English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 77 (5 milliseconds)
English Persian
tea dance مهمانی چای ورقص
Other Matches
shindy مجلس انس ورقص
music halls اطاق ساز ورقص
music hall اطاق ساز ورقص
shindigs مجلس انس ورقص
shindig مجلس انس ورقص
masque نمایش توام با موسیقی ورقص
the dansant مجلس چای ورقص عصرانه
hustle and bustle مجلس انس ورقص [اصطلاح روزمره]
razzamatazz مجلس انس ورقص [اصطلاح روزمره]
shivaree مجلس انس ورقص [اصطلاح روزمره]
funfair مجلس انس ورقص [اصطلاح روزمره]
carnival [American E] مجلس انس ورقص [اصطلاح روزمره]
hoopla مجلس انس ورقص [اصطلاح روزمره]
razzmatazz مجلس انس ورقص [اصطلاح روزمره]
soirTes مهمانی شب
soirees مهمانی شب
soiree مهمانی شب
dinners مهمانی
foy مهمانی
junketing مهمانی
guest night شب مهمانی
dinner مهمانی
cocktails مهمانی
cocktail مهمانی
feasted مهمانی
feast مهمانی
feasts مهمانی
regaling مهمانی
regale مهمانی
regales مهمانی
banquet مهمانی
banquets مهمانی
receptions مهمانی
reception مهمانی
entertainment مهمانی
entertainments مهمانی
regaled مهمانی
party مهمانی
feasting مهمانی
rave-ups مهمانی پر سروصدا
to throw a party مهمانی دادن
tea parties مهمانی چای
racquets مهمانی پرهیاهو
racket مهمانی پرهیاهو
barn dance مهمانی رقص
rave-up مهمانی پر سروصدا
dutch treat مهمانی دانگی
racquet مهمانی پرهیاهو
hen party مهمانی زنانه
tea party مهمانی چای
hen parties مهمانی زنانه
wingding مهمانی پر سر و صدا
kettle of fish مهمانی دانگی
barn dances مهمانی رقص
entertains مهمانی کردن از
entertain مهمانی کردن از
entertained مهمانی کردن از
stags جلسه یا مهمانی مردانه
stag جلسه یا مهمانی مردانه
to give an enter tainment مهمانی دادن یا کردن
party مهمانی دادن یارفتن
infare مهمانی بمناسبت ورود
feel embarrassed خجالت کشیدن [در مهمانی]
feel awkward خجالت کشیدن [در مهمانی]
dinner jacket لباس مخصوص مهمانی رسمی
dinner jackets لباس مخصوص مهمانی رسمی
sticker [guest] مهمانی که نمی خواهد برود
She wrecked the party for us. مهمانی رابه مازهر کرد
We are invited out tonight . امشب بیرون مهمانی هستیم
to stand treat هزینه مهمانی یا سواری رادادن
potlatch مهمانی دادن مجلس انس
loving cup پیاله بزرگی که در مهمانی ها بدست میدهند
omnim gatherum مهمانی که همه کس بدان خوانده شود
association for computers and humanities یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
acid house party نوعی مهمانی که به صورت مخفی برگزار میشود و در آن موسیقی
to dress [put on your clothes or particular clothes] لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com