Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
earthquake factor
مقدار درصد شتاب ثقلی که درطرح محاسبات ساختمانی منظور میگردد
Other Matches
structural analysis
محاسبات طرح ساختمانی
structural design
طرح و محاسبات ساختمانی
treasury stock
سهم منتشره شرکت که بعنوان سرمایه منظور میگردد
baying
حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
bay
حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
bays
حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
bayed
حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
anti collision light
چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد
Of this amount Europe's share is 20 percent.
از این مقدار ۲۰ درصد مال اروپا است.
monocoque
ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
hyperventilation
تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
spreadsheets
1-برنامه ایکه امکان اجرای محاسبات روی چندین ستون اعداد را برقرار کند. 2-چاپ محاسبات روی مقادیر عظیم کامپیوتر
spreadsheet
1-برنامه ایکه امکان اجرای محاسبات روی چندین ستون اعداد را برقرار کند. 2-چاپ محاسبات روی مقادیر عظیم کامپیوتر
celestial precomputation
محاسبات پیش بینی شده نجومی محاسبات نجومی
demand elasticity
درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
Life is ten percent what happens to you and ninety percent how you respond to it.
ده درصد از زندگی، اتفاقاتی است که برایتان می افتد و نود درصد باقی مانده زندگی واکنش شما به این اتفاقات است.
gravity waves
امواج ثقلی
gravitation
جاذبه ثقلی
hook switch
کلید ثقلی
cyclotron
دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
geometrical percentage
درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
gravity die casting
ریخته گری حدیدهای ثقلی
inventory fraction
نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
sets
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tables
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
computations
محاسبات
calculations
محاسبات
computation
محاسبات
calculation
محاسبات
personal computing
محاسبات شخصی
computing center
مرکز محاسبات
financial tribunal
دیوان محاسبات
depaartment of accounts
اداره محاسبات
line shape calculations
محاسبات شکل خط
discrepancy
ناجوری محاسبات
number
انجام محاسبات سریع
machine shop
کارگاه محاسبات ماشینی
azimuth adjustment slide rule
خط کش محاسبات تنظیم گرا
numbers
انجام محاسبات سریع
central
واحد محاسبات و منط ق
floating point calculation
محاسبات اعداد نمایی یا علمی
numbers
پردازنده خاص برای محاسبات سریع
number
پردازنده خاص برای محاسبات سریع
defaulted
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
rate
درصد
rates
درصد
percentage
درصد
percent
درصد
point
درصد
centi-
درصد
percentages
درصد
cent
درصد
cents
درصد
cent-
درصد
per cent
درصد
paasche price index
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
basis
نقط ه یا شمارهای که محاسبات شروع شده اند
weight percent
درصد وزنی
percentages
نسبت یا درصد
percent salt
درصد نمک
water content
درصد رطوبت
at % interest
با بهره 21 درصد
percentage
نسبت یا درصد
percentages
برحسب درصد
rate
نرخ
[درصد]
percentage
برحسب درصد
volume percent
درصد حجمی
computing
میزان سرعت یا توانایی کامپیوتر برای انجام یک محاسبات
what p do you receive?
چند درصد می گیرد
surcharge
درصد هزینههای اضافی
case fatality rate
درصد مرگ و میر
surcharges
درصد هزینههای اضافی
trial rate
درصد ازمایش یک محصول
percent
از قرار صدی درصد
equilibrium moisture content
درصد رطوبت متعادل
job lot
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
job lots
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
fortran
یک زبان سطح بالابرای انجام محاسبات ریاضی علمی و مهندسی
protecting
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
protects
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
protect
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
one hyndred percent column graph
نمودار یکصد درصد ستونی
moisture content
درصد رطوبت موجود در خاک
pollen count
درصد گردههای گیاهی در هوا
pollen counts
درصد گردههای گیاهی در هوا
odds-on
دارای احتمال بیش از 5 درصد
profit margins
درصد سود از فروش خالص
profit margin
درصد سود از فروش خالص
optimum moisture content
درصد رطوبت مناسب خاک
roll reversal
حالتی که سبب معکوس شدن کنترل میگردد
gastrin
هورمونی که موجب ترشح شیره معده میگردد
hyperinsulinism
درخون که موجب کم شدن قند خون میگردد
What percentage of the people are literate?
