Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (11 milliseconds)
English
Persian
utilised
مورد استفاده قرار دادن
utilises
مورد استفاده قرار دادن
utilising
مورد استفاده قرار دادن
utilize
مورد استفاده قرار دادن
utilizes
مورد استفاده قرار دادن
utilizing
مورد استفاده قرار دادن
Search result with all words
utilised
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilises
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilising
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilizes
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilizing
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
Other Matches
applique
مورد استفاده قرار گرفته
reed
شانه
[وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
bridged
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridge
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
letter de chancellerie
نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
bridges
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
store
ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
storing
ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
marginalising
مورد کمتوجهی قرار دادن
inveighs
مورد حمله قرار دادن
inveighing
مورد حمله قرار دادن
inveighed
مورد حمله قرار دادن
marginalized
مورد کمتوجهی قرار دادن
marginalizing
مورد کمتوجهی قرار دادن
take to task
مورد مواخذه قرار دادن
invading
مورد تجاوز قرار دادن
go for
مورد حمله قرار دادن
marginalises
مورد کمتوجهی قرار دادن
invaded
مورد تجاوز قرار دادن
invade
مورد تجاوز قرار دادن
marginalised
مورد کمتوجهی قرار دادن
invades
مورد تجاوز قرار دادن
inveigh
مورد حمله قرار دادن
marginalize
مورد کمتوجهی قرار دادن
to assent
مورد موافقت قرار دادن
to bring odium on
مورد نفرت قرار دادن
marginalizes
مورد کمتوجهی قرار دادن
rethinks
دوباره مورد تفکر قرار دادن
rethought
دوباره مورد تفکر قرار دادن
ingratiation
مورد لطف وتوجه قرار دادن
questioned
مورد تردیدیا اعتراض قرار دادن
pick to pieces
سخت مورد انتقاد قرار دادن
questions
مورد تردیدیا اعتراض قرار دادن
rethinking
دوباره مورد تفکر قرار دادن
ingratiate
مورد لطف و عنایت قرار دادن
reappraised
دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
ingratiating
مورد لطف و عنایت قرار دادن
reappraises
دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
reappraise
دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
reappraising
دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
ingratiates
مورد لطف و عنایت قرار دادن
ingratiated
مورد لطف و عنایت قرار دادن
question
مورد تردیدیا اعتراض قرار دادن
rethink
دوباره مورد تفکر قرار دادن
thermate
نوعی ماده اتشزاست که در گلولههای اتشزا مورد استفاده قرار می گیرد و معمولا مخلوط اکسیداهن و الومینیم میباشد
condemn
مورد اعتراض قرار دادن تخط ئه کردن
condemning
مورد اعتراض قرار دادن تخط ئه کردن
condemns
مورد اعتراض قرار دادن تخط ئه کردن
verbal note
شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
straddle trench
خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
Tekke motife
نگاره تکه
[این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
tanner
[پوست اصلاح شده توسط دباغ که گاه حاشیه فرش ها و یا در پشت فرش یا چرمسازی مورد استفاده قرار می گیرد.]
skimmed
سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skim
سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skims
سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
chain stitch
گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد
electroplat
قرار دادن یک فلز بر روی سطح مواد با استفاده ازالکترولیز
civil reserve air fleet
گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
provisional ball
گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
log wood
درخت بقم
[در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
common use
مورد استفاده عمومی استفاده مشترک
classifying
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classify
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classifies
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
star design
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
swap
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swaps
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swops
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
to receive attantion
مورد توجه قرار گرفتن
unquestioned
مورد بازپرسی قرار نگرفته
viewless
مورد نظر قرار نگرفته
postured
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posturing
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posture
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postures
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
nursling
بچهای که مورد موافبت قرار میگیرد
usages
مورد استفاده
utilized
مورد استفاده
usage
مورد استفاده
spectrophotometry
اسپکتروفتومتر
[در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
usage
استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
usages
استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
shares
باس مورد استفاده
to put to use
مورد استفاده قراردادن
out port
ساحلی مورد استفاده سر پل
man power
تعداداشخاص مورد استفاده
share
باس مورد استفاده
capital employed
سرمایه مورد استفاده
shared
باس مورد استفاده
I had no opportunity to discuss the matter .
