Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
stepper motor
موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
stepping motor
موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
Other Matches
paddling
وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
paddles
وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
paddle
وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
paddled
وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
mouse
توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
mouses
توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
drum
رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
drummed
رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
jcl
دستوری که مشخصات را شرح میدهد و نیز منابع لازم برای انجام کار توسط کامپیوتر
suspending
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
suspends
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
suspend
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
shutdown
دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند
shutdowns
دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند
slide
حرکت به آرامی روی یک سطح
slides
حرکت به آرامی روی یک سطح
automotive
وسیله موتوری موتوری
swims
گرافیک کامپیوتری که به علت واحد نمایش خراب به آرامی حرکت میکند
swim
گرافیک کامپیوتری که به علت واحد نمایش خراب به آرامی حرکت میکند
minicomputer
کامپیوتر کوچک با محدوده دستوران و توان پردازش بیشتر از ریز کامپیوتر ولی غیرقابل مقایسه با سرعت و فرفیت ارسال داده کامپیوتر main frame
physical motor pool
پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
upload
1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
externals
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
multipass overlap
سیستمی که چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matria-dot ایجاد میکند با تکرا خط حروف ولی تغییر مکان به آرامی
mini
کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
circular
آنچه در یک دایره می چرخد
circulating
آنچه به راحتی می چرخد
circulars
آنچه در یک دایره می چرخد
reeled
دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
reel
دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
The earth moves round the sun.
زمین دوز خورشید می چرخد
The whirligig of time revolves.
دوران دایمی زمان می چرخد.
reels
دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
reeling
دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
overlapped
سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlaps
سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlap
سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
remoter
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remote
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remotest
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
multiplying reel
قرقره ماهیگیری که با یک حرکت دست چندبار می چرخد
stepped motor
دستگاه مکانیکی که بهنگام پالس دادن به ان مقدار ثابتی می چرخد
reel
دستگاه چرخنده خالی که نوار را که از طرف پر می چرخد ذخیره میکند
reeled
دستگاه چرخنده خالی که نوار را که از طرف پر می چرخد ذخیره میکند
reeling
دستگاه چرخنده خالی که نوار را که از طرف پر می چرخد ذخیره میکند
reels
دستگاه چرخنده خالی که نوار را که از طرف پر می چرخد ذخیره میکند
axis
1-خط ی که چیزی اطراف آن می چرخد 2-خط مرجعی که پایه مختصات یک گراف است
non tilting mixer
بتن ساز دواری که مخزن ان دارای دو سوراخ میباشد وحول محور افقی می چرخد
hitch and go
نوعی پاس که گیرنده بجلو می دود و به سمت دیگر می چرخد و باز به جلو ادامه میدهد
load module
یک برنامه کامپیوتر به شکلی که میتواند فورا" توسط کامپیوتر اجرا شود
slaving
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slaves
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slave
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slaved
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
assembler
اسمبلی که کد ماشین را از یک کامپیوتر در حین اجرای کامپیوتر دیگر تولید ی کند
literate
قادر به فهمیدن اصط لاحات مربوط به کامپیوتر و نحوه استفاده از کامپیوتر
downward
توانایی سیستم کامپیوتر پیچیده برای کار با یک کامپیوتر ساده
downsize
انتقال یک شرکت از یک سیستم کامپیوتر بر پایه کامپیوتر mainframe مرکزی به محیط شبکه .
processor
استفاده از چندین کامپیوتر کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
interfacing
سخت افزار یا نرم افزاری که واسط بین دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و وسیله است
host computer
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
host computers
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
identification
حرف که بر کامپیوتر میزبان ارسال میشود تا ماهیت و محل کامپیوتر دور یا ترمینال مشخص شود
identification
تابعی که توسط کامپیوتر میزبان استفاده میشود تا مافیت و مشخصات کامپیوتر یا کاربر را بیان کند.
