English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (7 milliseconds)
English Persian
egg shaped section مقطع تخم مرغی
Search result with all words
standard egg section مقطع تخم مرغی شکل معمولی
Other Matches
ovoid جسم تخم مرغی تخم مرغی شکل
diffuser area ratio نسبت سطح مقطع خروجی به سطح مقطع ورودی یک دیفیوژر
geometrical percentage درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
avian مرغی
struthous شتر مرغی
oval تخم مرغی
ovals تخم مرغی
ellipse تخم مرغی
ellipses تخم مرغی
oviform تخم مرغی
ovate تخم مرغی
egg shaped تخم مرغی شکل
almond انبار تخم مرغی
daw مرغی شبیه کلاغ
what kind of a bird is that ? چه جور مرغی است
i wish i were کاش من مرغی بودم
vitelline زرده تخم مرغی
ovally تخم مرغی وار
ovoidal تخم مرغی شکل
ovolo فتیله تخم مرغی
ovolo زوار تخم مرغی
ovoidal جسم تخم مرغی
ovalness شکل تخم مرغی
to piniona bird's wing نوک بال مرغی را چیدن
ovalize تخم مرغی یا بیضی کردن
fulmar مرغی مانند مرغ طوفان
roadrunner مرغی شبیه فاخته تکزاس
ovals بیضی تخم مرغی شکل
oval بیضی تخم مرغی شکل
bowtell [ابزاری با سر محدب و فیتیله تخم مرغی]
cruller کلوچه تخم مرغی سرخ شده
bowtelle [ابزاری با سر محدب و فیتیله تخم مرغی]
to get a meat for a bird برای مرغی جفت پیدا کردن
scutum سپر دراز یا تخم مرغی روم قدیم
to pounce upon a bird ناگهان برسر مرغی فرودامدن یا حمله کردن
egg position حالت تخم مرغی در مسابقات سرعت اسکی
egg bound صفت مرغی که تخم درتخم دانش گشته یاپیچ خورده است
cross section مقطع
profiling مقطع
profiles مقطع
profiled مقطع
profile مقطع
cutting مقطع
tablature مقطع
segments مقطع
segment مقطع
section مقطع
sections مقطع
half section نیم مقطع
structural section مقطع سازهای
soil profile مقطع خاک
oblique section مقطع اریب
oblique section مقطع مایل
sectional area سطح مقطع
root section مقطع ریشه
transition section مقطع تبدیل
trough section مقطع ناودانی
transverse section مقطع عرضی
necking تنگی مقطع
airfoil مقطع ایرودینامیکی
cross section سطح مقطع
circular cross section مقطع گرد
cross section مقطع عرضی
cross reaction سطح مقطع
lobule مقطع کوچک
conic section مقطع مخروطی
coil section مقطع بوبین
compact section مقطع فشرده
cross section area سطح مقطع
aerofoil مقطع ایرودینامیکی
absorption cross section مقطع جذب
profile مقطع عرضی
profiled مقطع عرضی
profiles مقطع عرضی
rectangular section مقطع مستطیلی
profiling مقطع عرضی
area سطح مقطع
areas سطح مقطع
box spar تیرکهای با مقطع مربع
vintage model الگوی مقطع زمانی
total effective collision cross section سطح مقطع موثر کل
box section مقطع قوسی سکل
work surface سطح مقطع اصلی
transection برش یا مقطع عرضی
work surfaces سطح مقطع اصلی
interrupted quick flashing light چشمک زن تند مقطع
cross section سطح مقطع عرضی
horseshoe shaped section مقطع نعل اسبی
cross section سطح مقطع موثر
cross sectional data داده ها در یک مقطع زمانی
inelastic cross section مقطع برخورد ناکشسان
intermediate frequency section مقطع فرکانس میانی
cross sectional area سطح مقطع عرضی
uncurtailed bars ارماتور بدون تقلیل مقطع
syllabify تقسیم به هجای مقطع کردن
effective collision cross section سطح مقطع برخورد موثر
form grind سنگ زدن در مقطع طولی
blade station موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
cross section نیمرخ پهنا مقطع موثر
con di nozzle نازل موتورجت با مقطع همگرا
podite مقطع با بند پای بندپایان
rhombus wing بالی با سطح مقطع متقارن
flumming تنگ کردن مقطع جریان اب
winding crodd section سطح مقطع سیم پیچی
economic section انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
syllabary جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
three square سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
parallel aerofoil ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
hachures خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
poiseuille flow جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
mandrel جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
venturi کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
Murghi rugs فرش های مرغی [این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
barns واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
barn واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
lobation قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
variable area nozzle نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
contraction ratio نسبت مساحت سطح مقطع بیشنه تونل باد مادون صوت به مساحت سطح مقطعی که کار انجام میدهد
syllables جزء کلمه مقطع کلمه
syllable جزء کلمه مقطع کلمه
profile drag پسای مقطع پسای نیمرخ
at this age [در این مقطع سنی] [در این سنین] [در این سن]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com