English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
immune مقاوم دربرابرمرض بر اثر تلقیح واکسن دارای مصونیت قانونی وپارلمانی
Other Matches
immunity مصونیت سیاسی مصونیت دیپلماسی عدم تبعیت مامور سیاسی خارجی ازمقررات قانونی کشور مرسل الیه است
pressure cabin هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
hardened site حفاظ مقاوم پایگاه مقاوم در مقابل تک ش م ر و اتمی
sterling دارای عهیار قانونی
able دارای صلاحیت قانونی
abler دارای صلاحیت قانونی
ablest دارای صلاحیت قانونی
decree law حکم وزارتی که دارای قوت قانونی است
manhood suffrage حق رای یا ا انتخاب که بمردهایی داده میشود که دارای سال قانونی باشند
vaccine واکسن
vaccines واکسن
to lay down a rule قانونی را درست کردن قانونی را وضع نمودن
vaccinated واکسن زدن به
vaccinate واکسن زدن به
vaccinates واکسن زدن به
vaccinating واکسن زدن به
salk vaccine واکسن پولیو
vaccination واکسن زنی
vaccine drops قطرات واکسن
vaccine واکسن [پزشکی]
vaccinal وابسته به واکسن
vaccine مایه واکسن [پزشکی]
insemination تلقیح
vaccination تلقیح
inoculation تلقیح
inoculations تلقیح
immunization واکسن زدن مایه کوبی
whooping cough vaccination واکسن سیاه سرفه [پزشکی]
inseminator تلقیح کننده
inoculator تلقیح کننده
inoculating تلقیح کردن
inoculable قابل تلقیح
inoculable تلقیح پذیر
inoculates تلقیح کردن
inoculated تلقیح کردن
inoculate تلقیح کردن
inoculative تلقیح کننده
inseminated افشاندن تلقیح کردن
inseminates افشاندن تلقیح کردن
inseminating افشاندن تلقیح کردن
plolinate با گرده تلقیح کردن
inseminate افشاندن تلقیح کردن
impregnated پارچه تلقیح شده
vaccinating برضد بیماری تلقیح شدن
vaccinate برضد بیماری تلقیح شدن
vaccinated برضد بیماری تلقیح شدن
vaccinates برضد بیماری تلقیح شدن
franchise مصونیت
franchises مصونیت
immunity مصونیت
hedging مصونیت
impunity مصونیت
sacredness مصونیت
privilege مصونیت
inviolately با مصونیت
to i. the germs of a disease میکربهای یک ناخوشی را به کسی تلقیح کردن
autoinoculation تلقیح کسی با مایه بدن خودش
security مصونیت تضمین
privilege frome arrest مصونیت از توقیف
privilege of paliament مصونیت پارلمانی
diplomatic immunity مصونیت سیاسی
diplomatic immunity مصونیت دیپلماتیک
immunization مصونیت دادن
security تامین مصونیت
privilege of parliament مصونیت پارلمانی
judicial immunity مصونیت قضایی
immunologic مربوط به مصونیت
immunology مبحث مصونیت
noise immunity مصونیت از اختلال
infallibility مصونیت از خطا
impregnated پارچه تلقیح شده بر علیه اثر موادشیمیایی
immunizing مصونیت دار کردن
hedge کسب مصونیت نمودن
immunized مصونیت دار کردن
hedged کسب مصونیت نمودن
immunize مصونیت دار کردن
immunising مصونیت دار کردن
hedges کسب مصونیت نمودن
inviolacy نقض نشدگی مصونیت
franchise du quartier مصونیت محل اقامت
immunogenetics مبحث مصونیت نژادی
immunised مصونیت دار کردن
immunises مصونیت دار کردن
immunizes مصونیت دار کردن
inviolably با مصونیت بطور تخلف ناپذیر
automatic release date تاریخ انقضای عمر قانونی وسایل سررسید عمر قانونی
franchisede i'hotel مصونیت محل اقامت نمایندگان خارجی
mithridatism مصونیت از زهر بواسطه خوردن و کم کم افزودن برمقداران
benefit of clergy مصونیت روحانیون ازمحاکمه شدن در دادگاههای عرفی
resistors مقاوم
refractory مقاوم
resisters مقاوم
renitent مقاوم
tolerant مقاوم
plasma plating مقاوم
resistant مقاوم
resistor مقاوم
resister مقاوم
forcing cone مخروط مقاوم
weatherproof مقاوم در برابرهوا
adamantly مقاوم یکدنده
resistive force نیروی مقاوم
stand up <idiom> مقاوم بودن
moment of resistence لنگر مقاوم
resisting moment لنگر مقاوم
water resistant مقاوم در برابر اب
counterpoise نیروی مقاوم
hardened site پایگاه مقاوم
adamant مقاوم یکدنده
stabile مقاوم در برابرگرما
rigid cores هستههای مقاوم
