Dictiornary-Farsi | منبع انرژی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 206 (11 milliseconds)

English	Persian
energizer	منبع انرژی
energy supply	منبع انرژی
power supply	منبع انرژی
source of power	منبع انرژی


Search result with all words

magnetic energy storage	منبع انرژی مغناطیسی
mechanical energy reservoir	منبع انرژی الکتریکی
Other Matches

virtual level	تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
ups	منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
uninterruptable power supply	منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
pair production	تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
deadlock	موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
intrinsic energy	انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
line source	منبع خطی منبع شبکه
energy transition	عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
european unclear a energy agency	اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
fission to yield ratio	توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
sound absorption	خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
small reservoir at well top	منبع
resource	منبع
source code	کد منبع
reference	منبع
hotbed	منبع
water system	منبع اب
hotbeds	منبع
head spring	منبع
resourc	منبع
pools	منبع
pooled	منبع
wellspring	منبع
water supplies	منبع اب
rootstock	منبع
fount	منبع
references	منبع
water supply	منبع اب
cistern	منبع اب
supply	منبع
pool	منبع
supplied	منبع
fountains	منبع
fountain	منبع
origins	منبع
origin	منبع
supplying	منبع
source	منبع
cisterns	منبع
cisterns	منبع اب
cistern	منبع
receptacle	منبع
receptacles	منبع
voltage source	منبع الکتریسیته
authority	منبع موثق
information source	منبع اطلاعات
voltage source	منبع قدرت
source language	زبان منبع
source listing	لیست منبع
illuminant	منبع نور
image source	منبع تصویر
wellhead	منبع چشمه
incandescent source	منبع ملتهب
noise	منبع تغذیه
resource management	مدیریت منبع
source of power	منبع قدرت
excitation source	منبع برانگیختگی
thermal reservoir	منبع گرمایی
system resource	منبع سیستم
source routine	روال منبع
resource	منبع ممر
source document	سند منبع
source computer	کامپیوتر منبع
fountainhead	منبع خبر
source data	دادههای منبع
thermal reservoir	منبع گرما
grid bias supply	منبع ولتاژشبکه
voltage source	منبع ولتاژ
noises	منبع تغذیه
resource sharing	اشتراک منبع
second source	منبع دوم
heat supply	منبع حرارتی
word of mouth <idiom>	از منبع موثق
source program	برنامه منبع
source register	ثبات منبع
store of value	منبع ارزش
light source	منبع نور
elevator boot	منبع بالابر
power supplay	منبع تغذیه
radiation source	منبع تشعشع
power supply	منبع تغذیه
magnetic storage	منبع مغناطیسی
isogenous	دارای یک منبع
cold water supply	منبع ابسرد
cold body	منبع سرد
cooling water supply	منبع اب سرد
elevated tanke	منبع اب هوائی
light point	منبع روشنایی
data source	منبع داده
lighting source	منبع روشنایی
message source	منبع پیام
current supply	منبع جریان
neutron source	منبع نوترون
electron emitter	منبع الکترون
power supplay	منبع قدرت
mains supply	منبع شبکه
aliunde	از منبع دیگر
original	منبع سرچشمه
mines	منبع مامن
mined	منبع مامن
mine	منبع مامن
resource file	فایل منبع
agency of communications	منبع ارتباط
source	منبع برق
source	منبع منشاء
attack origine	محل یا منبع تک
originals	منبع سرچشمه
power source	منبع قدرت
resource allocation	اختصاص منبع
turn-offs	قط ع منبع تغذیه یک ماشین
electronic power supply	منبع تغذیه الکترونیکی
power supply cable	کابل منبع قدرت
power supply cable	کابل منبع تغذیه
provenance	منبع [باستان شناسی]
line source	منبع خطی شکل
site of the find	منبع [باستان شناسی]
turn off	قط ع منبع تغذیه یک ماشین
archeological site	منبع [باستان شناسی]
turn-off	قط ع منبع تغذیه یک ماشین
magnetic tape store	منبع یا حافظه نوارمغناطیسی
source listing	لیست برداری منبع
power supply switch	کلید منبع تغذیه
switch	قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
switched	قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
magnetic store	حافظه یا منبع مغناطیسی
cisterns	حوضچه ارامش منبع
switches	قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
cistern	حوضچه ارامش منبع
emergency power supply	منبع قدرت اضطراری
low voltage supply	منبع فشار ضعیف
low frequency source	منبع فرکانس پایین
source data automation	خودکاری داده منبع
light source colour	رنگ منبع نور
candlepower	شدت نور یک منبع
cash cow <idiom>	منبع خوبی از پول
motor	منبع نیروی مکانیکی
x ray source	منبع اشعه رونتگن
voltage source	منبع فشار الکتریکی
internal power supply	منبع تغذیه داخلی
non renewable resource	منبع تجدید ناپذیر
resource sharing	اشتراک گذاشتن منبع
non renewable resource	منبع بازگشت ناپذیر
bonanza	منبع عایدی مهم
bonanzas	منبع عایدی مهم
radix	پایه منبع اصلی
goldmines	منبع در آمد سرشار
motor-	منبع نیروی مکانیکی
authority	منبع صحیح و موثق
gravy trains	منبع در امد نامشروع
information resource management	مدیریت منبع اطلاعات
gravy train	منبع در امد نامشروع
adscititious	دارای منبع خارجی
goldmine	منبع در آمد سرشار
welding source	منبع جریان جوش
motors	منبع نیروی مکانیکی
motored	منبع نیروی مکانیکی
aircraft battery	منبع الکتریکی برای هواپیما
lay in <idiom>	ذخیره منبع وموجودی چیزی
symbolic	نوشتن برنامه به زبان منبع
symbolically	نوشتن برنامه به زبان منبع
mains power supply unit	واحد منبع تغذیه شبکه
mains electricity	منبع الکتریسیته محلی مشتریان
gravy trains	منبع درامد بدون زحمت
source data automation	کنترل خودکار داده منبع
powered	توقف منبع تغذیه الکتریکی
ghost signals	علایم راداری بدون منبع
r f power supply	منبع توان بسامد رادیویی
power	توقف منبع تغذیه الکتریکی
gravy train	منبع درامد بدون زحمت
powering	توقف منبع تغذیه الکتریکی
powers	توقف منبع تغذیه الکتریکی
uninterruptable power supply	منبع تغذیه وقفه ناپذیر
data packet	منبع ارسال سری داده در یک بسته
switch	یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
source	کامپیوتری که میتواند منبع را کامپایل کند
switched	یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
turn on	وصل کردن منبع تغذیه یک ماشین
switches	یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
deenergized	بی انرژی
energy	انرژی
energy line	خط انرژی
endrgized	با انرژی
energy barrier	سد انرژی
power	انرژی
vigor	انرژی
high energy	پر انرژی
powering	انرژی
exergonic	انرژی ده
powered	انرژی
zipped	انرژی
low energy	انرژی کم
powers	انرژی
energies	انرژی
zip	انرژی
vigour	انرژی
zips	انرژی
zipping	انرژی
isenergic	هم انرژی
power	خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
sagged	کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه