Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (10 milliseconds)
English
Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
fax
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxing
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
Bell compatible modem
مودمی که طبق استاندارد AT & T کار میکند
Other Matches
ieee
سیستم استاندارد شبکه Token Ring که توسط IBM به صورت استاندارد بیان شده
originate
مودمی که
originates
مودمی که
originating
مودمی که
originated
مودمی که
documented
روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
document
روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documenting
روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
half
مودمی که در هر لحظه در یک حالت کار میکند.
integrated
مودمی که بخش درونی سیستم باشد
Hayes Corporation
مودمی که سازگار با مجموعه دستورات Hayes At است
international standards organization
طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
extends
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extending
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extend
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
POSIX
استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
Hayes Corporation
مجموعه دستوراتی که مودمی را که حروف AT در نام آن است کنترل میکند
PHIGS
برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
communication
ترمینال یا مودمی که قادر به ذخیره سازی داده ارسال شده است
source
استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
dial in modem
مودمی که خودکار پاسخ میدهد و در هر زمانی برای دستیابی به سیستم قابل استفاده است
answering machines
نرم افزار کاربردی روی یک کامپیوتر شخصی که مودمی را که در ارسال صوت را بر عهده دارد کنترل میکند
answering machine
نرم افزار کاربردی روی یک کامپیوتر شخصی که مودمی را که در ارسال صوت را بر عهده دارد کنترل میکند
ODI
واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
transparent
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparently
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
modulus
استاندارد
standards
استاندارد
canonical
استاندارد
standard
استاندارد
high and dry
<idiom>
استاندارد
dialect
ی در زبان استاندارد
standards
استاندارد همگون
basic standard cost
قیمت استاندارد
standards of living
استاندارد زندگی
standard of living
استاندارد زندگی
basic standard
استاندارد اولیه
standard temperature and pressure
شرایط استاندارد
normal temperature and pressure
شرایط استاندارد
nonstandard
غیر استاندارد
standardises
استاندارد نمودن
standardising
استاندارد نمودن
standardize
استاندارد نمودن
standardized
استاندارد شده
standardizes
استاندارد نمودن
frequency standard
استاندارد فرکانس
standardizing
استاندارد نمودن
boilerplate
متن استاندارد
standard
استاندارد همگون
dialects
ی در زبان استاندارد
magnetic standard
اهنربای استاندارد
standardised
استاندارد نمودن
primary standard
استاندارد اولیه
resistance standard
مقاومت استاندارد
silver standard
استاندارد نقره
table lamp
لامپ استاندارد
standard measure
اندازه استاندارد
standard specification
مقررات استاندارد
standard specification
دستورات استاندارد
standard solution
محلول استاندارد
standard pitch
گام استاندارد
standard section
پروفیل استاندارد
standard rate
نرخ استاندارد
standard candle
شمع استاندارد
standard error
خطای استاندارد
standard cell
پیل استاندارد
standard condition
شرایط استاندارد
standard ohm
اهم استاندارد
standard costs
هزینههای استاندارد
traditional chess
شطرنج استاندارد
standard interface
واسطه استاندارد
secondary standard
استاندارد ثانویه
standardization
استاندارد سازی
standard atmosphere
اتمسفر استاندارد
standard bar
میله استاندارد
standard function
تابع استاندارد
atmospheres
اتمسفر استاندارد جو
standard price
قیمت استاندارد
standard class
درجه استاندارد
standard pascal
پاسکال استاندارد
standard resistor
مقاومت استاندارد
substandard
زیر استاندارد
standard interface
رابط استاندارد
atmosphere
اتمسفر استاندارد جو
standard penetration
ازمایش نفوذی استاندارد
standard oil company
شرکت نفت استاندارد
standard oxidation potential
پتانسیل اکسایش استاندارد
standard hydrogen electrode
الکتورد هیدروژن استاندارد
ieee
واسط استاندارد IEEE
mnemonic
استاندارد اختصار کلمه
data encyption standard
استاندارد حفافت داده
standard oil company
استاندارد اویل کمپانی
pop up menu
منوی غیر استاندارد
standard product cost
ارزش تولید استاندارد
standard conversion factor
ضریب تبدیل استاندارد
ambient quality standard
استاندارد کیفیت پرمون
cut the mustard
<idiom>
به حد استاندارد لازم رسیدن
ansi
کدهای استاندارد ANSI
primary standard grade
خلوص استاندارد اولیه
clark
پیل استاندارد کلارک
standard electrode potential
پتانسیل استاندارد الکترود
calibration
مین یک بررسی استاندارد
NDIS
واسط دستور استاندارد
standard heat of formation
گرمای تشکیل استاندارد
standard electrode potential
پتانسیل الکترود استاندارد
up to par/scratch/snuff/the mark
<idiom>
متناسب با استاندارد طبیعی
raunchier
پست تر از استاندارد یا میزان متداول
dif
استاندارد مخصوص فایلهای داده
feed back
اخذ اطلاعات ومقایسه ان با استاندارد
calibrating standard
تنظیم شده به صورت استاندارد
raunchy
پست تر از استاندارد یا میزان متداول
current standard cost
هزینه استاندارد و مورد قبول
standards
عیار قانونی استاندارد مقرر
raunchiest
پست تر از استاندارد یا میزان متداول
stp
pressure temperatureand standardشرایط استاندارد
standard
عیار قانونی استاندارد مقرر
international organisation for standard
موسسه بین المللی استاندارد
nibbling
نصف طول بایت استاندارد
international standard atmosphere
اتمسفر استاندارد بین المللی
nibble
نصف طول بایت استاندارد
nibbled
نصف طول بایت استاندارد
ntp
pressure temperatureand normalشرایط استاندارد
nybble
نصف طول بایت استاندارد
standard free energy of formation
انرژی ازاد تشکیل استاندارد
per standard compass
برحسب قطب نمای استاندارد
nibbles
نصف طول بایت استاندارد
RJ connector
استاندارد عمومی اتصال چهارسیمی
metric
اندازهای استاندارد یامعیارمتری متری
ieee
استاندارد مون Token Bus
ton
واحد استاندارد وزن در سیستم متریک
standardize
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardizes
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
sops
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
standardising
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardizing
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
bogies
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
clout
هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
clouted
هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
clouting
هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
bogeys
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogeys
ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
bogey
ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
NetBIOS
استاندارد دستورات که غالبا استفاده میشود.
