Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (15 milliseconds)
English
Persian
remove the seal from
مهر چیزی را برداشتن
Search result with all words
inventory
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
to make a long arm
[برای برداشتن یا گرفتن چیزی دست دراز کردن]
pick up
<idiom>
برداشتن چیزی ازروی زمین
to commandeer something
چیزی را
[بدون اجازه]
برای خود برداشتن
Other Matches
transcribed
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribe
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribes
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribing
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
to concern something
مربوط بودن
[شدن]
به چیزی
[ربط داشتن به چیزی]
[بابت چیزی بودن]
to watch something
مراقب
[چیزی]
بودن
[توجه کردن به چیزی]
[چیزی را ملاحظه کردن]
deletes
برداشتن
pick up
برداشتن
lift
برداشتن
to pull off
برداشتن
include
در برداشتن
lifting
برداشتن
remove
از جا برداشتن
lifted
برداشتن
to mop up
برداشتن
removing
از جا برداشتن
removing
برداشتن
flaw
مو برداشتن
flaws
مو برداشتن
remove
برداشتن
ingather
برداشتن
ingether
برداشتن
removes
از جا برداشتن
removes
برداشتن
to pick up
برداشتن
to take up
برداشتن
lifts
برداشتن
includes
در برداشتن
deleting
برداشتن
deleted
برداشتن
delete
برداشتن
to run away with
برداشتن
moistening
نم برداشتن
glom
برداشتن
takes
برداشتن
take
برداشتن
pickup
برداشتن
take up
برداشتن
sublate
برداشتن
countertrace
برداشتن از
shuffle off
به عجله برداشتن
to fly to arms
سلاح برداشتن
unhood
سرپوش برداشتن از
transcribe
رونوشت برداشتن
twists
تاب برداشتن
stepping
گام برداشتن
to carry arms
سلاح برداشتن
break step
غلط پا برداشتن
to d. the cloth
رومیزی را برداشتن
uncap
کلاه از سر برداشتن
decode
برداشتن رمز
remove slag
سرباره را برداشتن
uncap
سر پوش برداشتن از
run away with
برداشتن و در رفتن
to break step
غلط پا برداشتن
twisting
تاب برداشتن
give up
دست برداشتن از
elided
ازاخر برداشتن
eliding
ازاخر برداشتن
decoded
برداشتن رمز
elides
ازاخر برداشتن
map
نقشه برداشتن از
resign
دست برداشتن
maps
نقشه برداشتن از
desist
دست برداشتن
unmasked
نقاب برداشتن از
cease
دست برداشتن
step
قدم برداشتن
elide
ازاخر برداشتن
unmasking
نقاب برداشتن از
unmasks
نقاب برداشتن از
snap up
تند برداشتن
step
گام برداشتن
stepping
قدم برداشتن
unveil
حجاب برداشتن
unveiled
حجاب برداشتن
unveiling
حجاب برداشتن
unveils
حجاب برداشتن
emarginate
برداشتن حاشیه از
twist
تاب برداشتن
clearance
برداشتن مانع
to have one's p taken
عکس برداشتن
decodes
برداشتن رمز
unmask
نقاب برداشتن از
heave
خیز برداشتن
dequeue
برداشتن اقلام یک صف
warped
تاب برداشتن
surmount
ازمیان برداشتن
spoons
با قاشق برداشتن
picturize
فیلم برداشتن از
warps
تاب برداشتن
surmounted
ازمیان برداشتن
to take the photograph of
عکس برداشتن از
demountable
قابل برداشتن
to take off
برداشتن بردن
spooning
با قاشق برداشتن
heaved
خیز برداشتن
to sweep away
ازمیان برداشتن
off take rudder
سکان برداشتن
To co away with . To remove. To eliminate .
