English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
breadstuff مواد نان مانند گندم و ارد و غیره
Other Matches
dye-stuff ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
basic crops محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
precipitation نزولات اسمانی مانند برف تگرگ و غیره
masonary مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
moustache رد نوشیدنی روی لب بالایی [مانند شیر یا آبجو و غیره]
blancmange دسر حاوی نشاسته و شیر و غیره که ژلاتین مانند است
blancmanges دسر حاوی نشاسته و شیر و غیره که ژلاتین مانند است
chambranle [قاب تزئینی دور دریچه هایی مانند درها، شومینه و غیره]
Biomimicry تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
hipster شخص طرفدار امور جدیدوبیسابقه مانند مواد مخدره وغیره
glycogenesis تشکیل مواد قندی ازمولکولهای غیر نشاسته مانند پرتئین و چربی
ptomaine مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
durable material مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
transudate مواد فرانشت شده مواد مترشحه
magnaflux نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzyme مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzymes مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
corn flower گل گندم
cash crops گندم جو
centaurea گل گندم
wheat گندم
grain یک گندم
cornflower گل گندم
cornflowers گل گندم
grain rust زنگ گندم
tawniness گندم گونی
buckwheat گندم سیاه
wheatgerm جنین گندم
grain field گندم زار
frit fly مگس گندم
wheat rust زنگ گندم
wheaten وابسته به گندم
wheaten برنگ گندم
wheaten bread نان گندم
crapping گندم سیاه
moory گندم گون
crapped گندم سیاه
crap گندم سیاه
wheatear سنبله گندم
wheatgerm گیاهک گندم
to winnow the grain گندم راباددادن
musteline گندم گون
tawniest گندم گون
sheaf دسته گندم
tawnier گندم گون
pugs خاشاک گندم
pug خاشاک گندم
corn chandler گندم فروش
flail گندم کوب
corn field گندم زار
corn weevil شپشه گندم
cornmeal ارد گندم
flails گندم کوب
wheat bread نان گندم
jointworm کرم گندم
husker گندم پاک کن
wholewheat گندم خالص
wheat chaff کاه گندم
wholewheat گندم ناب
flailing گندم کوب
tawny گندم گون
bran پوست گندم
parched corn گندم بریان
buck wheat گندم سیاه
parched corn گندم برشته
french wheat گندم سیاه
saracen corn گندم سیاه
flailed گندم کوب
bushbaby گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
slated items مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
the wheat was scanted گندم را کم کم بیرون دادند
gluten ماده چسبنده گندم
ptisan گندم پوست کنده
bunt ناخوشی قارچی گندم
weevil سوسه شپشه گندم
wheatgerm آرد مغز گندم
weevils سوسه شپشه گندم
groats گندم یاجوپوست کنده
loose smut بیماری زنگ گندم
hessian fly حشره گندم خوار
sheaf دسته یابافه گندم
wheat stack خرمن کومه گندم
rye گندم سیاه مرد کولی
whole wheat ساخته شده از گندم ساییده
polygonaceous وابسته به تیره گندم سیاه
marabou ادم سبزه یا گندم گون
marabout ادم سبزه یا گندم گون
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
lamellate لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous فسیل مانند سنگواره مانند
groat بلغور جو یا گندم یاجو پوست کنده
harvest mouse یکجورموش که درساقههای گندم لانه میکند
wheatworm کرم کوچک انگل گندم و علوفه
wheat eel کرم کوچک انگل گندم و علوفه
sloe gin عرق گندم که دارای اب میوه گوجه باشد
hard wheat گندم ماکارونی دارای مقدارگلوتن زیادی است
emmer نوعی گندم سرخ بنام شعیر ابلیس
red reg چیزی که موجب خشم وبرانگیختگی گرد د یکجورزنگ در گندم
wheat germ گیاهک گندم که هنگام اسیاب کردن جدا میشود
manchet قرص نام ساخته شده از گندم اعلی وخالص
adjustable wheel چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
etcetera و غیره
exoskeleton مو و غیره
whatnot غیره
grainer و غیره
queue صف اتوبوس و غیره
queued صف اتوبوس و غیره
fallow غیره مزروع
track and field دیسک و غیره
collective goods پارک و غیره
queues صف اتوبوس و غیره
etc مخفف و غیره
queueing صف اتوبوس و غیره
kymograph انقباض عضلات و غیره
webby پر ازتار عنکبوت و غیره
niece دختربرادر یا خواهر و غیره
nieces دختربرادر یا خواهر و غیره