bogey
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogies
ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
standardises
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
tons
واحد استاندارد وزن در سیستم متریک
FTAM
روش استاندارد ارسال فایل OSI
advanced
یک نوع واسط استاندارد برای CD-ROMها
extended industry standard architecture
معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
eisa
معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
ECMA
استاندارد نشانههای برای رسم فلوچارت
ansi
گونه استاندارد زبان برنامه نویس C
army standard score
نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
ice point
دمای تعادل مخلوط اب و یخ در فشار استاندارد
clouts
هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
standardised
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
Industry Standard Architecture
استاندارد برای باس در IBMPC یا سازگار با آن
ieee
استاندارد بیان کننده اتصالات داده با......... و........
density attitude
ارتفاع مربوط به غلظت استاندارد هوا
sop
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
V series
استاندارد برای ارسال داده به کمک مودم
asynchronous
2-استاندارد CCITT , ANSI مربوط به ارسال خانه
international file format
استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
basics
کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
quality
استاندارد متن چاپ شده از یک چاپگر مشخص
Green Book
مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
differential effects
اثرتغییر شرایط استاندارد روی سهمی گلوله
qualities
استاندارد متن چاپ شده از یک چاپگر مشخص
Hewlett Packard
مجموعه دستورات استاندارد برای شرح گرافیک
depreciation of currency
کاهش قیمت اسمی سکه طلای استاندارد
basic
کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
gauge railway
فاصله استاندارد دو ریل موازی راه اهن
ieee
استاندارد بیان کننده سیستم شبکه اینترنت
modularization
برنامههای طراحی از مجموعه از بخشهای تابعی استاندارد
MCGA
استاندارد آداپتور گرافیک رنگی در کامپیوترهای IBM PC
PCMCIA
حافظه یا وسیله جانبی که با استاندارد PCMCIA مط ابقت دارد
PPQN
قالب زمانی معروف که در استاندارد MIDI استفاده میشود
leap frog test
استاندارد که از یک محل ثابت و نه تغییر در حافظه استفاده میکند
IFF
استاندارد برای فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-CD
multicolour
استاندارد آداپتور گرافیک رنگی مناسب در کامپیوترهای IBM PC
standard item
اقلام نمونه یا استاندارد یامطابق معیار تعیین شده
basic fortran
استاندارد امریکایی و تاییدشده از زبان برنامه نویسی فرترن
encryption
استاندارد برای سیستم رمز گذاری داده بلاک
lips
استاندارد و اندازه گیری توان پردازش از موتور واسط
density
دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
part
قالب زمان معروف برای ترتیب استاندارد MIDI
special
حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست
densities
دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
SI
Dunites SystemeInternational استاندارد سیستم بین المللی متری
interfaces
استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
normal
قالب استاندارد برای فضای ذخیره سازی داده
physical
پایین ترین لایه استاندارد شبکه ISO/OSI
par
حساب امتیاز استاندارد برای هر بخش از بازی گلف
interface
استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
half
دیسک درایویی که مقابل آن نیمی از حالت استاندارد باشد.
PRN
نشانهای در Dos-Ms برای نشان دادن پورت چاپگر استاندارد
s 00 bus
یک وسیله استاندارد اتصال میان برخی ریزکامپیوترها وتجهیزات جانبی
category wiring
یکی از 5 سطح استاندارد معرفی شده توسط EIA / TIA
eia interface
یک رابط استاندارد میان دستگاههای جانبی وریزکامپیوترها و مدمها وترمینالها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com