English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 220 (11 milliseconds)
English Persian
stock موجودی انبار
stocked موجودی انبار
warehouse stock موجودی انبار
Search result with all words
turnover تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
inventory از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
stockade جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
stockades جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
active stock موجودی انبار که مورد استفاده قرارمیگیرد
cycle stock موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
demand accommodation تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
maximum stock حداکثر موجودی انبار
perpetual stock record سابقه دائمی موجودی انبار
safety stock موجودی ذخیره انبار
stock certificate گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
stock control کنترل موجودی انبار
stock control کنترل وسفارش موجودی انبار
stock evaluation بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
stockage وسایل موجودی در انبار
storewide شامل تمام موجودی انبار یاتمام فروشگاه
out of stock <adj.> غیر موجودی کالا [در انبار]
Other Matches
earmarked stock موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
perpetual inventory فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
caged storage قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
stockpiling ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpile ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiles ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiled ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stock موجودی موجودی کالا
stocked موجودی موجودی کالا
stockpiled پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiles پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
dump انبار موقتی زاغه مهمات انبار
stockpile پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiling پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
field storage انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
bin storage انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
periodic stock check کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
bin storage space فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
repertoire موجودی
supplies موجودی
storing موجودی
store موجودی
holding موجودی
assets موجودی
stocked موجودی
balance in hand موجودی
minimum stock level موجودی
stock موجودی
custodial record پروندههای سوابق انبار سوابق انبار
stock number شماره فنی انبار شماره انبار
out of stock;ex stock از موجودی یاذخیره
inventory control کنترل موجودی
idle stock موجودی بی مصرف
inventory discrepancy اختلاف موجودی
financial assets موجودی مالی
inventory management مدیریت موجودی
instruction repertoire موجودی دستورالعمل
exhaust bin level فاقد موجودی
excess stock موجودی مازاد
stocked موجودی ذخیره
active stock موجودی فعال
inventories موجودی کالا
inventory موجودی کالا
inventory لیست موجودی
inventory فهرست موجودی
fund موجودی دارائی
fund موجودی سرمایه
supplying موجودی جایگیرموقتی
stock موجودی ذخیره
stock به موجودی افزودن
funded موجودی دارائی
danger warning level حداقل موجودی
stocked به موجودی افزودن
cycle stock موجودی فعال
continuous inventory موجودی مستمر
consumable stock موجودی مصرفی
complete inventory موجودی کامل
capital stock موجودی سرمایه
business inventories موجودی تجاری
buffer stock موجودی احتیاطی
buffer stock موجودی ذخیره
funded موجودی سرمایه
stock account حساب موجودی
surplus stock موجودی مازاد
supplied موجودی لزوم
supplied موجودی جایگیرموقتی
stock accounting حسابداری موجودی
stock adjustment تعدیل موجودی
supply موجودی لزوم
stock adjustment تطبیق موجودی
stock audit حسابرسی موجودی
supply موجودی جایگیرموقتی
supplying موجودی لزوم
stock check کنترل موجودی
stock control کنترل موجودی
stock record سابقه موجودی
stock taking رسیدگی به موجودی
reserve stock موجودی ذخیره
quick assets موجودی نقدشو
surplus stock موجودی اضافی
safety stock موجودی تضمینی
exhaust bin level اتمام موجودی
stock valuation ارزیابی موجودی
valuation of stock ارزیابی موجودی
portfolios موجودی اوراق بهادار
liabilities تعهد موجودی بانکی
continuous stock taking رسیدگی مستمر موجودی
liability تعهد موجودی بانکی
continuous stock control کنترل مستمر موجودی
inventory صورت دارایی موجودی
to lay in a stock موجودی تهیه کردن
stock موجودی کالا ذخیره
stocked موجودی کالا ذخیره
base stock control کنترل موجودی مبنا
inventory ذخیره موجودی اماد
stock talking سیاهه برداری از موجودی
portfolio موجودی اوراق بهادار
stock in trade موجودی کالای مغازه
cyclical stock check کنترل موجودی دورهای
assets موجودی شخص ورشکسته
wardrobe اشکاف موجودی لباس
spares stock موجودی لوازم یدکی
raw stock موجودی مواد خام
raw material stock موجودی مواد اولیه
wardrobes اشکاف موجودی لباس
inventory reconciliation تطبیق اسناد موجودی
stock handling cost هزینه جابجایی موجودی
supplying تامین موجودی عرضه نمودن
appreciations افزایش ارزش دارایی و موجودی
intermediate stock موجودی کالاهای درحال ساخت
inventory reconciliation تطابق موجودی با دارایی یکان
appreciation افزایش ارزش دارایی و موجودی
transfer of portfolio انتقال موجودی اوراق بهادار
dead stock موجودی بی ارزش و غیرقابل فروش
finished goods stock موجودی کالاهای تمام شده
supplied تامین موجودی عرضه نمودن
stockholder صاحب موجودی ذخیره نگهدار
stockholders صاحب موجودی ذخیره نگهدار
supply تکمیل کردن موجودی ذخیره
finish stock موجودی کالای ساخته شده
supply تامین موجودی عرضه نمودن
fast moving stock موجودی که به سرعت کاهش می یابد
supplying تکمیل کردن موجودی ذخیره
supplied تکمیل کردن موجودی ذخیره
to take inventory صورت سالیانه از کالای موجودی برداشتن
amphibious vehicle availability table جدول نمودار موجودی خودروهای اب خاکی
warehouse refusal اعلام عدم موجودی کالا درانبار
To take an invevtory. صورت برداری کردن ( موجودی گرفتن )
yielded قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
yield قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
portfolio entry قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
yields قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
deficit کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
deficits کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
dead stock موجودی بی ارزش یا غیرقابل فروش سرمایه بیکار
eurytherm موجودی که دارای درجات حرارت مختلف و زیادی است
danger warning level مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
overstock زیاد ذخیره کردن موجودی بیش از حدلزوم داشتن
we underwrite the company ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
abc analysis طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
seraglio انبار
spoil pit انبار
in bond در انبار
magazines انبار
freight house انبار
entrepot انبار
store انبار
storing انبار
reservedness انبار
depository انبار
store room انبار
storeroom انبار
agglomeration انبار
reservedness اب انبار
storage انبار
water storage tank اب انبار
stockroom انبار
stockrooms انبار
store-room انبار
store-rooms انبار
magazine انبار
almery انبار
stock room انبار
storage bunker انبار
storage tank انبار
tower silo انبار
water reservoir اب انبار
rooms انبار
depots انبار
wastes انبار
waste انبار
cellars انبار
cellar انبار
lodge انبار
lodged انبار
lodges انبار
barns انبار
thesaurus انبار
thesauruses انبار
barn انبار
depot انبار
sluice انبار
sluiced انبار
storehouses انبار
storehouse انبار
reservoirs انبار
reservoirs اب انبار
reservoir انبار
reservoir اب انبار
repositories انبار
room انبار
repository انبار
pantechnicons انبار
pantechnicon انبار
stock انبار
stocked انبار
sluices انبار
garner انبار
cistern اب انبار
garnered انبار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com