English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 223 (16 milliseconds)
English Persian
data source منبع داده
Search result with all words
carrier پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carriers پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
static MAR که تا وقتی داده می پذیرد که منبع تغذیه روشن است و داده نیازی به تنظیم مجدد ندارد
deadlock موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
relay ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relayed ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relays ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
real time سیستمی که زمان پردازش آن بسیار مهم است و میتواند منبع داده را تحت تاثیر قرار دهد
output عمل ارسال اطلاع یا داده از منبع به کاربر
outputs عمل ارسال اطلاع یا داده از منبع به کاربر
CSMA CD پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
data packet منبع ارسال سری داده در یک بسته
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
FEP پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
minor sort key یک فیلد داده که منبع دومی ازتمایزات را که به وسیله انهارکوردها مرتب می شوندفراهم میکند
processor پردازندهای که بین منبع ورودی و کامپیوتر مرکزی است , کار آن پردازش داده دریافتن برای کاهش بار کاری کامپیوتر اصلی است
read in ارسالی داده از منبع خارجی به کامپیوتر اصلی
source data automation خودکاری داده منبع
source data automation کنترل خودکار داده منبع
volatile memory حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
Other Matches
ups منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
uninterruptable power supply منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
line source منبع خطی منبع شبکه
enquiry تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
paralleled داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
source حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
search روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searching storage روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searchingly روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searches روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
data preparation امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
tails داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data processing پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
tail داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tailed داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
privacy قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
CDs دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CD دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
sql زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structure زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
query زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
reference منبع
references منبع
fountain منبع
resourc منبع
wellspring منبع
pool منبع
fount منبع
receptacles منبع
receptacle منبع
cisterns منبع اب
cisterns منبع
water supply منبع اب
cistern منبع اب
cistern منبع
water supplies منبع اب
pools منبع
head spring منبع
pooled منبع
origins منبع
supply منبع
fountains منبع
hotbed منبع
resource منبع
supplied منبع
hotbeds منبع
rootstock منبع
origin منبع
supplying منبع
water system منبع اب
small reservoir at well top منبع
source منبع
source code کد منبع
mains supply منبع شبکه
heat supply منبع حرارتی
source register ثبات منبع
source program برنامه منبع
source routine روال منبع
power source منبع قدرت
store of value منبع ارزش
system resource منبع سیستم
agency of communications منبع ارتباط
neutron source منبع نوترون
second source منبع دوم
grid bias supply منبع ولتاژشبکه
source computer کامپیوتر منبع
source data دادههای منبع
source document سند منبع
magnetic storage منبع مغناطیسی
source language زبان منبع
fountainhead منبع خبر
power supplay منبع قدرت
power supplay منبع تغذیه
power supply منبع تغذیه
power supply منبع انرژی
source listing لیست منبع
source of power منبع انرژی
illuminant منبع نور
cold water supply منبع ابسرد
cold body منبع سرد
voltage source منبع ولتاژ
voltage source منبع قدرت
voltage source منبع الکتریسیته
original منبع سرچشمه
originals منبع سرچشمه
isogenous دارای یک منبع
resource sharing اشتراک منبع
word of mouth <idiom> از منبع موثق
resource management مدیریت منبع
message source منبع پیام
wellhead منبع چشمه
resource allocation اختصاص منبع
noise منبع تغذیه
cooling water supply منبع اب سرد
noises منبع تغذیه
image source منبع تصویر
aliunde از منبع دیگر
incandescent source منبع ملتهب
information source منبع اطلاعات
source of power منبع قدرت
lighting source منبع روشنایی
attack origine محل یا منبع تک
thermal reservoir منبع گرمایی
thermal reservoir منبع گرما
authority منبع موثق
radiation source منبع تشعشع
current supply منبع جریان
light source منبع نور
light point منبع روشنایی
resource file فایل منبع
mines منبع مامن
mine منبع مامن
elevated tanke منبع اب هوائی
energy supply منبع انرژی
resource منبع ممر
electron emitter منبع الکترون
excitation source منبع برانگیختگی
mined منبع مامن
source منبع منشاء
source منبع برق
elevator boot منبع بالابر
energizer منبع انرژی
non renewable resource منبع بازگشت ناپذیر
low frequency source منبع فرکانس پایین
motored منبع نیروی مکانیکی
low voltage supply منبع فشار ضعیف
motor- منبع نیروی مکانیکی
magnetic energy storage منبع انرژی مغناطیسی
emergency power supply منبع قدرت اضطراری
power supply cable کابل منبع تغذیه
switch قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
cistern حوضچه ارامش منبع
motor منبع نیروی مکانیکی
power supply switch کلید منبع تغذیه
power supply cable کابل منبع قدرت
provenance منبع [باستان شناسی]
archeological site منبع [باستان شناسی]
switched قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
gravy trains منبع در امد نامشروع
motors منبع نیروی مکانیکی
switches قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
gravy train منبع در امد نامشروع
voltage source منبع فشار الکتریکی
cisterns حوضچه ارامش منبع
non renewable resource منبع تجدید ناپذیر
mechanical energy reservoir منبع انرژی الکتریکی
source listing لیست برداری منبع
radix پایه منبع اصلی
adscititious دارای منبع خارجی
site of the find منبع [باستان شناسی]
information resource management مدیریت منبع اطلاعات
line source منبع خطی شکل
welding source منبع جریان جوش
goldmines منبع در آمد سرشار
magnetic store حافظه یا منبع مغناطیسی
internal power supply منبع تغذیه داخلی
turn-offs قط ع منبع تغذیه یک ماشین
magnetic tape store منبع یا حافظه نوارمغناطیسی
authority منبع صحیح و موثق
turn-off قط ع منبع تغذیه یک ماشین
electronic power supply منبع تغذیه الکترونیکی
candlepower شدت نور یک منبع
bonanzas منبع عایدی مهم
light source colour رنگ منبع نور
x ray source منبع اشعه رونتگن
bonanza منبع عایدی مهم
resource sharing اشتراک گذاشتن منبع
goldmine منبع در آمد سرشار
cash cow <idiom> منبع خوبی از پول
turn off قط ع منبع تغذیه یک ماشین
QBE زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
forward pointer اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند
gremlin خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
entity موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
serial یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
mass storage سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند
strobe سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد
gremlins خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
source فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود
serials یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
transmissions مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
initial خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
check محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com