legitimate عذر قانونی قانونی
legitimated عذر قانونی قانونی
legitimates عذر قانونی قانونی
legitimating عذر قانونی قانونی
swelling resistant مقاوم در برابر تورم
torsion resistant مقاوم در برابر پیچش
drag force نیروی مقاوم حرکت
drag chain conveyor نقاله با زنجیر مقاوم
creep resistant مقاوم در برابر خزش
passive earth pressure رانش مقاوم خاک
heat fast paint رنگ مقاوم گرما
resistance to cracking مقاوم در برابر شکستگی
heat resisting steels فولادهای مقاوم حرارتی
resistance to failure مقاوم در برابر ترک
resistance to tempering مقاوم در برابر بازپخت
resistant to heat مقاوم در برابر گرما
wear resistant مقاوم در بربر سائیدگی
windproof مقاوم در مقابل باد
shell proof مقاوم در مقابل گلوله
internal resisting moment لنگر مقاوم درونی
lightfast مقاوم در برابر نور
passive earth pressure فشار مقاوم خاک
deadman پایه استقرارسنگر دستک مقاوم
resistance to plastic deformation مقاوم در برابر تغییر شکل
resister اسباب مقاوم دربرابر برق
resistance to corrosion مقاوم در برابر زنگ زدگی
insulant ماده مقاومت کننده مقاوم
thermistor الت مقاوم درمقابل برق
fracture proof مقاوم در برابر شکستگی نشکن
acid resistant ماده مقاوم در برابر اسید
resistor اسباب مقاوم دربرابر برق
resistors اسباب مقاوم دربرابر برق
resisters اسباب مقاوم دربرابر برق
earthquake proof foundation غیر مقاوم درمقابل زلزله
defendants مقاوم درمقابل زور و فشار
defendant مقاوم درمقابل زور و فشار
stainless steel فولاد مقاوم در برابر خوردگی
authorized stoppage برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
resistance to deflaction مقاوم در برابر تغییر شکل خمشی
phosphate esters مایعات هیدرولیکی مقاوم در برابراتش و حرارت
acid fast مقاوم در برابر رنگ بری اسید
incolen الیاژهای مقاوم اهن و کرم با نیکل زیاد
bomb proof پناهگاه یاساختمانی که در مقابل بمب مقاوم باشد
cold wet clothing لباس گرم و مقاوم در مقابل رطوبت و برودت
monel الیاژی از نیکل و کبالت که دربرابر خوردگی مقاوم است
cassette پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
cassettes پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
stiffest مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
plasma plating ضد خوردگی و مقاوم دربرابر سایش روی سطح توسط جریان بسیار داغ
stiffer مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
stiff مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
NCR paper کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
agamic بی نیازی از جفت گیری بی نیازی از تلقیح
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
cylinder liner رگکش سخت و مقاوم در برابرسایش در جدار داخلی سیلندراز جنس الیاژهای سبک یامواد نرم دیگر
photoresist روش تبدیل تصاویر فتوگرافیک پس از تغییر فضاهای مقاوم نسبت به نور. در مسافت PCB به کار می رود
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
carbon seal وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
accelerators ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن رادر مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصدیکی از معمولترین این مواداست
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
accelerator ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن را در مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصد یکی از معمولترین این مواد است
legit قانونی
de jure قانونی
canonical قانونی
legal قانونی
normative قانونی
legiskative قانونی
lawful قانونی
regulars قانونی
de jur حق قانونی
legal medicine طب قانونی
copyrights حق قانونی
copyright حق قانونی
wife's equity حق قانونی زن
forensic medicine طب قانونی
standards قانونی
licit قانونی
illegality بی قانونی
regular قانونی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com