English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
dubious مورد شک مشکوک
dubitable مورد شک مشکوک
Search result with all words
doubtful ترکش مشکوک مورد تردید
Other Matches
obscures مشکوک
questionable مشکوک
precarious <adj.> مشکوک
impeachable مشکوک
obscurest مشکوک
obscuring مشکوک
dubitable مشکوک
open to question <adj.> مشکوک
in dispute مشکوک
obscurer مشکوک
doubtful مشکوک
touch and go مشکوک
suspicious مشکوک
esoteric مشکوک
uncertain مشکوک
uncertainly مشکوک
obscure مشکوک
fishy مشکوک
skeptic مشکوک
obscured مشکوک
unsuspected نا مشکوک
cleanest کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
suspected مشکوک مظنون
vacillatory مردد مشکوک
problematically بطور مشکوک
toss up مسئله مشکوک
to admit of d مشکوک بودن
ambiguities سخن مشکوک
left-handed دورو مشکوک
doutful category کشتی مشکوک
toss-up مسئله مشکوک
dubiously بطور مشکوک
obscure مشکوک ساختن
obscured مشکوک ساختن
obscures مشکوک ساختن
obscurest مشکوک ساختن
ambiguity سخن مشکوک
questionable results نتایج مشکوک
suspecta مشکوک شدن
obscuring مشکوک ساختن
obscurer مشکوک ساختن
shady سایه افکن مشکوک
questionable سوال برانگیز مشکوک
suspect battery اتشبار مشکوک دشمن
to become suspected مشکوک [مظنون] شدن
it is of doubtful proveance مبدا ان مشکوک است
doubtful account طلب مشکوک الوصول
bad dept طلب مشکوک الوصول
inquest بازجویی و تحقیق در موردمرگهای مشکوک
brassage هزینه مشکوک نمودن شمش
apocryphal دارای اعتبار مشکوک ساختگی
inquests بازجویی و تحقیق در موردمرگهای مشکوک
The suspected offender [perpetrator] is a previously respectable father. پدری تا به حال محترم مشکوک به جرم است .
precarious عاریهای بسته بمیل دیگری مشروط بشرایط معینی مشکوک
pseudepigrapha نوشته هاوکتابهای مشکوک الاعتباری که تالیف انهارابنویسندگان نسبت میدهد
purple در رهگیری هوایی یعنی یکان یا هواپیمای تعیین شده مشکوک به حمل جنگ افزاراتمی است
area of operational interest منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
objects مورد
indirect objects مورد
instance مورد
object مورد
direct objects مورد
objecting مورد
objected مورد
instances مورد
case مورد
inapposite بی مورد
out of place بی مورد
occasions مورد
occurence مورد
cases مورد
occasioned مورد
occasion مورد
unseasonable بی مورد
unseasonably بی مورد
occasioning مورد
open to question <adj.> مورد شک
inopportune بی مورد
oportuneness مورد
hold up <idiom> مورد هدف
fishy مورد تردید
usages مورد استفاده
usage مورد استفاده
case analysis تحلیل مورد
expectative مورد انتظار
undue ناروا بی مورد
in dispute مورد بحث
in no instance در هیچ مورد
liable to prosecution مورد تعقیب
opportuneness مورد مناسب
object of transaction مورد معامله
myrtaceae تیره مورد
myrtle مورد سبز
objcetionable مورد ایراد
case studies مورد پژوهی
confutation مورد تکذیب
utilized مورد استفاده
case study مورد پژوهی
myrtle berry مورد دانه
requirement مورد نیاز
undue بی جهت بی مورد
beloved مورد علاقه
noted مورد ملاحظه
mytaceous از تیره مورد
involved مورد بحث
instances لحظه مورد
subject of hire مورد اجاره
exploitation [utilization] مورد مصرف
special case مورد ویژه
sightly مورد نظر
entitlement مورد سزیدگی
entitlements مورد استحقاق
schreber case مورد شربر
savory مورد پسند
instance لحظه مورد
usage مورد مصرف
using مورد مصرف
taken مورد تحسین
to make observations [about] [on] نگریختن [در مورد] [به]
savoury مورد پسند
entitlement مورد استحقاق
utilisation [British] مورد مصرف
entitlements مورد سزیدگی
utilization مورد مصرف
cases مورد غلاف
case دعوی مورد
case مورد غلاف
taken مورد قبول
unnecessary roughness خشونت بی مورد
received مورد قبول
cases دعوی مورد
laughing stock مورد تمسخر
under disccussion مورد بحث
As the case may be . برحسب مورد( آن)
In this case ( instance) . دراین مورد
happy [about] <adj.> خشنود [در مورد]
to make observations [about] [on] اندیشیدن [در مورد] [به]
collector's item مورد استثنائیوویژهیککلکسیون
it is of frequent خیلی مورد دارد
unregarded مورد توجه قرارنگرفته
intended saving پس انداز مورد انتظار
scrutinising مورد مداقه قراردادن
agreement area سطح مورد قرارداد
inappositely بطور بیجایا بی مورد
competitive goods کالاهای مورد رقابت
aknowledge character کاراکتر مورد قبول
to decide [on] تصمیم گرفتن [در مورد]
analyte ماده مورد تجزیه
anticipated inflation تورم مورد انتظار
share باس مورد استفاده
scrutinize مورد مداقه قراردادن
scrutinized مورد مداقه قراردادن
scrutinizing مورد مداقه قراردادن
man of confidence شخص مورد اعتماد
scrutinises مورد مداقه قراردادن
make for مورد حمله قراردادن
shares باس مورد استفاده
scrutinised مورد مداقه قراردادن
lime requirement اهک مورد نیاز
anticipated price قیمت مورد انتظار
scrutinizes مورد مداقه قراردادن
i mentioned one case in p یک مورد بخصوص را ذکرکردم
impugn مورد اعتراض قراردادن
conventional مورد قبول عامه
approve توافق در مورد چیزی
approves توافق در مورد چیزی
desired effects اثرات مورد نظر
reserve requirements ذخائر مورد نیاز
sub judice مورد مطالعه دادگاه
capital employed سرمایه مورد استفاده
approving توافق در مورد چیزی
impugned مورد اعتراض قراردادن
contested area منطقه مورد نزاع
impugning مورد اعتراض قراردادن
hereon در این مورد در اینجا
impugns مورد اعتراض قراردادن
he won a high praise مورد ستایش بسیارواقع شد
give evidence of گواهی دادن در مورد
in prospect مورد انتظار [در برنامه ]
expected value ارزش مورد انتظار
expected price قیمت مورد انتظار
expected frequency فراوانی مورد انتظار
expectation value مقدار مورد توقع
to make observations [about] [on] تامل کردن [در مورد] [به]
draw fire <idiom> مورد انتقاد قرارگرفتن
target audience افراد مورد نظر
foolhardy دارای تهور بی مورد
target price قیمت مورد نظر
target profit سود مورد نظر
draw fire <idiom> مورد هدف بودن
test town شهر مورد ازمایش
principle of exclusion در مورد کالاهای خصوصی
admire مورد شگفت قراردادن
admired مورد شگفت قراردادن
admires مورد شگفت قراردادن
policy options انتخابهای مورد نظر
polestar هادی مورد توجه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com