infrastucture راه اهن و غیره
odometer کیلومتر شماراتومبیل و غیره
smudgier پوشیده از کثافت یا گل و غیره
to draw up نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
to make out نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
pitter-patter چک چک باران و غیره ضربان
pitter patter چک چک باران و غیره ضربان
smudgiest پوشیده از کثافت یا گل و غیره
smudgy پوشیده از کثافت یا گل و غیره
unexpected غیره مترقبه غیرمنتظره
bake پختن [نان و کیک غیره]
silo مخزن زیرزمینی غلات و غیره
venom زهر مار و عقرب و غیره
eviscerate روده یا چشم و غیره رادراوردن
usher راهنمایا کنترل سینماو غیره
exofficio از لحاظ تصدی مقام و غیره
wheal ورم جای شلاق و غیره
needle سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
ushering راهنمایا کنترل سینماو غیره
ushers راهنمایا کنترل سینماو غیره
needles سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
dial گرفتن تلفن یارادیو و غیره
debacle سقوط ناگهانی حکومت و غیره
keratosis شاخی شدن پوست و غیره
inner tube لاستیک تویی اتومبیل و غیره
dialed گرفتن تلفن یارادیو و غیره
dialled گرفتن تلفن یارادیو و غیره
upholsterer خیاط رومبلی و پرده و غیره
dials گرفتن تلفن یارادیو و غیره
inner tubes لاستیک تویی اتومبیل و غیره
whippletree تیر مال بنددرشکه و غیره
ushered راهنمایا کنترل سینماو غیره
clogging گرفتگی [سوراخ یا لوله و غیره ]
dTbGcles سقوط ناگهانی حکومت و غیره
debacles سقوط ناگهانی حکومت و غیره
needling سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
Do not admit any outsiders. افراد غیره را راه ندهید
needled سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
take-home pay مزد پس از کسر مالیات و غیره
swiple قسمتی از گندم کوب یاخرمن کوب که تاب خورده مستقیمابرگندم فرودمی اید
wheeler-dealers دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
wheeler-dealer دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
reest دود زدن ماهی و غیره پوسیدن
battering rams میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
goodies چیز خوردنی مغز گردو و غیره
goody چیز خوردنی مغز گردو و غیره
depigmentation کاهش رنگ دانه درپوست و غیره
veneer چوب مخصوص روکش مبل و غیره
vol-au-vent نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
wracked روی چنگک گذاردن لباس و غیره
blimey حرف ندا به نشان تعجب و غیره
cellulose الیاف سلولز [در پنبه کنف و غیره]
vol-au-vents نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
played نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
emergency امر فوق العاده و غیره منتظره
wreckage piece تکه کالای بازیافتی از کشتی و غیره
play نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
canvasser پروپاکاندچی انتخابات و غیره رای جمع کن
nutshell پوست فندق و بادام و غیره مختصرا
grillage زمینه و طرح مشبک توری و غیره
malfunction [ اندام یا ماشین و غیره ] درست کار نکردن
racks روی چنگک گذاردن لباس و غیره
gigot ران گوسفند و غیره که پخته باشد
emergencies امر فوق العاده و غیره منتظره
battering ram میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
deferred maintenance قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
plays نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
subsidized accommodation منزل با کمک هزینه [کرایه و غیره]
ghosts چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
ghost چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
main motion [at a party conference etc.] دادخواست اصلی [در همایش حزبی و غیره]
wracks روی چنگک گذاردن لباس و غیره
rack روی چنگک گذاردن لباس و غیره
playing نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
racked روی چنگک گذاردن لباس و غیره
emergence امر فوق العاده و غیره منتظره
plating روکشی با سیم و زر و غیره ابکاری فلزی
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
wreck لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
gauged ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
to go clubbing به باشگاه [های] شب رفتن [برای رقص و غیره]
coupe کوپه یا اطاق داخل ترن ودلیجان و غیره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com