Dictiornary-Farsi | مناقصه مزایده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 81 (8 milliseconds)

English	Persian
tender	مناقصه مزایده
tendered	مناقصه مزایده
tenderest	مناقصه مزایده
tendering	مناقصه مزایده
bid	مناقصه مزایده
bids	مناقصه مزایده


Search result with all words

tender	پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
tendered	پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
tenderest	پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
tendering	پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
bid	به مناقصه یا مزایده گذاشتن
bids	به مناقصه یا مزایده گذاشتن
bid bond	ضمانت شرکت در مناقصه یا مزایده
bid bond	ضمانتنامه شرکت در مناقصه یا مزایده
by tender	از طریق مزایده یا مناقصه
call for tender	برای مزایده یا مناقصه فراخواندن
invite to tender	دعوت به مناقصه یا مزایده کردن
tender bond	ضمانتنامه شرکت در مناقصه یا مزایده
Other Matches

tenderest	مناقصه
low bids	مناقصه
tendering	مناقصه
tenders	مناقصه
low tender	مناقصه
tender	مناقصه
tendered	مناقصه
bid	پیشنهاد مناقصه
tender notice	مناقصه دهنده
public submission	مناقصه رسمی
bid bond	ضمانتنامه مناقصه
bids	پیشنهاد مناقصه
official submission	مناقصه عمومی
invitation to tender	دعوت به مناقصه
bid bond	ضمانتنامه شرکت در مناقصه
to invite tenders for something	چیزی را به مناقصه گذاشتن
tenders conditions	شرایط عمومی مناقصه
bid guarantee	ضمانتنامه شرکت در مناقصه
tender notice	اگهی دعوت به مناقصه
to advertise for bids	چیزی را به مناقصه گذاشتن
earnest money	ضمانتنامه شرکت در مناقصه
bidding	مزایده
auctioned	مزایده
high tender	مزایده
high bids	مزایده
auction	مزایده
public sale	مزایده
tendering	مزایده
tender	مزایده
tenderest	مزایده
auctioning	مزایده
auctions	مزایده
tendered	مزایده
tender bonds	ضمانت نامههای مناقصه یامزایده
bidder	شرکت کننده در مناقصه یامزایده
tenderer	شرکت کننده در مناقصه یامزایده
bidders	شرکت کننده در مناقصه یامزایده
auctioneer	متصدی مزایده
outcry	حراج مزایده
outcries	حراج مزایده
auctioneers	متصدی مزایده
bids	پیشنهاد مزایده
appeal for tenders	درخواست مزایده
sell by auction	به مزایده فروختن
put up to auction	به مزایده گذاشتن
auction sale	مزایده فروش
biddability	مزایده شدنی
high tender	به مزایده گذاشتن
highest bidder	برنده مزایده
invitation to tender	دعوت به مزایده
bid	پیشنهاد مزایده
auction of rug	حراج و مزایده فرش
to invite tenders for something	چیزی را به مزایده گذاشتن
licit	فروش ازطریق مزایده
to advertise for bids	چیزی را به مزایده گذاشتن
bidding	پیشنهاد مزایده کردن
tenderer	پیشنهاد دهنده در مزایده یامناقصه
tender guarantee	ضمانت شرکت در مزایده یامناقصه
tenderer	شرکت کننده در مزایده یامناقصه
selling race	مسابقه اسب دوانی که در ان اسب برنده بمعرض مزایده گذارده میشود
bid	خداحافظی کردن قیمت خریدرا معلوم کردن مزایده
bids	خداحافظی کردن قیمت خریدرا معلوم کردن مزایده
reserve price	قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]