ازمیان برداشتن
warp
تاب برداشتن
surmounting
ازمیان برداشتن
spoon
با قاشق برداشتن
spooned
با قاشق برداشتن
to receive a wound
زخم برداشتن
to come at a bound
<idiom>
خیز برداشتن
gait
گام برداشتن
make a copy of
رونوشت برداشتن
feet
پاچنگال برداشتن
polls
نمونه برداشتن
flaws
ترک برداشتن
remove
برداشتن مهر
transcribes
رونوشت برداشتن
flaw
ترک برداشتن
removing
برداشتن مهر
removes
برداشتن مهر
machine
براده برداشتن
machined
براده برداشتن
transcribing
رونوشت برداشتن
polled
نمونه برداشتن
machines
براده برداشتن
poll
نمونه برداشتن
list
سیاهه برداشتن
transcribed
رونوشت برداشتن
ingether
خرمن برداشتن
surmounts
ازمیان برداشتن
crack
شکاف برداشتن
cracks
شکاف برداشتن
fractured
مو برداشتن قطعات و وسایل
paced
شیوه گام برداشتن
curled
تاب برداشتن فردادن
curls
تاب برداشتن فردادن
to run away with
برداشتن ودر رفتن
fractures
مو برداشتن قطعات و وسایل
withdraw
عقب کشیدن برداشتن
fracture
مو برداشتن قطعات و وسایل
withdraws
عقب کشیدن برداشتن
yerk
هل دادن شکاف برداشتن
fracturing
مو برداشتن قطعات و وسایل
to sel a person a pup
کلاه کسیرا برداشتن
work in
مشکلات را از میان برداشتن
defused
فیوز بمب را برداشتن
defuses
فیوز بمب را برداشتن
defusing
فیوز بمب را برداشتن
untread
بعقب گام برداشتن
paces
شیوه گام برداشتن
multiplicate
چندین نسخه برداشتن از
to have two strings to one bow
با یک دست دو هندوانه برداشتن
defuse
فیوز بمب را برداشتن
racing of generator
دور برداشتن مولد
to whisk away or off
تند بردن برداشتن
crack
شکاف برداشتن ترکیدن
pace
شیوه گام برداشتن
to lift up one's hand
دست بدعا برداشتن
to lift one's hand
دست به سوگند برداشتن
disburden
بار از دوش برداشتن
leave alone
<idiom>
دست از سر کسی برداشتن
curl
تاب برداشتن فردادن
To pluck ones eyebrows.
زیر ابرو برداشتن
to get anything out of the way
کاری را ازمیان برداشتن
ingather
انباشتن خرمن برداشتن
racing of motor
دور برداشتن موتور
decontrol
دست از کنترل برداشتن
overcrop
زیاد حاصل برداشتن از
to take notes of
یاد داشت برداشتن از
cracks
شکاف برداشتن ترکیدن
unburdening
بار از دوش کسی برداشتن
unburdens
بار از دوش کسی برداشتن
vorlage
خیز برداشتن از ناحیه قوزک پا
striding
گام های بلند برداشتن
strides
گام های بلند برداشتن
unburden
بار از دوش کسی برداشتن
to keep pace with any one
گام های برابرباکسی برداشتن
cathodogeaph
بوسیله پرتومجهول عکس برداشتن از
to take a step forward
گامی سوی جلو برداشتن
to relieve one of a load
باراز دوش کسی برداشتن
degreasing
از بین بردن یا برداشتن گریس
to raise the v
توری یانقاب ازروی برداشتن
split
ترک برداشتن تقسیم کردن
commissurotomy
برداشتن بافت عصبی رابط
turbary
حق برداشتن خاک از زمین غیر
to throw off the mask
پرده از روی کار برداشتن
to rob peter to pay paul
از ریش برداشتن و بسیل گذاشتن
warped
منحرف کردن تاب برداشتن
opened
برداشتن پوشش یا باز کردن در
weeding
برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
rev
تند گشتن دور برداشتن
revs
تند گشتن دور برداشتن
revved
تند گشتن دور برداشتن
revving
تند گشتن دور برداشتن
take off
برداشتن پرواز کردن هواپیما
film
تاری چشم فیلم برداشتن از
filmed
تاری چشم فیلم برداشتن از
warps
منحرف کردن تاب برداشتن
photograph
عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
photographed
عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
To overstep the limits. To overreach oneself . To become impudent.
دور برداشتن ( جسور شدن )
warp
منحرف کردن تاب برداشتن
bone
استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
boned
استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com