چند درصد مردم با سواد هستند ؟
grace note
نتی که به اهنگ برای زیبایی اصلی اضافه میگردد
royalty
پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
backsliding
کسی که پس از ترکیکعادت بد به عادت سابق خود باز میگردد
accommodation bill
براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
ashless dispersant oil
نوعی روغن معدنی که مانع تجمع ناخالصیها میگردد
fox fire
نور وتشعشعی که گاهی ازچوبهای پوسیده ساطع میگردد
royalties
پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
linocut
چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
plotting board
صفحه مخصوص محاسبات سمت و بردتیراندازی طرح تیر یا نقشه مسیر حرکت
effective beaten zone
منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
30% down payment against bank guaranty
۳۰ درصد پیش پرداخت در برابر ضمانت بانکی
percentile
محاسبه شده بقرار هر صدی برحسب درصد
grout curtain
لایه سیمانی تزریق شدهای که در زیر پی سد مانع تراوشات میگردد
design strength
مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل
design gross weight
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
design take off weight
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
dosages
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
paraboloid
سطحی که در اثر گردش جسم شلجمی بدور خود تشکیل میگردد
design landing weight
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
gradient
درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
gradients
درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
progressive rebate
تخفیفی که با بالا رفتن حجم خرید به درصد ان افزوده می گردد
manning level
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
girt
تیری که بین دو ستون بطورافقی قرارگرفته و روی ان دیوار تیغهای بنا میگردد
polyester
نمک الی مرکبی که تغلیظ شده ودر پلاستیک سازی مصرف میگردد
lumen
واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
full
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
pyxidium
کپسول گیاهی که نیمی از ان در اثر شکفتن بازواز نیم پایینش جدا میگردد مجری
yellow bile
مادهء زردی که در قدیم میگفتند از کبد ترشح میشود و موجب ایجادحالت سودایی میگردد
whitcomb body
جسم ایرودینامیکی که به هواپیما اضافه میشود و سبب بهبود توزیع حجم اریارول میگردد
lymphoblast
سلولی که تبدیل بذره سفید یابیرنگ بلغم یاخلط میگردد سلول نرسیده لنفی
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
percentile
یکی از مجموعههای نودونه طرح کمتر از آنکه کل درصد چیزی از بین روند
wrought
اهنی که کمتر از سه درصد ذغال دارد و خیلی سخت و چکش خور است
covering letter
نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letters
نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
ogive
شکل حاصل از منحنی مدارسیارهای که شعاع ان به تدریج زیاد شده تا سرانجام به خط راست تبدیل میگردد
mandrel
جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
with the view of
به منظور
structurally
ساختمانی
structural
ساختمانی
building line
بر ساختمانی
with a view to
به منظور
purposeless
بی منظور
scope
منظور
purposes
منظور
aims
منظور
organic
ساختمانی
meanings
منظور
constructional
ساختمانی
purpose
منظور
meaning
منظور
sake
منظور
aim
منظور
aimed
منظور
with the intention of
به منظور
view
منظور
objectless
بی منظور
prick
منظور
pricked
منظور
viewed
منظور
pricking
منظور
intention
منظور
pricks
منظور
intentions
منظور
views
منظور
purpose of the dam
منظور از سد
viewing
منظور
plenum chamber
محفظه اب بندی شده درتوربینهای گاز که سبب ملایم کردن و گرفتن نوسانات جریان هوا میگردد
dead weights
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
replenishing phase
بخشی از سیکل عملکردموتورهای پالس جت که دران افت فشار داخل مجرا سبب ورود سوخت میگردد
abc analysis
طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
dead weight
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
structural crack
ترک ساختمانی
basic construction unit
واحد ساختمانی
structual engineering
مهندس ساختمانی
structural concrete
بتن ساختمانی
contractors yard
واحد ساختمانی
intention
قصد و منظور
building work
کار ساختمانی
building operations
عملیات ساختمانی
building material
مصالح ساختمانی
structural draftsman
نقشه کش ساختمانی
provided
<adj.>
<past-p.>
منظور شده
building limes
اهک ساختمانی
basic unit assembly group
گروه ساختمانی
building unit
واحد ساختمانی
structrual steelwork
فولاد ساختمانی
site
زمین ساختمانی
sited
کارگاه ساختمانی
sited
زمین ساختمانی
sites
کارگاه ساختمانی
sites
زمین ساختمانی
artificial stone
سنگ ساختمانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com