Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 199 (9 milliseconds)
English
Persian
anti-Semitic
مقرون به دشمنی با نژاد سامی یایهود
Other Matches
semitics
نژاد شناسی سامی
anti-Semitic
مخالف نژاد سامی
Semitic
از نژاد سام بن نوح زبان سامی
epistasis
اختفای اثرات یک نژاد بوسیله نژاد دیگری
epistasy
اختفای اثرات یک نژاد بوسیله نژاد دیگری
phlogistic
سامی
Semitic
سامی
semite
سامی
semitism
سامی گرایی
semitic peoples
نژادهای سامی
semitic language
زبان سامی
semitic peoples
ملتهای سامی
anti-Semites
مخالف اقوام سامی
anti-Semite
مخالف اقوام سامی
anti semite
مخالف اقوام سامی
semitics
مطالعه زبان وادبیات وتاریخ سامی
advantageaus
مقرون بصرفه
commodious
مقرون بصرفه
evidentiary
مقرون بدلیل
expediential
مقرون بمصلحت
fea
مقرون بایمان
cost-effective
مقرون به صرفه
economical
مقرون به صرفه
advisable
مقرون بصلاح
costings
مقرون به صرفه
It is not to your advantage.
مقرون بصرفه نیست
expilation
سرقت مقرون به ازار
It is not economical.
مقرون به صرفه نیست.
urbane
مقرون به ادب مودبانه
robberies
سرقت مقرون به ازار یاتهدید
robbery
دزدی مقرون به ازار یا تهدید
inquisitorial
مقرون به سخت گیری در پرسش
robbery
سرقت مقرون به ازار یاتهدید
well a
خردمندانه مقرون به تامل خردمند
robberies
دزدی مقرون به ازار یا تهدید
pay load
اجناس مقرون بصرفه برای حمل ونقل
feuds
دشمنی
feuding
دشمنی
feuded
دشمنی
feud
دشمنی
hostilities
دشمنی
enemity
دشمنی
animosity
دشمنی
hostility
دشمنی
odium
دشمنی
opposition
دشمنی
repulsion
دشمنی
enmity
دشمنی
hate
دشمنی
hated
دشمنی
hates
دشمنی
hating
دشمنی
ill will
دشمنی
hatred
دشمنی
antagonise
دشمنی کردن
wars
دشمنی کردن
war
دشمنی کردن
to bear enmity
دشمنی داشتن
hostilely
از روی دشمنی
to bear enmity
دشمنی ورزیدن
disarming
دشمنی زدا
slick enmity
دشمنی صرف
vendettas
دشمنی خونی خانوادگی
antagonistically
از روی مخالفت یا دشمنی
adversarial
وابسته به مخالفت یا دشمنی
animus
روح دشمنی و غرض
vendetta
دشمنی خونی خانوادگی
despiteful
دارای حس دشمنی مغرض
contrarious
از روی دشمنی عناد امیز
vandalism
دشمنی با علم و هنر وحشیگری
to locate the enemy
جای دشمنی را معین کردن
rancorous
دارای عداوت و دشمنی دیرین
He hates my gusts. He detests me . He loathes the sight of me .
سایه ام را با تیر می زند ( دشمنی وعداوت )
blood feud
کینه وعداوت خانوادگی دشمنی دیرین
misoneism
دشمنی وعداوت باهر چیز نو وجدید یاتغییریافته
snake in the grass
<idiom>
دشمنی که وانمود به دوستی میکند (دشمن دوست نما)
mis-
پیشوندی است بمعنی غلط-اشتباه- نادرست- بد- سوء دشمنی
mis
پیشوندی است بمعنی غلط-اشتباه- نادرست- بد- سوء دشمنی
phylum
نژاد
race
نژاد
descent
نژاد
origin
نژاد
strains
نژاد
Lurs
نژاد لر
phylon
نژاد
races
نژاد
descents
نژاد
origins
نژاد
sibling
هم نژاد
issue
نژاد
strain
نژاد
blood
نژاد
issued
نژاد
issues
نژاد
siblings
هم نژاد
congenerous
هم نژاد
stirps
نژاد
raced
نژاد
master race
نژاد برتر
mongrel
پست نژاد
eugenics
اصلاح نژاد
highborn
نیک نژاد
full-blooded
پاک نژاد
racism
نژاد پرستی
pedigree
ریشه نژاد
pedigrees
ریشه نژاد
the black race
نژاد سیاه
purebred
پاک نژاد
mutt
سگ پست نژاد
ethnography
نژاد پرستی
underbred
از نژاد غیراصیل
outcrossing
پیوند دو نژاد
mongrels
پست نژاد
mutts
سگ پست نژاد
Normans
از نژاد نرمان
ethnocentrism
نژاد پرستی
ethnocentric
نژاد پرست
Slavs
از نژاد اسلاو
Slav
از نژاد اسلاو
racists
نژاد پرست
Norman
از نژاد نرمان
racist
نژاد پرست
anglian
مربوط به نژاد
genocide
نژاد زدایی
genocide
نژاد ستیزی
full blood
نژاد خالص
full blooded
از نژاد اصیل
half breed
از نژاد مختلف
Adegenerate ( decadent ) race .
