Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English
Persian
extraction zone
منطقه پرتاب بار
Search result with all words
outside
منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد
outsides
منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد
free throw area
منطقه پرتاب ازاد
key hole
منطقه پرتاب ازاد
Other Matches
drop zone
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
free drop
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
one and one
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one plus one
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
delivery groups
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
damage area
منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
pentathlon
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
throwing
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throw
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics
مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
throws
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
sanctuaries
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
run up area
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
airspace reservation
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
service area
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
area of military significant fallout
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
landing area
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
staging area
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
polynia
منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
grid zone
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
leave area
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
haven submarine
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
concentration area
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
skid row
<idiom>
منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
area oriented
بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
remotest
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sectors
منطقه عمل منطقه مسئولیت
combat zone
منطقه رزمی منطقه نبرد
zone of fire
منطقه اتش منطقه تیراندازی
remote
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
kill area
منطقه خطر منطقه تلفات
sector
منطقه عمل منطقه مسئولیت
crossing area
منطقه گذار منطقه پایاب
remoter
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
command ejection
پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
tropopause
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
holding area
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
ranging
تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
provisional ball
گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
motif
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
demolition target
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
clandestine assembly area
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
axial route
مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
line crosser
فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
comparative cover
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
refire time
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
separation zone
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
demilitarization
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
airspace prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
defense coastal area
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
launching area
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
demolition guard
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
island bases
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
sweep
تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
islands
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
deathlon
مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
intersectional service
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
delivery error
اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
area of operational interest
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
area assessment
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
air defense action area
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
air surface zone
منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
automatic toss
روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
weapon delivery
پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
aerospace projection operations
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
pitch
پرتاب
jet
پرتاب
toss
پرتاب
jets
پرتاب
detrusion
پرتاب
shy
پرتاب
shies
پرتاب
launching
پرتاب
launches
پرتاب
launched
پرتاب
shove
پرتاب
jaculation
پرتاب
shoves
پرتاب
shyer
پرتاب
shyest
پرتاب
shying
پرتاب
put
پرتاب
launch
پرتاب
throw
پرتاب
pitches
پرتاب
hurl
پرتاب
jetting
پرتاب
putting
پرتاب
shoved
پرتاب
shoving
پرتاب
tossing
پرتاب
puts
پرتاب
shied
پرتاب
jetted
پرتاب
throws
پرتاب
tossed
پرتاب
hurls
پرتاب
hurled
پرتاب
tosses
پرتاب
throwing
پرتاب
tilted
شتاب پرتاب
shoves
پرتاب شدن
lunger
پرتاب کننده
shoved
پرتاب شدن
let fly
پرتاب کردن
fires
پرتاب راکت
fired
پرتاب راکت
jettisons
پرتاب کردن
jettisoning
پرتاب کردن
referee throw
پرتاب داور
jettisoned
پرتاب کردن
jettison
پرتاب کردن
tilts
شتاب پرتاب
fire
پرتاب راکت
shove
پرتاب شدن
tilt
شتاب پرتاب
launching site
محل پرتاب
shoving
پرتاب شدن
chucked
پرتاب توپ
chucked
پرتاب نادرست
chucks
پرتاب توپ
chucks
پرتاب نادرست
pounce
پرتاب استامپ
pounced
پرتاب استامپ
pounces
پرتاب استامپ
thrusting
پرتاب کردن
flings
افکندن پرتاب
fling
افکندن پرتاب
thrust
پرتاب کردن
throw in
پرتاب اوت
propellant charge
خرج پرتاب
chuck
پرتاب نادرست
chuck
پرتاب توپ
paradrop
پرتاب با چتر
pelts
پرتاب کردن
pelted
پرتاب کردن
pelt
پرتاب کردن
pouncing
پرتاب استامپ
propellants
خرج پرتاب
rocketry
فن پرتاب موشک
propellant
خرج پرتاب
flinging
افکندن پرتاب
thrusts
پرتاب کردن
propelling charge
خرج پرتاب
slung
پرتاب شده
bowshot
تیر پرتاب
delivery
پرتاب گلوله
charity shot
پرتاب ازاد
hot hand
پرتاب موفق
throwing the javelin
پرتاب نیزه
delivery
پرتاب توپ
weight throw
پرتاب وزنه
airball
پرتاب خطا
over
6 یا 8 پرتاب توپ
air extraction
پرتاب بار
projects
پرتاب کردن
projected
پرتاب کردن
project
پرتاب کردن
pitches
پرتاب کردن
free throw
پرتاب ازاد
javelin throw
پرتاب نیزه
deliveries
پرتاب توپ
deliveries
پرتاب گلوله
throwing the hammer
پرتاب چکش
throw-in
پرتاب اوت
conversions
پرتاب ازاد
threw
پرتاب کرد
hammer throw
پرتاب چکش
base ejection
پرتاب شونده از ته
shot put
پرتاب وزنه
caster
پرتاب کننده
arm thrust
پرتاب دست
throw-ins
پرتاب اوت
skeet
پرتاب کردن
charity line
خط پرتاب ازاد
sharity stripe
خط پرتاب ازاد
jaculate
پرتاب کردن
pitch
پرتاب کردن
foul line
خط پرتاب ازاد
projection
پرتاب طرح
shoot
پرتاب کردن
over-
6 یا 8 پرتاب توپ
puts
پرتاب وزنه
put
پرتاب وزنه
unsling
پرتاب کردن
upthrow
پرتاب ببالا
small ball
پرتاب بی حالت
throwing apparatus
لوازم پرتاب
discus throw
پرتاب دیسک
launching angle
زاویه پرتاب
torpedo launch
پرتاب اژدر
aerial delivery
پرتاب هوایی
forward cast
پرتاب نخ ماهیگیری
shoots
پرتاب کردن
launcher
پرتاب کننده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com