English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 160 (9 milliseconds)
English Persian
fine motor skills مهارتهای حرکتی فریف
Other Matches
gross motor skills مهارتهای حرکتی درشت
thickest طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thicker طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thick طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
manual skills مهارتهای دستی
fundamentals مهارتهای اصولی
iowa tests of basic skills ازمونهای مهارتهای اساسی ایووا
all-rounder همه فنحریف, کسی که مهارتهای متنوع و زیادی دارد
association for computing machinery بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
stagnancy بی حرکتی
motors حرکتی
immovability بی حرکتی
hypokinetic کم حرکتی
enactive حرکتی
dynamically حرکتی
dynamic حرکتی
misbehaciour بد حرکتی
hypoergasia کم حرکتی
motored حرکتی
motor- حرکتی
motor حرکتی
motor control کنترل حرکتی
movement pattern انگاره حرکتی
motor skill مهارت حرکتی
premotor پیش حرکتی
psychomotor روانی- حرکتی
motor unit واحد حرکتی
kinematic similarity تشابه حرکتی
movement pattern الگوی حرکتی
ideo motor فکری- حرکتی
motor area ناحیه حرکتی
motor development رشد حرکتی
motor learning یادگیری حرکتی
motor movement عمل حرکتی
motor nerve عصب حرکتی
motor neuron نورون حرکتی
motor path گذرگاه حرکتی
quiescence بی حرکتی خاموشی
ataxia ناهماهنگی حرکتی
inaction بی حرکتی بیهودگی
kinetic energy انرژی حرکتی
motoneuron نورون حرکتی
motor function کارکرد حرکتی
spatiomotor فضایی- حرکتی
visuo motor دیداری- حرکتی
akathisia بیقراری حرکتی
sensorimotor حسی- حرکتی
momentum نیروی حرکتی
delicate فریف
elegant فریف
svelte فریف
mignon فریف
slender فریف
fined فریف
minikin فریف
finest فریف
fine فریف
svelt فریف
chichi فریف
precieux فریف
subtile فریف
pindling فریف
precieuse فریف
psychomotor retardation کندی روانی- حرکتی
sensorimotor arc قوس حسی- حرکتی
locomotory ابتلاء اعضای حرکتی
locomotor ابتلاء اعضای حرکتی
dead center مرکز سکون و بی حرکتی
psychomotor agitation بیقراری روانی- حرکتی
motor aphasia زبان پریشی حرکتی
ideo motor act عمل فکری- حرکتی
psychomotor tests ازمونهای روانی- حرکتی
technomotorial skill مهارت تکنیکی- حرکتی
motor education تعلیم و تربیت حرکتی
dysmetria اختلال حرکتی- تخمینی
dynamic balance تعادل و توازن حرکتی
motor perceptual region ناحیه حرکتی- ادراکی
locomotion جابه جایی حرکتی
wiredrawn طویل و فریف
superfine بسیار فریف
tinnily بطور فریف
airy-fairy فریف و لطیف
lenis رقیق فریف
in miniature بطور فریف
elegant maners اطوار فریف
elegant style انشا فریف
fine adjustment تنظیم فریف
fine boring سوراخکاری فریف
fine skill مهارت فریف
fine structure ساختار فریف
fine structure استخوانبندی فریف
quaint خیلی فریف
sheer مستقیما فریف
aesthetically فریف طبع
hyperfine فوق فریف
high grade zink زینک فریف
aesthetic فریف طبع
audiogyral illusion خطای ادراکی حرکتی-شنیداری
nervus oculomotorius عصب حرکتی عمومی چشم
extrapyramidal motor system دستگاه حرکتی برون هرمی
abducens nerve عصب حرکتی خارجی چشم
locomotor دارای گرفتاری در اعضای حرکتی
brace scale of motor ability مقیاس توانش حرکتی بریس
audiogravic illusion خطای ادراکی حرکتی-شنیداری
nervus abducens عصب حرکتی خارجی چشم
locomotory دارای گرفتاری دراعضای حرکتی
purdue perceptual motor survey ازمون ادراکی- حرکتی پردو
psychomotor stimulant داروی محرک روانی- حرکتی
oculomotor nerve عصب حرکتی عمومی چشم
nobby فریف خیلی شیک
commercial light gage sheet ورق فریف تجارتی
finesse ضربه فریف و ماهرانه
capillaries فریف عروق شعریه
supersubtle فوق العاده فریف
serrulate دارای دندانههای فریف
serrulated دارای دندانههای فریف
capillary فریف عروق شعریه
hyperfine structure ساختار فوق فریف
finely بطورعالی یا فریف یا ریز
dainty هر چیز فریف و عالی
fretsaw اره فریف کاری
fret saw اره فریف کاری
floc کلالهای ازرشتههای فریف
fimbrillate دارای ریشه فریف
sheer پارچه فریف حریری
fine miscle movement حرکت فریف عضلانی
fine boring machine دستگاه مته فریف
edition de luxe چاپ فریف یا تجملی
davenport یکنوع میزتحریر فریف
visual bender motor gestalt test ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
bender visual motor gestalt test ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
rugulose دارای چینهای فریف وکوچک
plumulate دارای پرهای فریف و ریز
wire gauze تور فریف سیم مانند
reticulated دارای شبکه سه بعدی فریف
penicillate دارای شبکه توری فریف
curvaceous دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
wirespun زیاد کشیده ونازک لطیف فریف
in petto سری بصورت خیلی ریز و فریف
h.f.s structure hyperfine ساختار فوق فریف
curvacious دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
cambric نوعی پارچه کتانی فریف قمیص
fixed bridge پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
mignonette یکجور توری فریف سبز مایل به سفید
close grain دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
mechlin توری فریف مخصوص کلاه وتوری دوزی
close grained دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
circulating ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
diatomite ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
iceneedle یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
bone china چینی فراتاب و فریف که از رس سفید و خاکستر استخوان درست شده است
malines تور فریف ابریشمی و اهاردارکه برای لباس وکلاه زنانه بکار میبرند
crocus cloth پارچه زبری که اکسید فریک قرمزرنگ فریف و ریزسایندهای روی سطح ان قرارگرفته و برای جلا دادن فلزات بکارمیرود
transient target هدف موقت هدف درحال حرکتی که مدت کمی در میدان دید قرار می گیرد
productions الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
production الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
thumbnails نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
thumbnail نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
axle stub اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com