مقدماتی
prelusive مقدماتی
preludial مقدماتی
introductive مقدماتی
precursive مقدماتی
prodromal مقدماتی
first مقدماتی
preliminary مقدماتی
tentative مقدماتی
elemental مقدماتی
introductory مقدماتی
elementary مقدماتی
preparatory مقدماتی
preliminaries مقدماتی
preliminary treatment عملیات مقدماتی
preliminary works کارهای مقدماتی
pilot study بررسی مقدماتی
precompression تراکم مقدماتی
prep مدرسه مقدماتی
interludes نگهداری مقدماتی
preliminary test ازمایش مقدماتی
preliminary negotiations مذاکرات مقدماتی
preliminary investigation بررسی مقدماتی
preliminary expenses هزینههای مقدماتی
preparations اقدام مقدماتی
preliminary design طرح مقدماتی
preliminaries مقدمات مقدماتی
preheater گرمکن مقدماتی
preliminaries امتحان مقدماتی
preceding pass کالیبر مقدماتی
preliminary budget بودجه مقدماتی
preparative کار مقدماتی
preparatory response پاسخ مقدماتی
elementary مقدماتی پایهای
propaedeutic تعلیمات مقدماتی
propaedeutic تحصیلات مقدماتی
responsions ازمون مقدماتی
rudiment علوم مقدماتی
subassembly مونتاژ مقدماتی
heat مسابقه مقدماتی
first aid کمکهای مقدماتی
basic اساسی مقدماتی
proforma invoice سیاهه مقدماتی
preselection انتخاب مقدماتی
preselector سلکتور مقدماتی
interlude نگهداری مقدماتی
pretest امتحان مقدماتی
prime color رنگ مقدماتی
preludes قسمت مقدماتی
prelude قسمت مقدماتی
proem رساله مقدماتی
heats مسابقه مقدماتی
basic research تحقیقات مقدماتی
preparation اقدام مقدماتی
first cut برش مقدماتی
perlim دوره مقدماتی
preliminary دور مقدماتی
elementary item قلم مقدماتی
elementary gate دریچه مقدماتی
economizer کرمکن مقدماتی
primary مقدماتی نخستین
primary ابتدایی مقدماتی
primary مقدماتی اصلی
bottom blown converter مبدل دم مقدماتی
basic course دوره مقدماتی
basic hole سوراخ مقدماتی
elimination heat دوره مقدماتی
basic training اموزش مقدماتی
fore exercise تمرین مقدماتی
pilot injection تزریق مقدماتی
junior high school دبیرستان مقدماتی
basics اساسی مقدماتی
preliminaries دور مقدماتی
Travaux preparatoires کارهای مقدماتی
preliminary امتحان مقدماتی
introduction to physics فیزیک مقدماتی
basic مقدماتی اساسی
basics مقدماتی اساسی
forehearth کوره مقدماتی
preliminary مقدمات مقدماتی
basic machine unit واحد دستگاه مقدماتی
pre heat حرارت دادن مقدماتی
basic combat training اموزش رزم مقدماتی
rudimentary knowledge دانش مقدماتی یا نخستین
basic bessemer converter مبدل مقدماتی بسمر
elementary algebra جبر مقدماتی [ریاضی]
basic bessemer steel فولاد مقدماتی بسمر
supercharge متراکم کردن مقدماتی
basic bessemer process فرایند مقدماتی بسمر
pre design estimate براورد مقدماتی طرح
magnetic biasing مغناطیس گردانی مقدماتی
incipincy وضع مقدماتی ابتدایی
incipience وضع مقدماتی ابتدایی
pre load بار کردن مقدماتی
eliminator برنه در دور مقدماتی
preparatory students شاگردان تهیه یا مقدماتی
preselect انتخاب کردن مقدماتی
reconnaissance بازدید مقدماتی اکتشاف
prolusion اثر هنری مقدماتی
fundamental اصولی مقدماتی اساسی
black pickling اسید شویی مقدماتی
academe فعالیت هایی که اساتید دانشگاهی انجام می دهند نظیر نوشتن مقاله، تدریس و غیره
flight بهترین نتیجه دور مقدماتی
white primary اخذ اراء مقدماتی حزبی
junior college دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
protocol مقاوله نامه موافقت مقدماتی
basic bessemer pig iron اهن خام مقدماتی توماس
preliminary budget forecast پیش بینی مقدماتی بودجه
pretest امتحان مقدماتی بعمل اوردن
protocols مقاوله نامه موافقت مقدماتی
strategic reconnaissance بررسی مقدماتی وضع دشمن
literacy فهمیدن اصول مقدماتی کامپیوتر
house of delegates مجلس مقننه مقدماتی ویرجینیا ومریلند
preparatory تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
basic relay post پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
investigate استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigated استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigating استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
microcontroller RAM و زبان برنامه نویسی مقدماتی است
investigates استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
exempt player بازیگر معاف از انجام مراحل مقدماتی به علت سوابق او
juniorate مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
news reader نرم افزاری که به کاربر امکان مشاهده لیست گروههای خبری و خواندن مقالات چاپ شده در هر گروه یا ارسال آن مقاله را میدهد
WordPad امکان نرم افزاری در ویندوز که توابع مقدماتی Microsoft Word را دارد
protocols خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
protocol خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
character یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
characters یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
premedical دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
charactristics مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
basic ration جیره مقدماتی جیره مبنا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com