Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (20 milliseconds)
English
Persian
workload
مقدار کارهایی که شخص یا کامپیوتر انجام داده اند
workloads
مقدار کارهایی که شخص یا کامپیوتر انجام داده اند
Other Matches
satellite
کامپیوتری که کارهایی را تحت کنترل کامپیوتر دیگر انجام میدهد
satellites
کامپیوتری که کارهایی را تحت کنترل کامپیوتر دیگر انجام میدهد
histories
خصوصیت برخی برنامه ها که کارهایی که کاربر انجام داده
history
خصوصیت برخی برنامه ها که کارهایی که کاربر انجام داده
preprocessor
کامپیوتر کوچک که برخی پردازشهای ابتدایی روی داده خام انجام میدهد پیش از ارسال آن به کامپیوتر اصلی
retention money
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
check lists
فهرست کارهایی که میبایست انجام شود
processes
انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه
process
انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه
job
کار یا تعداد کارهایی که به عنوان یک واحد انجام می شوند
process
تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید
jobs
کار یا تعداد کارهایی که به عنوان یک واحد انجام می شوند
processes
تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید
enquiry
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
upward compatible
اصلاحی به این معنی که یک سیستم کامپیوتری یا غستگاه جانبی قادر است هر کاری راکه مدل قبلی انجام می داده انجام داده و علاوه بر ان عملکردهای بیشتری هم داشته باشد سازگاری رو به پیشرفت
rates
حجم داده یاا کارهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
rate
حجم داده یاا کارهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
minicomputer
کامپیوتر کوچک با محدوده دستوران و توان پردازش بیشتر از ریز کامپیوتر ولی غیرقابل مقایسه با سرعت و فرفیت ارسال داده کامپیوتر main frame
maintenance
1-قرار دادن ماشین در وضعیت کارایی خوب . 2-کارهایی که برای اجرای سیستم انجام می شوند مثل ترمیم خرابی ها
upload
1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
mini
کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
naive user
شخصی که می خواهد کاری را با کامپیوتر انجام دهد امافاقد تجربه لازم برای برنامه نویسی با کامپیوتر میباشد
initials
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialled
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialing
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialed
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initial
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialling
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
ascended
مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascends
مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascend
مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
qui facit per alium facit perse
کسی که کاری را بوسیله دیگری انجام بدهد خودش ان را انجام داده است
highway
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highways
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
output
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
outputs
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
infra red link
سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
cim
استفاده هماهنگ از میکروفیلم برای ذخیره سازی داده کامپیوتر و روشهای خواندن داده
generals
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
general
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
justifies
انتقال محتوای ثبات کامپیوتر با یک مقدار
justify
انتقال محتوای ثبات کامپیوتر با یک مقدار
justifying
انتقال محتوای ثبات کامپیوتر با یک مقدار
capacities
انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است
capacity
انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است
embedded code
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
processor
پردازندهای که بین منبع ورودی و کامپیوتر مرکزی است , کار آن پردازش داده دریافتن برای کاهش بار کاری کامپیوتر اصلی است
data value
مقدار داده
serials
مدار مبدل داده موازی در کامپیوتر به سری . که امکان ارسال و دریافت داده سری از قطعه دیگر را می دهند
send only device
دستگاهی شبیه یک ترمینال که قادر است داده ها را به کامپیوتر ارسال کند ولی نمیتواند داده ها را از ان دریافت کند
gpr
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند
serial
مدار مبدل داده موازی در کامپیوتر به سری . که امکان ارسال و دریافت داده سری از قطعه دیگر را می دهند
distributes
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributing
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distribute
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
interface
مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
interfaces
مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
computes
انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
compute
انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
computed
انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
FEP
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
transaction
پردازش محاورهای به طوری که کاربر دستورات و داده را می نویسد روی ترمینال که به کامپیوتر اصل وصل است , و نتایج روی صفحه نمایش داده می شوند
first generation computer
کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است
applications