نژاد فاسد
ethnology
نژاد شناسی
biotype
جانداران هم نژاد
Celt
نژاد سلت
Celts
نژاد سلت
top dog
نژاد یا شخص غالب
white civilization
تمدن نژاد سفید
skinheads
رذل نژاد پرست
skinhead
رذل نژاد پرست
negrophobe
بیمناک از نژاد سیاه
bon ton
خوش نژاد اشرافی
africander
افریقایی فرنگی نژاد
creole
دارای نژاد مخلوط
African American
نژاد آفریقایی آمریکایی
euthenics
اصلاح نژاد محیطی
creoles
دارای نژاد مخلوط
game fowl
نژاد خروس جنگی
gerontomorphosis
پیر شدگی نژاد
hamitic
مربوط به نژاد حام
of alow parentage
فرومایه پست نژاد
anglo saxon
نژاد انگلیسی وساکنسونی
paleface
نژاد سفید پوست
Celtic
وابسته به نژاد سلت
improvement in stock breading
اصلاح نژاد چارپایان
inbreed
از یک نژاد ایجاد کردن
humankind
بشریت نژاد انسان
schnauzer
سگ " تری یر "المانی نژاد
quadroon
از نژاد سفید وسیاه
heaven born
خدایی اسمانی نژاد
interbreed
اصلاح نژاد کردن
akkadian
نژاد اکد یا اکاد
hamito semitic
از نژاد حامی وسامی
hamp shire
نژاد خوک سیاه امریکایی
Eurasians
از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
Eurasian
از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
non human
غیر متعلق به نژاد انسان
non-human
غیر متعلق به نژاد انسان
broodmare
مادیان برای تولید نژاد
a racist attack
حمله ای با غرض نژاد پرستی
jersey giant
نژاد ماکیان خانگی بزرگ
purebred
جانور یا گیاه خوش نژاد
turanian
مردمی از نژاد التایی اورال
wiltshire
نژاد گوسفند سفیدرنگ انگلیسی
eugenic
از نژاد یانسب خوب اصلاح نژادی
selected breed
[گوسفند یا چهارپای اصلاح نژاد شده]
Afro-American
نژاد آفریقایی آمریکایی
[عبارت قدیمی]
orthogenesis
اصلاح و پرورش نژاد درطی زمان
segregationist
طرفدار جدایی نژاد سفید وسیاه
cross fertile
اصلاح نژاد از راه لقاح متقابل
economic
نزدیک به صرفه مقرون به صرفه
amphimictic
مناسب برای تولید و تناسل واختلاط نژاد
slovak
نژاد اسلواک ساکن قسمت مرکزی چکوسلواکی
amerind
نژاد مختلط امریکایی و سرخ پوست یا اسکیمو
cacogenics
رشتهای از علم درباره فسادو خرابی نژاد
mixed marriage
پیوند مرمانی که از دو نژاد یادو کیش باشند
studhorse
اسب مخصوص تخم کشی واصلاح نژاد
gamodeme
نژاد دور افتاده یا منزوی موجود زنده
kaffir
کافر نام قبیله ای درافریقای جنوبی از نژاد بانتو
linebreeding
پرورش نژاد انسان یا حیوان درجهت یا هدف معینی
kafir
کافر نام قبیله ای درافریقای جنوبی از نژاد بانتو
melanochroi
سیه مویان نژاد سیاه موی سبزه روی
pan germanism
نظریه مبتنی بر برتری نژاد اریایی ژرمنی بر سایر نژادها
jackrabbit
نژاد خرگوشهای بزرگ شمال امریکا که گوشهای دراز و اویخته دارند
lombards
گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند
incrossbreed
تولید شده در اثر امیزش نژاد امیزش نژادی کردن
teutonic
از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
immunogenetics
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
subspecies
قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
shorthorn
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
lincoln
ایالت لینکلن شایر انگلستان گوسفند نژاد لینکلن شایر ابراهام لینکلن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com