English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
relative value مقدار نسبی
Search result with all words
relative humidity رطوبت نسبی [مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
Other Matches
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
set 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabling استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
relative plot موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
dosage مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosages مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
comparatives نسبی
self relative نسبی
proportional limit حد نسبی
relative code کد نسبی
relative نسبی
relative humidity نم نسبی
consanguineous نسبی
respective نسبی
proportional نسبی
comparative نسبی
relative jurisdiction صلاحیت نسبی
relative income درامد نسبی
relative minimum حداقل نسبی
relative minimum می نیمم نسبی
relative maximum حداکثر نسبی
relative majority اکثریت نسبی
relative maximum ماکزیمم نسبی
relative importance اهمیت نسبی
relative location ترتیب نسبی
relative motion حرکت نسبی
relative solvation حلالپوشی نسبی
relative velocity سرعت نسبی
relative solubility انحلالپذیری نسبی
relative viscosity گرانروی نسبی
relative wind باد نسبی
relative prices قیمتهای نسبی
relative precision دقت نسبی
relativeness نسبی بودن
relative permitivity گذردهی نسبی
relative permeability نفوذپذیری نسبی
relativism نسبی نگری
relative nullity بطلان نسبی
relative movement حرکت نسبی
relative term لفظ نسبی
comparative advantage برتری نسبی
consanguinity قرابت نسبی
distortion factor مانده نسبی
blood relationship قرابت نسبی
emissivity تابش نسبی
fractional error خطای نسبی
ipsative scale مقیاس نسبی
ipsative score نمره نسبی
persons related to another by parentage اقارب نسبی
comparative cover پوشش نسبی
comparative costs هزینههای نسبی
comparative advantage مزیت نسبی
specific gravities چگالی نسبی
specific gravity چگالی نسبی
genealogical نسبی شجرهای
blood relationship خویشاوندی نسبی
relationship by blood خویشاوندی نسبی
relationship by blood قرابت نسبی
proportional liability partnership شرکت نسبی
persons related to another by descent اقارب نسبی
relative dispersion پراکندگی نسبی
relative error خطای نسبی
relative frequency بسامد نسبی
relative harmonic content مانده نسبی
relative density دانسیته نسبی
relative density چگالی نسبی
proportional tax مالیات نسبی
relationship by bood قرابت نسبی
relative address نشانی نسبی
relative address آدرس نسبی
relative bearing گرای نسبی
relative bearing جهت نسبی
relative compaction تراکم نسبی
relative humidity رطوبت نسبی
stranger in blood غیر نسبی
relativity فرضیه نسبی
self relative address نشانی نسبی
sanguinity قرابت نسبی
sib منسوب نسبی
relative خودی نسبی
proportional representation انتخابات نسبی
whole blood قرابت نسبی
relative dielectric constant ثابت دی الکتریک نسبی
a matter of relative importance موضوعی با اهمیت نسبی
relative income hypothesis فرضیه درامد نسبی
strains افزایش طول نسبی
relative supersaturation ابر سیری نسبی
strains تغییر شکل نسبی
sound level شدت نسبی صوت
strain افزایش طول نسبی
strain تغییر شکل نسبی
cultural relativism نسبی نگری فرهنگی
true air speed سرعت نسبی هواپیما
relative deformation تغییر شکل نسبی
purchasing power parity نرخ نسبی مبادله
relativity of knowledge نسبی بودن دانش
relativize بصورت نسبی در اوردن
relative addressing نشانی دهی نسبی
relative addressing نشان دهی نسبی
relative bearing سمت نسبی ناو
employment rate میزان نسبی اشتغال
relative value of pieces ارزش نسبی سوارها
relative coding برنامه نویس نسبی
relative coding برنامه نویسی نسبی
relative coordinate system دستگاه مختصات نسبی
relative refractory period دوره بی پاسخی نسبی
of relative importance دارای اهمیت نسبی
strain at failure افزایش طول نسبی درگسیختگی
bulk strain تغییر شکل نسبی حجمی
recession کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
coefficient of relative efficiency organ ضریب نسبی کارایی سازمان
lateral strain تغییر شکل نسبی جانبی
increase of strain افزایش تغییر طول نسبی
comparative ve اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
elastic strain تغییر شکل نسبی ارتجاعی
california bearing ratio توان باربری نسبی کالیفرنیا
relativity فلسفه نسبیه نسبی بودن
linear strain تغییر شکل نسبی خطی
bel واحد شدت نسبی توان
differential susceptibility and permeabi مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
recessions کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
simple strain تغییر طول نسبی ساده
cold straining تغییر بعد نسبی در حالت سرد
stress strain diagram نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
stress strain curve منحنی تنش به افزایش طول نسبی
difference chart جدول تعیین سمت و برد نسبی
strain energy انژی حاصل از تغییر شکل نسبی
elasticity of factor substitution وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
adjustable proportional module نیمه مدول نسبی با سقف تنظیم شونده
superaerodynamics ایرودینامیک مربوط به سرعتهای نسبی زیاد ودانسیته کم
strain hardening سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
limiting speed بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
rotor incidence زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
grade الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grades الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
critical angle of attack زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
checksum آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
relative income hypothesis براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
rams افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rammed افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
ram افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
tristimulus values مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
sailwing هواپیمایی که بالهای ان تنهادرصورت وجود باد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل را به خود میگیرند
pitch control کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
vertical take off and landing هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
income effect اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
conservation [darn] مرمت و رفوگری فرش که بیشتر بصورت عمل مکانیکی بوده و جهت جلوگیری از پیشرفت خرابیو اصلاح نسبی خسارت وارد شده صورت می گیرد
pitot static system سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
brinell hardness سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
measurment مقدار
valuing مقدار
dealt مقدار
outturn مقدار
sprinkling مقدار کم
penny worth مقدار کم
mouthfuls مقدار
extent حد مقدار
quantum مقدار
iso quant مقدار
total مقدار
value مقدار
sum مقدار
values مقدار
volume discount مقدار
mouthful مقدار
volumes مقدار
truth table دو مقدار
volume مقدار
deal مقدار
deals مقدار
magnitude مقدار
percentages مقدار
percentage مقدار
smidgen مقدار کم
sups مقدار
what چه مقدار
supping مقدار
batch مقدار
batches مقدار
smidgin مقدار کم
supped مقدار
modicum مقدار کم
soupcon مقدار کم
sup مقدار
spatters مقدار کم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com