Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (25 milliseconds)
English
Persian
staging area
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
Other Matches
pickup zone
منطقه بارگیری و بار کردن وسایل
leave area
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
airspace reservation
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
run up area
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
station time
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
flying ban
[in an area]
قدغن پرواز
[برای منطقه ای]
ban from flying
قدغن پرواز
[برای منطقه ای]
launching area
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
airspace prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
drop zone
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
transport area
منطقه حمل و نقل پرسنل
reflight
پرواز مجدد روی منطقه عکاسی شده برای تجدیدعکسبرداری از نقاطی که دردور اول حذف شده اند
demolition target
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
special area
منطقه پرواز مخصوص
airspace restricted area
منطقه پرواز محدود
airspace restricted area
منطقه محدودیت پرواز
damage area
منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
sortie plot
شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
transition layer
منطقه یا حدود انحراف درارتفاع پرواز
a ban from flying in the EU
قدغن پرواز در
[منطقه]
اتحادیه اروپا
sanctuaries
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
area of military significant fallout
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
service area
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
landing area
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
polynia
منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
haven submarine
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
grid zone
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
area sampling
نمونه گیری منطقه یی
paddock
منطقه اماده و زین کردن و گردش اسب پیش ازمسابقه
paddocks
منطقه اماده و زین کردن و گردش اسب پیش ازمسابقه
staging area
فاصله بین منطقه اماده کردن اتومبیل و نقطه شروع
area oriented
بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
skid row
<idiom>
منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
concentration area
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
transit area
منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
mission ready
هواپیمای اماده برای پرواز
crossing area
منطقه گذار منطقه پایاب
remoter
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
combat zone
منطقه رزمی منطقه نبرد
remote
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sector
منطقه عمل منطقه مسئولیت
kill area
منطقه خطر منطقه تلفات
sectors
منطقه عمل منطقه مسئولیت
zone of fire
منطقه اتش منطقه تیراندازی
remotest
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
tropopause
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
holding area
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
ranging
تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
motif
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
aircraft turn around
اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
axial route
مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
line crosser
فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
clandestine assembly area
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
comparative cover
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
into plane service
تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
separation zone
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
defense coastal area
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
demolition guard
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
demilitarization
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
sweep
تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
island bases
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
slotting
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
woodlot
منطقه ممنوعه در جنگل برای رشد درختان
slots
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slot
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
zone ride
کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
break out
نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
island
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
islands
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
tee
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
third base
موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
teed
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teeing
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tees
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
intersectional service
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
diver's flag
پرچم قرمز با نوار سفید روی قایق برای هشدار به قایقرانان تا از منطقه غواصی دور شوند
ready reserve
ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
pits
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pit
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
area of operational interest
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
area assessment
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
air defense action area
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
unit loading
بارگیری کردن یکانها برای حمل و نقل بارگیری یکان
air surface zone
منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
pipeline assets
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
retrofit action
بهبودسازی وسایل وتجهیزات و پرسنل
loading facilities
وسایل بارگیری
winterize
اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن
aerospace projection operations
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
combustion starter
مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
stage
سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
stages
سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
mission ready
اماده پرواز
combat available
اماده به پرواز
portcall
درخواست حمل وسایل به بندربرای بارگیری
secondary landing
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
on the line
هواپیمای اماده پرواز
sorties
هواپیمای اماده به پرواز
sortie
هواپیمای اماده به پرواز
prestowage plan
طرح پیش بینی باربندی و بارگیری وسایل
block stowage loading
بارگیری وسایل هم مقصد دریک قسمت از وسیله ترابری
prudent limit of endurance
حداکثر زمان پرواز مطمئن هواپیما از نظر سوخت
on guard
اماده توپگیری اماده برای توگیری
locales
منطقه
block
منطقه
locale
منطقه
regions
منطقه
local
<adj.>
منطقه ای
district
منطقه
areas
منطقه
separation zone
منطقه حد
sector
منطقه
sectors
منطقه
area
منطقه
blocked
منطقه
region
منطقه
shingles
منطقه
zone
منطقه
territory
منطقه
districts
منطقه
territories
منطقه
belts
منطقه
blocks
منطقه
belted
منطقه
belt
منطقه
regional
<adj.>
منطقه ای
zones
منطقه
refuelled
سوخت گیری
refuelling
سوخت گیری
refueled
سوخت گیری
fueling
سوخت گیری
refuel
سوخت گیری
refueling
سوخت گیری
refuels
سوخت گیری
dead spot
منطقه ساکت
rear area
منطقه عقب
safe area
منطقه امن
regional address
نشانی منطقه ای
demilitarized zone
منطقه بی طرف
demilitarized zone
منطقه غیرنظامی
boxes
منطقه پنالتی
dead area
منطقه بیروح
restricted area
منطقه ممنوعه
danger area
منطقه خطر
defiladed area
منطقه پوشیده
danger area
منطقه خطرناک
zodiac
منطقه البروج
danger zone
منطقه خطر
defended area
منطقه زیرپدافند
lay by
منطقه توقف
defense zone
منطقه پدافند
lay-by
منطقه توقف
lay-bys
منطقه توقف
crossing area
منطقه عبور
defense sector
منطقه پدافندی
rendezvous area
منطقه تجمع
critical region
منطقه بحرانی
residental quarter
منطقه مسکونی
safe area
منطقه بی خطر
controlled area
منطقه ممنوعه
beatten zone
منطقه مضروبه
trains area
منطقه بنه
closed area
منطقه ممنوعه
coastal zone
منطقه ساحلی
collecting point
منطقه تجمع
combat area
منطقه رزم
area study
بررسی منطقه
area security
تامین منطقه
sphere of influence
منطقه نفوذ
combat zone
منطقه رزم
area search
کاوش منطقه
area of war
منطقه جنگ
area of war
منطقه نبرد
sector of responsibility
منطقه مسئولیت
area of responsibility
منطقه مسئولیت
area support
پشتیبانی منطقه
closed area
منطقه بسته
torrid zone
منطقه حاره
the frigid zone
منطقه منجمده
the frigid zone
منطقه افسرده
tensile zone
منطقه کششی
blind zone
منطقه کور
target area
منطقه هدف
strike zone
منطقه خط سیر
caution area
منطقه خطر
goal area
منطقه دروازه
attacting zone
منطقه دروازه
frontcourt
منطقه حمله
cerebral localization
منطقه بندی مخ
assembly area
منطقه تجمع
assembling area
منطقه تجمع
staging area
منطقه عملیاتی
area of operation
منطقه عملیات
area of influence
منطقه اثر
seepage area
منطقه نفوذ
contact area
منطقه تماس
sector of search
منطقه کاوش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com