Dictiornary-Farsi | موجودی بی ارزش یا غیرقابل فروش سرمایه بیکار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)

English	Persian
dead stock	موجودی بی ارزش یا غیرقابل فروش سرمایه بیکار


Other Matches

dead stock	موجودی بی ارزش و غیرقابل فروش
capital gain	منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
an idel capital	سرمایه بیکار
funded	موجودی سرمایه
fund	موجودی سرمایه
capital stock	موجودی سرمایه
appreciation	افزایش ارزش دارایی و موجودی
appreciations	افزایش ارزش دارایی و موجودی
capital value	ارزش سرمایه
capital gains	افزایش ارزش سرمایه زش
capital outlay	ارزش سرمایه گذاری
capital loss	کاهش ارزش سرمایه
capital gains	اضافه ارزش سرمایه
capital apprecation	افزایش ارزش سرمایه
capitalization	براورد ارزش حال سرمایه
value of marginal product of capital	ارزش تولید نهائی سرمایه
current asset cycle	زمانی که برای تساوی حجم فروش با سرمایه جاری لازم است
debt finance	افزایش سرمایه از طریق فروش سهام تامین محل برای پرداخت قروض و دیون
perpetual inventory	فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
stockades	جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
stockade	جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
stock evaluation	بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
earmarked stock	موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
woollen draper	پشمینه فروش ماهوت فروش شال فروش
indiscernible	غیرقابل مشاهده غیرقابل تشخیص
over capitalised	براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
supply price of capital	قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
capital stock	سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
capital consumption allowance	کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
stock	موجودی موجودی کالا
stocked	موجودی موجودی کالا
book value	ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
liquidity trap	سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
capitalization	تبدیل به سرمایه کردن تجمع سرمایه
disinvestment	سرمایه گذاری منفی سرمایه برداری
ad valorem	به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value	تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
on licence	پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
pearlies	جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
multiplier principle	اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
financier	سرمایه دار سرمایه گذار
financiers	سرمایه دار سرمایه گذار
wine seller	میفروش باده فروش شراب فروش خمار
capitalism	کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
value added	قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
ended	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
no par value	بدون ارزش واقعی بی ارزش
axiological	وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
sales force	نیروی فروش کارکنان قسمت فروش
sale maximization	به حداکثر رسانیدن فروش ماکزیمم فروش
hard sell	سخت کوشی در فروش فروش مجدانه
carried	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
residential investments	سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle	یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
deedless	بیکار
unemployment	بیکار
at leisure	بیکار
actionless	بیکار
idles	بیکار
idlest	بیکار
workless	بیکار
at a loose end	بیکار
out of employ	بیکار
out of work	بیکار
vacant	بیکار
idled	بیکار
idle	بیکار
unemployed	بیکار
disengaged	بیکار
jobless	بیکار
out of employment	بیکار
overcapitalization	سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment	سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
to lie d.	بیکار ماندن
gentleman at large	قای بیکار
bummer	ادم بیکار
layoffs	بیکار سازی
idlest	بیکار شدن
idles	بیکار شدن
layoff	بیکار سازی
idled	بیکار شدن
idle	بیکار شدن
idle capacity	فرفیت بیکار
idle balance	مانده بیکار
idle reserves	ذخائر بیکار
unused resources	منابع بیکار
clearance	فضای بیکار
idless	بیکار ایستادگی
idle cash	پول بیکار
demurrage	خسارت بیکار ماندگی
blellum	ادم بیکار وتنبل
idler	ادم بیکار و تنبل
idlers	ادم بیکار و تنبل
without a job <adj.>	بیکار [بدون کار]
unemployed <adj.>	بیکار [بدون کار]
an idle pupil	شاگرد بیکار یا تنبل
optional claiming race	مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
currency devaluation	کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
cooperative scorer	بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
periodic stock check	کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
foreign military sales	فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
couch potato	کسی که همیشه در خانه بیکار می نشیند
unintended investment	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
capital program	برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه
registered capital	سرمایه به ثبت رسیده سرمایه ثبت شده
collapse capitalism	فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
marginal utility of capital	مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
marxist economics	نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
cobb doglas production function	ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
furriers	خز فروش پوست فروش
furrier	خز فروش پوست فروش
sales promotion	افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
balance in hand	موجودی
holding	موجودی
minimum stock level	موجودی
assets	موجودی
store	موجودی
stock	موجودی
supplies	موجودی
stocked	موجودی
repertoire	موجودی
storing	موجودی
idle stock	موجودی بی مصرف
inventory management	مدیریت موجودی
stock	موجودی ذخیره
business inventories	موجودی تجاری
inventory	موجودی کالا
stock	به موجودی افزودن
buffer stock	موجودی ذخیره
buffer stock	موجودی احتیاطی
inventory	لیست موجودی
inventory control	کنترل موجودی
warehouse stock	موجودی انبار
supply	موجودی جایگیرموقتی
inventory discrepancy	اختلاف موجودی
supply	موجودی لزوم
supplied	موجودی جایگیرموقتی
supplied	موجودی لزوم
safety stock	موجودی تضمینی
supplying	موجودی جایگیرموقتی
instruction repertoire	موجودی دستورالعمل
inventory	فهرست موجودی
fund	موجودی دارائی
stock adjustment	تعدیل موجودی
valuation of stock	ارزیابی موجودی
reserve stock	موجودی ذخیره
supplying	موجودی لزوم
quick assets	موجودی نقدشو
active stock	موجودی فعال
funded	موجودی دارائی
stock accounting	حسابداری موجودی
surplus stock	موجودی مازاد
surplus stock	موجودی اضافی
stocked	موجودی انبار
inventories	موجودی کالا
stock adjustment	تطبیق موجودی
stock audit	حسابرسی موجودی
stock valuation	ارزیابی موجودی
stock check	کنترل موجودی
stock control	کنترل موجودی
exhaust bin level	اتمام موجودی
stock taking	رسیدگی به موجودی
stock record	سابقه موجودی
cycle stock	موجودی فعال
stock account	حساب موجودی
consumable stock	موجودی مصرفی
complete inventory	موجودی کامل
excess stock	موجودی مازاد
exhaust bin level	فاقد موجودی
out of stock;ex stock	از موجودی یاذخیره
financial assets	موجودی مالی
stock	موجودی انبار
continuous inventory	موجودی مستمر
stocked	موجودی ذخیره
danger warning level	حداقل موجودی
stocked	به موجودی افزودن
assets	موجودی شخص ورشکسته
portfolios	موجودی اوراق بهادار
cyclical stock check	کنترل موجودی دورهای
wardrobe	اشکاف موجودی لباس
stock control	کنترل موجودی انبار
maximum stock	حداکثر موجودی انبار
liability	تعهد موجودی بانکی
raw material stock	موجودی مواد اولیه
safety stock	موجودی ذخیره انبار
spares stock	موجودی لوازم یدکی
portfolio	موجودی اوراق بهادار
raw stock	موجودی مواد خام
stock handling cost	هزینه جابجایی موجودی
stockage	وسایل موجودی در انبار
inventory	صورت دارایی موجودی
inventory reconciliation	تطبیق اسناد موجودی
continuous stock taking	رسیدگی مستمر موجودی
inventory	ذخیره موجودی اماد
continuous stock control	کنترل مستمر موجودی