فرصت نشد که موضوع را مورد بحث قرار بدهم
lionize
مورد توجه زیاد قرار گرفتن شیر کردن
tantalus
تانتالوس که مورد شکنجه شدید زاوش قرار گرفت
consents
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consenting
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consented
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consent
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
day beacon
برج ناوبری مورد استفاده درروز
tartan
ماده شیمیایی مورد استفاده در پیست
common user supplies
کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد
use up
تحلیل بردن مورد استفاده قرارگرفتن
wraparound
ی مورد استفاده واقع شده باشد
active stock
موجودی انبار که مورد استفاده قرارمیگیرد
procedure
روش یا مسیر مورد استفاده در حل مشکل
common user items
کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد
working section
قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
link route segments
راههای مورد استفاده برای حمل بار یکپارچه
Italian Villa style
[سبک التقاطی مورد استفاده در قرن نوزدهم بومی ایتالیا]
jan grid
سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
caught with hand in the cookie jar
<idiom>
مچ کسی را گرفتن
[بخصوص در مورد سوء استفاده از موضع قدرت و مقام]
high frequency
فرکانس رادیویی بین 3 تا 03مگاهرتز مورد استفاده درمخابرات هوا به دریا
monofuel
سوختی که بتنهایی و بدون نیاز به هوا یا اکسیدکننده دیگر مورد استفاده قرارمیگیرد
battery
استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
batteries
استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
line
رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
lines
رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
how about
<idiom>
برای ارائه پشنهاد یا جویا شدن نظر دیگران در مورد چیزی یا کاری استفاده می شود
square away
سروسامان دادن به دردسترس قرار دادن
carpet beetle
نوعی سوسک که در حالت لارو حشره الیاف پشم را مورد تغذیه خود قرار داده و اصطلاحا باعث بیدزدگی فرش می شود
missile monitor
نوعی سیستم توزیع اتش الکترونیکی متحرک پدافندهوایی که در سطح گروه وگردان و اتشبار مورد استفاده میباشد
carpet moth
بید فرش که خصوصا در جاهای تاریک و کم نور الیاف پشم فرش را مورد حمله قرار می دهد
Judge not , that ye be not judged.
<proverb>
قضاوت نکن ,تا مورد قضاوت قرار نگیرى.
engels law
ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
give evidence of
گواهی دادن در مورد
subschema
زیرمجموعه با تغییر شکل دیدگاه منطقی از شمای پایگاه داده که مورد نیاز برنامه کاربردی استفاده کننده بخصوصی میباشدزیرشمای
to weigh in
[on something]
تذکر دادن
[در مورد چیزی]
objurgate
سخت مورد انتقادقرار دادن
chcp
در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
postbyte
بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
freeware
نرم افزاری که در دامنه عمومی قرار دارد و هر کسی بدون پرداخت میتواند از آن استفاده کند
dediction of way
هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
mathematical school
مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
expanded memory system
ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
handing
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
hand
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
bounces
مورد توپ وتشرقرار دادن بیرون انداختن
bounced
مورد توپ وتشرقرار دادن بیرون انداختن
bounce
مورد توپ وتشرقرار دادن بیرون انداختن
puts
قرار دادن
set
قرار دادن
locates
قرار دادن
individuate
تک قرار دادن
locating
قرار دادن
sets
قرار دادن
placement
قرار دادن
posit
قرار دادن
located
قرار دادن
setting up
قرار دادن
lay
قرار دادن
settles
قرار دادن
locate
قرار دادن
relative location
قرار دادن
lays
قرار دادن
settle
قرار دادن
underexpose
قرار دادن
placements
قرار دادن
superpose
قرار دادن
rowed
قرار دادن
row
قرار دادن
lodges
قرار دادن
rows
قرار دادن
lodge
قرار دادن
make
قرار دادن
put
قرار دادن
lodged
قرار دادن
parks
قرار دادن
park
قرار دادن
parked
قرار دادن
putting
قرار دادن
packs
قرار دادن
makes
قرار دادن
pack
قرار دادن
place at disposal
در دسترس قرار دادن
utilizes
مورداستفاده قرار دادن
immurement
در دیوار قرار دادن
doubted
موردتردید قرار دادن
pronate
دمر قرار دادن
utilize
در دسترس قرار دادن
doubting
موردتردید قرار دادن
inprocess
درجریان قرار دادن
doubts
موردتردید قرار دادن
put to
در تنگنا قرار دادن
incase
در صندوق قرار دادن
doubt
موردتردید قرار دادن
put in
قرار دادن چیزی در
oppress
درمضیقه قرار دادن
oppresses
درمضیقه قرار دادن
compacting
تنگ هم قرار دادن
impacts
زیرفشار قرار دادن
subjecting
در معرض قرار دادن
subjected
در معرض قرار دادن
compacted
تنگ هم قرار دادن
oppressing
درمضیقه قرار دادن
prefer
جلو قرار دادن
subject
در معرض قرار دادن
enfilade
روبروی هم قرار دادن
set of the sails
قرار دادن بادبانها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com