Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 61 (7 milliseconds)
English
Persian
great seal
مهر سلطنتی
Search result with all words
equerries
اصطبل سلطنتی میراخور
equerry
اصطبل سلطنتی میراخور
scepters
عصای سلطنتی
sceptre
عصای سلطنتی
sceptres
عصای سلطنتی
royal
سلطنتی
regalia
امتیازات سلطنتی
bailiff
نگهبان دژ سلطنتی
bailiffs
نگهبان دژ سلطنتی
royalties
اعضای خانواده سلطنتی
royalties
از خانواده سلطنتی
royalty
اعضای خانواده سلطنتی
royalty
از خانواده سلطنتی
monarchies
سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
monarchies
حکومت سلطنتی
monarchy
سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
monarchy
حکومت سلطنتی
Privy Council
هیات مشاورین سلطنتی
chancery
مقام وزارت دارایی دفتر مهردار سلطنتی
fleur de lis
گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
fleur de lys
گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
flower de luce
گل زنبق یاسوسن :نشان خانواده سلطنتی فرانسه درقدیم
gentleman atarms
عضوگاردویژه سلطنتی
keep of the
مهردار سلطنتی
knight marshal
کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
lancastrian
در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
master of the horse
کسیکه گماشته بر امورخانواده سلطنتی است میراخور
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
monarchy absolute
حکومت سلطنتی مطلقه واستبدادی
monarchy constitutional
حکومت مشروطه سلطنتی
order in council
تصمیم هیات مشاورین سلطنتی
order of council
تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
p sanction
حکم سلطنتی یاتصویب نامهای که صورت قانون راپیدامیکند
page of bonour
لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
page of presence
لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
palating
مجلل امیری که دارای امتیازات سلطنتی بوده
plantagenet
خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
privy councillor
عضو هیئت رایزنان سلطنتی
regnal
سلطنتی
remembrancer
مامور وصول مطالبات سلطنتی
rial
سلطنتی
royal flag
پرچم سلطنتی
royal honor
درجه سلطنتی
royalism
طرفداری از رژیم سلطنتی
royalism
شاهپرستی طرفداری از سیستم حکومت سلطنتی
scepter
عصای سلطنتی
scepter
دارای قدرت واختیارات سلطنتی بودن
sceptered
دارای عصای سلطنتی
stuart
خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
tudor
خانواده سلطنتی تودور درانگلیس
verderer
متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
verderor
متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
witan
اعیان و اسقفان و پیرانی که در شورای سلطنتی شرکت میکردند
yeoman of the guard
گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
monarchical
سلطنتی
RCs
مخفف کالج سلطنتی جراحان
born in the purpule
عضو خانواده سلطنتی
coronation carpet
فرش تاجگذاری
[این فرش که منصوب به اصفهان می باشد در قرن هفدهم میلادی جهت تاجگذاری فردریک پنجم در دانمارک بافته شده و اکنون نیز در موزه سلطنتی دانمارک نگهداری می شود]
Royal Bokhara
فرش سلطنتی بخاراتی
[این واژه تجاری به فرش های ترکمنی با کیفیت بالا اطلاق می شود.]
Fontainebleau
[سبک دکوراسیون در قصر ییلاقی سلطنتی فرانسه]
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com