English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (13 milliseconds)
English Persian
zoning منطقه بندی
Search result with all words
brain localization منطقه بندی مغز
cerebral localization منطقه بندی مخ
grading envelope منطقه دانه بندی
grid zone منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
zone bits بیت منطقه بیت دسته بندی
Joshegan جوشقان [این منطقه در مرکز ایران از قرن دوازدهم هجری قالیبافی با طرح بندی لوزی معروف بوده است. لوزی ها از انواع گل ها بهره گرفته و گاه حالت یک ترنج بزرگ دارد.]
Other Matches
drop zone منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
damage area منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
sanctuaries منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
service area منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
area of military significant fallout منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
run up area منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
landing area منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
airspace reservation منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
staging area منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
haven submarine منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
leave area منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
polynia منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
concentration area منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
skid row <idiom> منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
area oriented بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
remoter خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remotest خارج از منطقه منطقه دورافتاده
zone of fire منطقه اتش منطقه تیراندازی
sector منطقه عمل منطقه مسئولیت
sectors منطقه عمل منطقه مسئولیت
remote خارج از منطقه منطقه دورافتاده
kill area منطقه خطر منطقه تلفات
crossing area منطقه گذار منطقه پایاب
combat zone منطقه رزمی منطقه نبرد
tropopause منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
holding area منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
ranging تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
motif گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
clandestine assembly area منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
line crosser فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
demolition target منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
axial route مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
comparative cover پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
demolition guard نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
airspace prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
launching area منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
demilitarization تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
defense coastal area منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
separation zone منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
sweep تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
island bases پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
islands منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
intersectional service قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classifications طبقه بندی رده بندی
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
classification طبقه بندی رده بندی
lineament طرح بندی صورت بندی
wording جمله بندی کلمه بندی
lineaments طرح بندی صورت بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
area of operational interest منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
air defense action area منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
area assessment ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
air surface zone منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
transparent نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
group دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
zone منطقه
sector منطقه
sectors منطقه
zones منطقه
regions منطقه
blocks منطقه
territories منطقه
blocked منطقه
block منطقه
region منطقه
district منطقه
districts منطقه
regional <adj.> منطقه ای
local <adj.> منطقه ای
territory منطقه
areas منطقه
shingles منطقه
locale منطقه
locales منطقه
belt منطقه
area منطقه
separation zone منطقه حد
belts منطقه
belted منطقه
approach formation صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
neutral zone منطقه بی طرف
neutral zone منطقه خنثی
defended area منطقه زیرپدافند
danger area منطقه خطر
observing sector منطقه دیدبانی
Critical Regonalism منطقه ی بحرانی
living area منطقه زندگی
neutral zone منطقه بیطرف
sector منطقه واگذاری
commercial area منطقه تجاری
low pressure منطقه کم فشار
communication zone منطقه مواصلات
controlled area منطقه ممنوعه
control area منطقه کنترل
pit منطقه فرود
pits منطقه فرود
military area منطقه نظامی
middle latitude منطقه معتدله
cone of silence منطقه کور
contact area منطقه اخذتماس
contact area منطقه تماس
critical region منطقه بحرانی
combat zone منطقه رزم
crossing area منطقه عبور
dead spot منطقه ساکت
closed area منطقه بسته
closed area منطقه ممنوعه
dead area منطقه بیروح
lodgment area منطقه استقرار
coastal zone منطقه ساحلی
danger zone منطقه خطر
collecting point منطقه تجمع
danger area منطقه خطرناک
combat area منطقه رزم
contiguous zone منطقه مجاور
infiltrate نفوذ به منطقه
lay by منطقه توقف
rendezvous area منطقه تجمع
residental quarter منطقه مسکونی
boxes منطقه پنالتی
box منطقه پنالتی
sphere of influence منطقه نفوذ
restricted area منطقه ممنوعه
defensive منطقه دفاع
lay-by منطقه توقف
lay-bys منطقه توقف
target area منطقه هدف
strike zone منطقه خط سیر
rear area منطقه عقب
regional address نشانی منطقه ای
zodiac منطقه البروج
staging area منطقه عملیاتی
safe area منطقه امن
safe area منطقه بی خطر
tropical منطقه استوایی
infiltrating نفوذ به منطقه
infiltrates نفوذ به منطقه
infiltrated نفوذ به منطقه
service area منطقه سرویس
sensitive zone منطقه حساس
seepage area منطقه تراوش
seepage area منطقه نفوذ
saturated zone منطقه اشباع
zine of saturation منطقه اشباع
buffer zones منطقه تامین
buffer zones منطقه پیشگیری
buffer zone منطقه تامین
buffer zone منطقه پیشگیری
sector of fire منطقه اتش
regionalism منطقه سازی
aeration zone منطقه هواگیر
prohibited zone منطقه ممنوعه
weaving section منطقه همبری
weaving section منطقه تقاطع
assembly area منطقه تجمع
assembling area منطقه تجمع
vital area منطقه حیاتی
position area منطقه مواضع
area support پشتیبانی منطقه
area study بررسی منطقه
attack zone منطقه حمله
frontcourt منطقه حمله
caution area منطقه خطر
blind zone منطقه کور
beatten zone منطقه مضروبه
goal area منطقه دروازه
attacting zone منطقه دروازه
zone of fire منطقه تیر
zone of aeration منطقه هواگیر
zone of action منطقه عمل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com