کاری که یک کامپیوتر انجام میدهد یا مشکلی که حل میکند
application
کاری که یک کامپیوتر انجام میدهد یا مشکلی که حل میکند
activity
کارها یا وفایفی که روی یک کامپیوتر انجام می شوند
activities
کارها یا وفایفی که روی یک کامپیوتر انجام می شوند
download
1-بارکردن برنامه یا بخشی از داده ازمحدودهای ازکامپیوتر ها توسط خط تلفن . 2-بار کردن داده از CPU به کامپیوتر کوچک 3-ارسال نوشتار چاپگر ذخیره شده روی دیسک به چاپگر
transmission
اندازه گیری مقدار داده در زمان مشخص
transmissions
اندازه گیری مقدار داده در زمان مشخص
hook
کد ماشینی که در یک ماژول یاپیمانه از سیستم عامل جای داده میشود تا کنترل را به روالی که وفیفهای اضافی انجام میدهد انتقال داده ودر محلی متفاوت از ماژول اصلی ذخیره نماید
hooks
کد ماشینی که در یک ماژول یاپیمانه از سیستم عامل جای داده میشود تا کنترل را به روالی که وفیفهای اضافی انجام میدهد انتقال داده ودر محلی متفاوت از ماژول اصلی ذخیره نماید
defaulted
مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaulting
مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
default
مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaults
مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
auditing
توجه کردن به کارهای انجام شده توسط کامپیوتر
server
کامپیوتر مخصوص که کاری را برای شبکه انجام میدهد
audited
توجه کردن به کارهای انجام شده توسط کامپیوتر
audits
توجه کردن به کارهای انجام شده توسط کامپیوتر
audit
توجه کردن به کارهای انجام شده توسط کامپیوتر
cpu
گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند
computing
میزان سرعت یا توانایی کامپیوتر برای انجام یک محاسبات
uninitialized
ارزش اغازی داده نشده مقدار اولیه نگرفته
kilos
اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند
kilo
اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند
Kbps
اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه ارسال میکند
auto
توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
autos
توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
NIC
تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
integrated
محیط اداره که همه عملیات با کامپیوتر مرکزی انجام می شوند
office
استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
offices
استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
definitions
یات . 2-مقدار یا فرمولی که به یک متغیر یا برچسب نسبت داده شود
definition
یات . 2-مقدار یا فرمولی که به یک متغیر یا برچسب نسبت داده شود
powered
مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد
productive
مدت زمانی که یک کامپیوتر میتواند کارهای بدون خطا را انجام دهد
powering
مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد
crunch
بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
powers
مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد
power
مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد
crunched
بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
elapsed time
زمانی که کاربر برای انجام کاری روی کامپیوتر صرف میکند
crunches
بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
scalar
متغیری که حاوی مقدار ثابت ونه نوع داده مختلط میباشد.
battery
که پس از قط ع کامپیوتر داده ها را برگرداند
batteries
که پس از قط ع کامپیوتر داده ها را برگرداند
back end server
کامپیوتر متصل به شبکه که امور مربوط به ایستگاههای کاری مشتری را انجام میدهد
cases
دستور برنامه نویسی که به نقاط مختلف جهش میکند بر حسب مقدار داده
case
دستور برنامه نویسی که به نقاط مختلف جهش میکند بر حسب مقدار داده
adp
پردازش داده توسط کامپیوتر
filed
بخشی از داده روی کامپیوتر
file
بخشی از داده روی کامپیوتر
DTP
طراحی چاپ متنی که با استفاده ازنرم افزار خاص , کامپیوتر و چاپگر انجام میشود
mode
حالت کامپیوتر برای دریافت داده
modes
حالت کامپیوتر برای دریافت داده
language
دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
languages
دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
jcl
دستوری که مشخصات را شرح میدهد و نیز منابع لازم برای انجام کار توسط کامپیوتر
program
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
instructions
کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
instruction
کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
programs
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
perfunctoriness
چگونگی کاری که سرسری انجام داده باشند
operation
فرآیندی که روی بلاکی از داده انجام میشود
electronic journal
فایل خلاصه شرح وقایع دریک ترتیب زمانی فعالیتهای پردازشی انجام شده توسط کامپیوتر
machine
کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
machined
کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
mouses
توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
machines
کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
mouse
توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
input
داده یا اطلاعی که به کامپیوتر منتقل شده است
inputted
داده یا اطلاعی که به کامپیوتر منتقل شده است
output
ارسال داده از یک کامپیوتر به صفحه نمایش یا چاپگر
outputs
ارسال داده از یک کامپیوتر به صفحه نمایش یا چاپگر
parallels
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallelled
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
electronic
پردازش داده با استفاده از وسایل الکترونیکی و کامپیوتر
outputs
داده یا اطلاع تولید شده پس از پردازش با کامپیوتر.
