Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English
Persian
set up
مقدمه چینی
setup
مقدمه چینی
Search result with all words
housekeeping
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
Other Matches
prologuize
مقدمه نوشتن مقدمه گفتن
prologize
مقدمه نوشتن مقدمه گفتن
sinicism
متابعت از اداب ورسوم چینی چینی پرستی
sinicize
جنبه چینی دادن چینی کردن
Loudon's hollow wall
[دیوار آجری با دونوع آجر چینی کله راسته و راسته چینی]
inductions
مقدمه
prefacing
مقدمه
introduction
مقدمه
introductions
مقدمه
prelude
مقدمه
preludes
مقدمه
induction
مقدمه
prefaces
مقدمه
lead-up
مقدمه
lead up
مقدمه
preamble
مقدمه
snaps
بی مقدمه
snapping
بی مقدمه
snapped
بی مقدمه
snap
بی مقدمه
preambles
مقدمه
preface
مقدمه
prefaced
مقدمه
sudden
بی مقدمه
sinfonia
مقدمه
overture
مقدمه
foretoken
مقدمه
front matter
مقدمه
isagoge
مقدمه
inductility
مقدمه
incipit
مقدمه
overtures
مقدمه
preparatorily
مقدمه
prelusion
مقدمه
prima facia
مقدمه
preliminarily
مقدمه
prolegomenon
مقدمه
protasis
مقدمه
preparatory to
در مقدمه
impulse buying
خرید بی مقدمه
proem
مقدمه سراغاز
preambles
مقدمه سند
preamble
مقدمه نوشتن
preamble
مقدمه سند
preambles
مقدمه نوشتن
lemma
مقدمه موضوع
preamble of a statute
مقدمه قانون
catastasis
دیباچه مقدمه
minor premise
مقدمه صغری
preconidtion
شرط مقدمه
preliminarily
بطور مقدمه
prelude to a play
مقدمه نمایش
exordium
مقدمه سردفتر
major premise
مقدمه کبری
preamble of a treaty
مقدمه معاهده
cold snaps
یخ بندان بی مقدمه
cold snap
یخ بندان بی مقدمه
pop
بی مقدمه اوردن
pops
بی مقدمه اوردن
antecedents
مقدم مقدمه
antecedent
مقدم مقدمه
forepart
سر ودست مقدمه
foreparts
سر ودست مقدمه
popped
بی مقدمه اوردن
i took him up short
بی مقدمه جلو او را گرفتم
introductory
وابسته به مقدمه معارفهای
popped
بی مقدمه فشار اوردن
prologue
مقدمه پیش گفتار
protasis and epitasis
مقدمه و متن نمایش
short
بی مقدمه پیش از وقت
it was a p to another book
مقدمه کتاب دیگربود
shorter
بی مقدمه پیش از وقت
preamble
سراغاز مقدمه کتاب
proem
مقدمه سخنرانی شروع
prologues
مقدمه پیش گفتار
pops
بی مقدمه فشار اوردن
preambles
سراغاز مقدمه کتاب
prolegomenous
دارای مقدمه طولانی
shortest
بی مقدمه پیش از وقت
pop
بی مقدمه فشار اوردن
exordial
مربوط به اغاز یا مقدمه
precritical
مقدمه بحران قبل از وخامت
preamble
مقدمه وراهنمای نظامنامه یامقررات
preambles
مقدمه وراهنمای نظامنامه یامقررات
this wind preludes thunder
این باد مقدمه رعد است
spate
تعداد خیلی زیاد هجوم بی مقدمه
adlib
بدون مقدمه صحبت کردن بمیل خود
fronting
مواجه شده با روبروی هم قرار دادن مقدمه نوشتن بر
to prefix a chapter to a book
فصلی بطور دیباچه یا مقدمه در جلو کتابی نوشتن
front
مواجه شده با روبروی هم قرار دادن مقدمه نوشتن بر
improvisor
تعبیه کننده کسیکه بسرعت یا بلا مقدمه چیزیرا میسازد
premises
خصوصیات ملک که در مقدمه سند درج میشود خانه ومتعلقات ان
maying
گل چینی
joss
بت چینی
brick bond
رج چینی
masonry bond
رج چینی
porcelain
چینی
Chinese
زن چینی
Chinese
چینی
Chinese
چینی ها
bond
رج چینی
sinitic
چینی
china
چینی
Chinese puzzles
معمای چینی
stowage
بار چینی
oblique bond
رج چینی کلاغ پر
parian ware
چینی مرمری
parian ware
چینی یا روسی
Chinese puzzle
معمای چینی
petuntse
سنگ چینی
vitreous china
چینی لعابدار
pekin
حریر چینی
sinify
چینی کردن
stowage
تنگ هم چینی
stretcher bond
رج چینی راسته
tale bearing
سخن چینی
tangram
معمای چینی
kaolin
خاک چینی
kaoline
خاک چینی
typesetting
حروف چینی
petuntse
خاک چینی
sheepshearing
پشم چینی
Chinese
مرد چینی
revetment
سنگ چینی
rearrangment
باز چینی
raking bond
رج چینی جناغی
faince
بدل چینی
blocking-course
هره چینی
bick bond
آجر چینی
porcellanous
از جنس چینی
porcellanous
چینی وار
piper cubeba
کبابه چینی
pongee
حریر چینی
porcelaine
فرف چینی
porcelainlike
چینی مانند
porcelainous
چینی وار
porcelainous
از جنس چینی
porcellaneous
چینی وار
porcellaneous
از جنس چینی
porcellanic
چینی وار
porcellanic
از جنس چینی
lintel-course
هره چینی
porcelain tile
کاشی چینی
vintage
انگور چینی
composing
حروف چینی
china
فروف چینی
cubeb
کبابه چینی
malice
اسباب چینی
Chinese
زبان چینی
conspiracy
اسباب چینی
quartz
سنگ چینی
conspiracies
اسباب چینی
type setting
حروف چینی
vintages
انگور چینی
chinese binary
دودویی چینی
brick work
اجر چینی
ailanthus
سماق چینی
rhubarb
ریوند چینی
porcelain
فروف چینی
porcelain clay
خاک چینی
china rhubard
ریوند چینی
china root
چوب چینی
chinaware
فروف چینی
chinese architecture
معماری چینی
faience
بدل چینی
falbala
چین چینی
china clay
خاک چینی
granite ware
چینی خارایی
gleaning
دانه چینی
gleaning
خوشه چینی
header bond
رج چینی کلگی
herring bone bond
رج چینی جناغی
gossips
سخن چینی
gossiping
سخن چینی
fuse block
چینی فیوز
gossiped
سخن چینی
crockery
بدل چینی
gossip
سخن چینی
sinify
جنبه چینی دادن
gleans
خوشه چینی کردن
stretcher bond
اجر چینی راسته
gossips
سخن چینی کردن
pyrophotograph
عکس روی چینی
gossiping
سخن چینی کردن
crutch
طرحی در فرش چینی
gleaned
خوشه چینی کردن
glean
خوشه چینی کردن
conspiratress
اسباب چینی کردن
To tell tales. To be a gossip(an informer)
خبر چینی کردن
bond
اجر چینی نماچینی
chopsuey
نوعی غذای چینی
chow mein
نوعی غذای چینی
souchong
چای سیاه چینی
quartzif erous
سنگ چینی دار
gossiped
سخن چینی کردن
to tell tales
سخن چینی کردن
to pick thanks
بوسیله سخن چینی
to form a plot
اسباب چینی کردن
composing stick
قالب حروف چینی
kerbstone
سنگ چینی دورچاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com