Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
official submission
مناقصه عمومی
Search result with all words
tenders conditions
شرایط عمومی مناقصه
Other Matches
general quarters
اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introduce
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware
ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
general porpose
کارهای عمومی مصارف عمومی
general orders
دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
tendered
مناقصه
tendering
مناقصه
tender
مناقصه
tenders
مناقصه
low tender
مناقصه
low bids
مناقصه
tenderest
مناقصه
tendering
مناقصه مزایده
tender
مناقصه مزایده
tendered
مناقصه مزایده
bid bond
ضمانتنامه مناقصه
bid
پیشنهاد مناقصه
bid
مناقصه مزایده
tender notice
مناقصه دهنده
public submission
مناقصه رسمی
bids
پیشنهاد مناقصه
tenderest
مناقصه مزایده
bids
مناقصه مزایده
invitation to tender
دعوت به مناقصه
bid
به مناقصه یا مزایده گذاشتن
tender
پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
bid bond
ضمانتنامه شرکت در مناقصه
tender notice
اگهی دعوت به مناقصه
bid guarantee
ضمانتنامه شرکت در مناقصه
tendered
پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
by tender
از طریق مزایده یا مناقصه
tenderest
پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
tendering
پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
bids
به مناقصه یا مزایده گذاشتن
earnest money
ضمانتنامه شرکت در مناقصه
to invite tenders for something
چیزی را به مناقصه گذاشتن
to advertise for bids
چیزی را به مناقصه گذاشتن
call for tender
برای مزایده یا مناقصه فراخواندن
bid bond
ضمانتنامه شرکت در مناقصه یا مزایده
tender bond
ضمانتنامه شرکت در مناقصه یا مزایده
bidders
شرکت کننده در مناقصه یامزایده
tender bonds
ضمانت نامههای مناقصه یامزایده
tenderer
شرکت کننده در مناقصه یامزایده
bidder
شرکت کننده در مناقصه یامزایده
invite to tender
دعوت به مناقصه یا مزایده کردن
bid bond
ضمانت شرکت در مناقصه یا مزایده
consolidated dining facility
تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
common carrier
موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
common control
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
common user
عمومی
outlines
خط عمومی
ecumenic
عمومی
hackneyed
عمومی
outlining
خط عمومی
rife
عمومی
overt
عمومی
popular
عمومی
oecumenical
عمومی
generic
عمومی
public
عمومی
the public voice
عمومی
outlined
خط عمومی
wide
عمومی
general
عمومی
common
عمومی
common
:عمومی
generals
عمومی
commonest
عمومی
general porpose
عمومی
commoners
عمومی
commoners
:عمومی
widest
عمومی
wider
عمومی
universal
عمومی
commonest
:عمومی
outline
خط عمومی
general practitioner
پزشک عمومی
public opinion
افکار عمومی
general depot
انبار عمومی
public relations
روابط عمومی
open house
جشن عمومی
overhead costs
هزینههای عمومی
vogue
عمومی ورایج
open court
محکمه عمومی
latrine
مستراح عمومی
mintster of public works
وزیرکارهای عمومی
mass poverty
فقر عمومی
general election
انتخابات عمومی
general elections
انتخابات عمومی
general concepts
تدبیر عمومی
public affairs
روابط عمومی
general strikes
اعتصاب عمومی
general strike
اعتصاب عمومی
general amnesty
عفو عمومی
office
شغل عمومی
offices
شغل عمومی
general cargo
بار عمومی
public nuisances
مزاحمت عمومی
commonwealth
ثروت عمومی
plaza
میدان عمومی
plebiscites
اراء عمومی
pissoir
مستراح عمومی
plebiscite
اراء عمومی
public nuisance
مزاحمت عمومی
general damage
خسارت عمومی
general allotment
اختصاصات عمومی
potlatch
جشن عمومی
public amnsement
نمایشگاه عمومی
public a
وکیل عمومی
commonwealths
ثروت عمومی
general assembly
مجمع عمومی
general grant
کمک عمومی
folkway
طرزفکر عمومی
folkway
احساسات عمومی
comulative action
اثر عمومی
fourth estate
مطبوعات عمومی
general psychology
روانشناسی عمومی
common user items
اقلام عمومی
general intelligence
هوش عمومی
g/a
خسارت عمومی
general factor
عامل عمومی
common user
خدمات عمومی
general quarters
اسایشگاههای عمومی
common purse
وجوه عمومی
general meeting
گردهمایی عمومی
general meeting
جلسه عمومی
general plan
نقشه عمومی
general paresis
فلج عمومی
general paralysis
فلج عمومی
counsel for the crown
وکیل عمومی
prosecture
وکیل عمومی
consolidated annuities
دیون عمومی
general outpost
پاسدار عمومی
general outpatient clinic
درمانگاه عمومی
encyclic
عمومی دوری
general mobilization
بسیج عمومی
general message
پیام عمومی
general meeting
مجمع عمومی
common parts
قطعات عمومی
general register
ثبات عمومی
common nuisance
اضرار عمومی
general supplies
تدارکات عمومی
general supplies
اماد عمومی
general support
پشتیبانی عمومی
general act
سند عمومی
general tariff
تعرفه عمومی
general theory
نظریه عمومی
general welfare
رفاه عمومی
public welfare
رفاه عمومی
in the sight of the public
در انظار عمومی
general equilibrium
تعادل عمومی
alameda
گردشگاه عمومی
general education
اموزش عمومی
cameralistic science
مالیه عمومی
central war
جنگ عمومی
common language
زبان عمومی
common labour
کارگر عمومی
general relativity
نسبیت عمومی
common items
قطعات عمومی
common hardware
قطعات عمومی
common grid
شبکه عمومی
general reserve
احتیاط عمومی
general staff
ستاد عمومی
collective call sign
معرف عمومی
general stock
سهام عمومی
general ability
توانایی عمومی
checkup
معاینه عمومی
general depot
امادگاه عمومی
public benefits
منافع عمومی
rule of thumb
قانون عمومی
state property
اموال عمومی
suffrage universal
حق رای عمومی
prevailing
عمومی متداول
uniforms
عمومی متحدالمال
uniform
عمومی متحدالمال
burden
هزینه عمومی
GHQ
ستاد عمومی
general requirements
نیازهای عمومی
bath-house
حمام عمومی
generalities
افهار عمومی
social good
کالاهای عمومی
generalised
عمومی کردن
generalises
عمومی کردن
amnesty
عفو عمومی
amnesties
عفو عمومی
secularizing
عمومی کردن
secularizes
عمومی کردن
secularized
عمومی کردن
secularize
عمومی کردن
secularising
عمومی کردن
secularises
عمومی کردن
secularised
عمومی کردن
generalizing
عمومی کردن
generalizes
عمومی کردن
generalize
عمومی کردن
generalising
عمومی کردن
generality
افهار عمومی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com