push bike
در برابردوچرخه موتوری
pool
پارک موتوری
motorboats
قایق موتوری
ferry
قایق موتوری
ferried
قایق موتوری
aerodyne
هواپیمای موتوری
motorbikes
دوچرخهی موتوری
motorbike
دوچرخهی موتوری
push bikes
در برابردوچرخه موتوری
motorboat
قایق موتوری
gasboat
قایق موتوری
motorcade
کاروان موتوری
motorized
یکان موتوری
pools
پارک موتوری
moped
دوچرخهی موتوری
mopeds
دوچرخهی موتوری
ferries
قایق موتوری
powerboats
قایق موتوری
ferrying
قایق موتوری
motor fule
سوخت موتوری
motor pool
پارک موتوری
motor scooter
روروک موتوری
motor unit
یکان موتوری
motorcades
کاروان موتوری
pooled
پارک موتوری
motor vessel
کشتی موتوری
motorboat engine
قایق موتوری
motor vehicle
خودرو موتوری
motorization
موتوری کردن
motorize
موتوری کردن
powerboat
قایق موتوری
motor drive
محرکه موتوری
CTR
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترلی به کامپیوتر می فرستد
reverting
دستوری که
n plus one address instruction
دستوری که از
imperatives
دستوری
imperative
دستوری
grammatical
دستوری
quick format
دستوری
instructional
دستوری
rubrical
دستوری
reverts
دستوری که
revert
دستوری که
magistral
دستوری
reverted
دستوری که
preprocessor
کامپیوتر کوچک که برخی پردازشهای ابتدایی روی داده خام انجام میدهد پیش از ارسال آن به کامپیوتر اصلی
naive user
شخصی که می خواهد کاری را با کامپیوتر انجام دهد امافاقد تجربه لازم برای برنامه نویسی با کامپیوتر میباشد
pool equipment
وسایل پارک موتوری
outboarder
راننده قایق موتوری
daycruiser
قایق موتوری کوچک
motorboat racing
مسابقه با قایق موتوری
power driven vessel
یگان شناور موتوری
diver
راننده قایق موتوری
to start a motor
موتوری را بکار انداختن
powerboating
راندن قایق موتوری
motorsports
ورزشهای با وسایل موتوری
speedboats
قایق موتوری سرعت
motor launch
قایق موتوری کرجی
powerboat racing
مسابقه با قایق موتوری
panel truck
بارکش کوچک موتوری
motor transport
حمل و نقل موتوری
motor vehicle
وسیله نقلیه موتوری
speedboat
قایق موتوری سرعت
parasailing
بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومبیل یا قایق موتوری بلند شدن در هوا با چتر بکمک قایق موتوری
outputs
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
output
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
command socialism
سوسیالیسم دستوری
function word
کلمه دستوری
grammatical sense
معنی دستوری
command mode
وضعیت دستوری
ministry
دستوری وزارتخانه
grammatical term
اصطلاحات دستوری
solecism
غلط دستوری
ministries
دستوری وزارتخانه
command economies
اقتصاد دستوری
command economy
اقتصاد دستوری
solecisms
غلط دستوری
command language
زبان دستوری
plotter
وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
plotters
وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
mechanical mouse
mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
powerboats
قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
convoy
کاروان دریایی ستون موتوری
convoys
کاروان دریایی ستون موتوری
powerboat
قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
cigarrette
قایق مسابقه بزرگ موتوری
power mower
چمن زن یا علف چین موتوری
movement table
جدول حرکت ستونهای موتوری
kick over
<idiom>
موتوری که شروع به کار میکند
automotive
تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
motorcar
وسیله نقلیه موتوری اتومبیل
outboard motors
موتوری که روی قایق سوارشده
outboard motor
موتوری که روی قایق سوارشده
motorized
یکان موتوریزه محمول موتوری
drag boat
قایق موتوری مسابقه سرعت
infra red link
سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
layer
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
layers
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
reset key
کلیدی روی یک صفحه کامپیوتر که معمولا برای برگرداندن قسمتهای یک کامپیوتر به حالت قبل از اجرا شدن برنامه بکار می رود
special purpose computer
کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص
number cruncher
کامپیوتر کاملا" عددی کامپیوتر محاسباتی
computing
مربوط به کامپیوتر یا اجرا روی کامپیوتر ها
constants
فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
autos
متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
constant
فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
auto
متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
solecistic
دارای غلط دستوری
directorial
مربوط به کارگردان دستوری
statement
به مجموعهای از مابارات دستوری
statements
به مجموعهای از مابارات دستوری
applebus
امکان میدهد که به سایرکامپیوترها وصل شده و یک شبکه ایجاد کند تا اطلاعات یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگرانتقال یابدیک دستگاه بیرونی که به ریزکامپیوتر ACINTOSH
cabin cruisers
کشتی کوچک موتوری ناو اتاقکدار
storm boat
نوعی قایق سبک هجومی موتوری
cabin cruiser
کشتی کوچک موتوری ناو اتاقکدار
tractive force
نیروی کشش وسایل نقلیه موتوری
motor
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
motor torpedo boat
قایق موتوری سریع السیراژدر انداز
motor traffic
رفت و امد وسایل نقلیه موتوری
speedboat
کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
sea skiff
قایق موتوری به اندازه متوسط با کابین
contact ion engine
موتوری برای ایجاد تراست درفضا
speedboats
کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
motors
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
motored
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
motor-
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
convoy assembly port
بندر محل تجمع ستون موتوری
zeros
دستوری که آدرس در آن عملوند است
zero
دستوری که آدرس در آن عملوند است
grammaticize
درنکات دستوری بحث کردن
waste instruction
دستوری که عملی انجام نمیدهد.
halts
دستوری در برنامه که در حین اجرا
halt
دستوری در برنامه که در حین اجرا
halted
دستوری در برنامه که در حین اجرا
zeroes
دستوری که آدرس در آن عملوند است
holed
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com