parallel
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
paralleled
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
read in
ارسالی داده از منبع خارجی به کامپیوتر اصلی
paralleling
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
output
داده یا اطلاع تولید شده پس از پردازش با کامپیوتر.
parallelling
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
validation
بررسی انجام شده برای معتبر بودن داده
operation
درستور العمل ریاضی که بر روی داده انجام میشود
central
گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل
print
چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
prints
چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
printed
چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
number cruncher
یک برنامه یا کامپیوتر که برای انجام مقادیر بزرگی ازمحاسبه و سایر دستکاریهای عددی طراحی شده است محاسبه
generation
تولید داده یا نرم افزار یا برنامه با استفاده از کامپیوتر
input
انتقال داده یا اطلاع از خارج کامپیوتر به حافظه اصلی اش
port
اتصال به کامپیوتر که امکان ارسال داده آسنکرون میدهد
connexions
اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
inputted
کامپیوتر یا وسیلهای که کندترین بخش آن ارسال داده است
connection
اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
asynchronous
اتصال به کامپیوتر برای دستیابی غیر یکنواخت به داده
inputted
انتقال داده یا اطلاع از خارج کامپیوتر به حافظه اصلی اش
listing
چاپ لیستی از موضوعات از داده ذخیره شده در کامپیوتر
generations
تولید داده یا نرم افزار یا برنامه با استفاده از کامپیوتر
listings
چاپ لیستی از موضوعات از داده ذخیره شده در کامپیوتر
type
تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد
typed
تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد
types
تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد
input
کامپیوتر یا وسیلهای که کندترین بخش آن ارسال داده است
paralleled
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallelling
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
condition
وضعیتی که پس از اعمال چندین خطا روی داده انجام میشود
parallelled
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallel
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
paralleling
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallels
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
bi directional
انتقال داده که در یک وسیله در امتداد یک کانال مشخص انجام میشود
electronic
1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده
universal
مدار مجتمع مجزا که تمام عملیات سری به موازی و واسط را انجام میدهد که بین کامپیوتر و خط وط ارسال لازم است
basic
سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
basics
سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
go to sleep
اصطلاحی برای توقف کامیپوتریا عدم امکان انجام عملی توسط کامپیوتر به دلیل گرفتار شدن در یک حلقه نامحدود
record
ذخیره سازی داده یا سیگنال روی نوار یا دیسک یا کامپیوتر
recordings
عمل ذخیره سازی سیگنال یا داده روی نواریا کامپیوتر
flow diagram
دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
flowchart
دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
recording
عمل ذخیره سازی سیگنال یا داده روی نواریا کامپیوتر
logs
بوسیله ترمینال به کامپیوتر مرکزی پیش از دستیابی به برنامه یا داده .
integral controller
واحد ارتباطات که درون یک کامپیوتر قرار داده شده است
log
بوسیله ترمینال به کامپیوتر مرکزی پیش از دستیابی به برنامه یا داده .
fullest
انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
edp
پردازشگر کلمه که قادر به انجام توابع پردازش داده مشخص است
electronic
توانایی کلمه پرداز برای انجام توابع پردازش داده مشخص
full
انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
pushed
دستور کامپیوتر که داده را روی لیست یا پشته LIFO ذخیره میکند
texts
فایل ذخیره شده روی کامپیوتر حاوی متن و نه ارقام یا داده
pushes
دستور کامپیوتر که داده را روی لیست یا پشته LIFO ذخیره میکند
mask
کلمه داده در کامپیوتر که خط وط وقفهای که باید فعال می شوند را انتخاب میکند
configurations
وضعیت کامپیوتر که به سیستم یا برنامه اجازه تشخیص داده شده میدهد
push
دستور کامپیوتر که داده را روی لیست یا پشته LIFO ذخیره میکند
masks
کلمه داده در کامپیوتر که خط وط وقفهای که باید فعال می شوند را انتخاب میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com