English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8 milliseconds)
English Persian
vista منظره مشهود از مسافت دور چشم انداز
vistas منظره مشهود از مسافت دور چشم انداز
Other Matches
photo distance مسافت اندازه گیری شده ازعکس هوایی مسافت روی عکس
time distance مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
mean free for scattering مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
range scale طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
scattering mean free path مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
mean free path for attenuation مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
attenuation mean free path مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
short international مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
average propensity to save میل متوسط به پس انداز نسبتی از درامد که به پس انداز اختصاص می یابد
apparent مشهود
prima facie مشهود
visible مشهود
evident مشهود
perceivable مشهود
obvious مشهود
object of testimony مشهود به
right under one's nose <idiom> مشهود
range section قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
signalize مشهود کردن
conspicuous defect نقض مشهود
evidentiary effect اثر مشهود
evidentiary effect نتیجه مشهود
sensible مشهود بارز
open theft سرقت مشهود
imperceivable غیر مشهود
range component عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
tangible benefits منافع مشهود فواید عینی
windsor round مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری و 63تیر از مسافت 05 متری و63 تیر از 04 متری با کمان
abiotrophy تحلیل و فساد عضوبدون علت مشهود
saving institutions موسسات پس انداز شرکتهای پس انداز
vehicle stopping distance مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
deflection board طرح تیر خمپاره انداز میز تصحیح سمت خمپاره انداز
mortar report گزارش تیراندازی خمپاره انداز دشمن گزارش تیرخمپاره انداز
unintended saving پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
mean free path absorption مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
absorption mean free path مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
road distance مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
coincidence range finder مسافت یاب دوشاخهای مسافت یاب انطباقی
mid wicket توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
telemetering ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
scenes منظره
prospects منظره
vision منظره
prospecting منظره
view منظره
panorama منظره
pictured منظره
pictures منظره
visions منظره
gig lamps منظره
spectacles منظره
prospect منظره
perspectives منظره
spectacle منظره
viewless بی منظره
perspective منظره
prospected منظره
picture منظره
picturing منظره
views منظره
scenery منظره
view منظره
panoramas منظره
field of view منظره
viewing منظره
scene منظره
viewed منظره
waterscape منظره اب دریا
sight نظر منظره
landscape painting منظره سازی
landscaping منظره طبیعی
sightliness منظره دار
sights نظر منظره
outside view منظره خارجی
to sight land دیدن منظره
landscaping دورنما منظره
landscape منظره طبیعی
seascapes منظره دریایی
landscapes منظره طبیعی
landscapes دورنما منظره
landscaped منظره طبیعی
landscape paiting منظره سازی
objected موضوع منظره
landscaped دورنما منظره
exploded view منظره بریده
landscape دورنما منظره
seascape منظره دریایی
objects موضوع منظره
object موضوع منظره
bird's eye منظره هوایی
direct objects موضوع منظره
nocturnes نقاشی از منظره شب
indirect objects موضوع منظره
nocturne نقاشی از منظره شب
objecting موضوع منظره
shot منظره فیلمبرداری شده
blurs منظره مه الود لک کردن
blurring منظره مه الود لک کردن
blurred منظره مه الود لک کردن
blur منظره مه الود لک کردن
shots منظره فیلمبرداری شده
picturesque بدیع خوش منظره
panoramas منظره باز ووسیع
panoramic view منظره پهنه نما
panorama منظره باز ووسیع
sight منظره دستگاه سایت
sights منظره دستگاه سایت
seascape منظره هوایی دریا
outlook منظره چشم داشت
seascapes منظره هوایی دریا
scenograph منظره نقاشی شده
sea piece نقاشی منظره دریا
moonscape منظره سطح ماه
foreground منظره جلو عکس
grainer نقاش منظره ها و پردههای نمایش
She was fascinated by the view. غرق تماشای منظره بود
he wondered at the sight ازدیدن ان منظره تعجب کرد
The sight sent cold shiners down my back . آن منظره تمام بدنم رالرزاند
exploded view منظره شکافته شده مدل بریده
spectacular منظره دیدنی نمایش غیر عادی
phantasmagorias منظره خیالی وعجیب وغریب ومجلل
prose idyl شرح منظره یا رویدادی اززندگی به نثر
phantasmagoria منظره خیالی وعجیب وغریب ومجلل
spectaculars منظره دیدنی نمایش غیر عادی
program music موزیکی که نماینده یک رشته رویدادهاو منظره ها باشد
panoramic دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
distances مسافت
distance مسافت
short range کم مسافت
short-range کم مسافت
range مسافت
ranged مسافت
ranges مسافت
lengths مسافت
length مسافت
proximity fuze از مسافت دور
odometry مسافت پیمایی
rangefinders مسافت یاب
racing course مسافت مسابقه
hauls مسافت حمل
range indicator شاخص مسافت
range finding مسافت یابی
range finder مسافت یاب
close range مسافت نزدیک
burst range مسافت ترکش
hauling مسافت حمل
range adjustment تنظیم مسافت
range determination تخمین مسافت
range determination تعیین مسافت
range indicator مقیاس مسافت
range indicator طبله مسافت
haul مسافت حمل
hauled مسافت حمل
range drum طبله مسافت
telemetry مسافت سنجی
viameter مسافت پیما
equidistance مسافت مساوی
training distance مسافت تمرین
supporting distance مسافت پشتیبانی
blooming train مسافت نورد
odograph مسافت سنج
metrograph مسافت سنج
air distance مسافت هوایی
taximeter مسافت سنج
telemeter مسافت سنج
test course مسافت ازمایش
trochometer مسافت پیما
ranging مسافت یابی
telephoned در یک مسافت طولانی
telephone در یک مسافت طولانی
range scale طبله مسافت
telephones در یک مسافت طولانی
intervalometer مسافت سنج
telephoning در یک مسافت طولانی
sight distance مسافت دید
jacob's staff مسافت سنج
range sensing تخمین مسافت
known distance مسافت معلوم
range calibration تنظیم مسافت
odometer مسافت سنج
plotting scale خط کش مسافت یاب
miles مقیاس سنجش مسافت
leader's rule تعیین مسافت امن
long distance supply تغذیه مسافت دور
macrometer دوربین مسافت سنج
ranging مسافت یابی کردن
mean free path مسافت ازاد متوسط
range disk میز تصحیح مسافت
mean free path مسافت ازاد میانگین
measurer whell چرخ مسافت سنج
measuring magnifier مسافت یاب دقیق
flights shooting مسابقه مسافت نه هدف
macrometer مسافت یاب نوری
equidistant دارای مسافت مساوی
flash ranging مسافت یابی نوری
mile مقیاس سنجش مسافت
telemetry مسافت سنجی رادیویی
longed طی مسافت زیاد توپ
long- طی مسافت زیاد توپ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com