English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
haute couturer موسسه طراحی لباس ومد بانوان
Other Matches
negligees لباس توی خانه بانوان
neglige لباس توی خانه بانوان
n,glig,s لباس توی خانه بانوان
negligee لباس توی خانه بانوان
nsfnet یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
to dress [put on your clothes or particular clothes] لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
frostwork نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
cost center قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
nubus NUbus به اداپتوری نیاز داردکه مخصوصا" برای گیرندههای 69 سوزنی طراحی ان طراحی شده گذر گسترشی سریع کامپیوترacintosh
cad طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
cads طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
computer aided design طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
institutionalizing در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalises در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizes در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalising در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalize در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
mesdames بانوان
ladiesand gentelmen بانوان و اقایان
reverses روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
to make place for ladies برای بانوان بازکردن
donna عنوان مودبانه بانوان
pelerine خز پشت گردن بانوان
gentlewomanlike شایسته بانوان نجیب ومحترم
pattern lady بانویی که سرمشق بانوان دیگر باشد
motley مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out پهن کردن لباس [روی بند لباس]
life jacket لباس نجات لباس چوب پنبهای
computer aided design and drafting طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
establishments موسسه
inst موسسه
stablishment موسسه
institution موسسه
institutes موسسه
instituted موسسه
institute موسسه
instituting موسسه
enterprise موسسه
establishment موسسه
enterprises موسسه
corporations موسسه
corporation موسسه
entities موسسه مستقل
correctional institution موسسه تادیبی
entity موسسه مستقل
charitable institution موسسه خیریه
civilian enterprise موسسه غیرنظامی
credit institution موسسه اعتباری
foundation موسسه خیریه
bindery موسسه صحافی
foundress موسسه بانیه
business موسسه بازرگانی
charities موسسه خیریه
charity موسسه خیریه
economic unit موسسه دولتی و ...
installation property مایملک موسسه
discount house موسسه تنزیل
businesses موسسه بازرگانی
finance house موسسه مالی
installations موسسه نظامی
installation موسسه نظامی
closed shop موسسه کارشناسی
translation agency موسسه ترجمه
enterprises موسسه اقتصادی
pawnshop موسسه رهنی
closed shops موسسه کارشناسی
enterprise موسسه اقتصادی
establishment موسسه دسته کارکنان
institute of materials management موسسه مدیریت مواد
wiring موسسه سیم سازی
institute of purchasing and supply موسسه خرید و عرضه
financial intermediary موسسه مالی واسطه
enterprise موسسه یا بنگاه اقتصادی
enterprises موسسه یا بنگاه اقتصادی
consolidation ادغام دو یاچند موسسه
joint enterprise موسسه اقتصادی مشترک
consolidation ادغام دو یا چند موسسه
social welfare موسسه رفاه اجتماعی
social service موسسه تعاون اجتماعی
firmer کارخانه موسسه بازرگانی
sovkhoz موسسه کشاورزی وروستایی
nonprofit firm موسسه غیر انتفاعی
firm کارخانه موسسه بازرگانی
establishments موسسه دسته کارکنان
firmest کارخانه موسسه بازرگانی
shipping agent موسسه حمل کالا
carriers موسسه حمل و نقل
carrier موسسه حمل و نقل
jobholder عضو ثابت موسسه
charles babbage institute موسسه چارلز بابیج
firms کارخانه موسسه بازرگانی
principals رئیس موسسه اثاثه ارثی
firm واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
common carrier موسسه حمل و نقل عمومی
firmer واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
firmest واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
clearinghouse موسسه تهاتری لندن انبار
principal رئیس موسسه اثاثه ارثی
contracting carrier موسسه حمل و نقل موردقرارداد
american national standards institute موسسه ملی استانداردهای امریکا
actual carrier موسسه حمل و نقل واقعی
firms واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
social audit ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
international organisation for standard موسسه بین المللی استاندارد
private enterprise اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
steam iron ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam irons ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
business combination ادغام دو یا چند موسسه دریکی از ان موسسات
outsider موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
corporations شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
icot موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
interoffice مکاتبه و مراسله بین ادارات یک موسسه
outsiders موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
corporation شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
uniform لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniforms لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
entrepreneur مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
discount house موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
net net worth ارزش کل داراییهای یک موسسه منهای قروض و تعهداتش
entrepreneurs مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
institute for professionals ofcomputer certification موسسه تایید متخصص
ichnography طراحی
Internet ل طراحی
roughing طراحی
planning طراحی
architectonics طراحی
draughtsmanship طراحی
designs طراحی
designing طراحی
drafting machine خط کش طراحی
design طراحی
IAB ل طراحی
graphic fitting خط کش طراحی
admin تشریفات اداری و وفایف دیگر مربوط به کارکرد یک موسسه
confirming house موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
house organ مجله یا نشریهای که بین کارمندان یک موسسه پخش شود
sketches طراحی کلیات
designing حیله گر طراحی
sketch طراحی کلیات
sketched طراحی کلیات
design طراحی کردن
design automation خودکاری در طراحی
environmental design طراحی محیطی
design costs هزینههای طراحی
design objective هدف طراحی
logical design طراحی منطقی
design language زبان طراحی
drawing office دفتر طراحی
system design طراحی سیستم
design and construction طراحی و ساخت
forms design طراحی فرم ها
designs طراحی محصولات
logical design طراحی نطقی
design طراحی محصولات
modular design طراحی پیمانهای
computer design طراحی کامپیوتری
designs طراحی کردن
logic design طراحی منطقی
design aids وسائل طراحی
design cycle چرخه طراحی
ieee Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
colony موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم [مانند زندان]
structured design طراحی ساختار یافته
topology طراحی ماشینهای شبکه
centralized design طراحی تمرکز یافته
graphic arts هنر خط نویسی و طراحی
batiks طراحی روی پارچه
planography نقشه نگاری طراحی
block design test ازمون طراحی با مکعبها
landscape garden طراحی فضای سبز
foreground بخش نوشتاری یک طراحی
design automation طراحی به طور خودکار
crack stopper خصوصیتی در طراحی یک ساختمان
ergonomics علم طراحی ماشین
batik طراحی روی پارچه
redesign طراحی مجدد کردن
silk نخ ابریشم مخصوص طراحی
graphic arts هنر طراحی ودکوراسیون
combination توافق بین دو یا چند موسسه به منظور دست یافتن به بهره بیشتر
ich nographic وابسته به طراحی و زمینه سازی
kohs'block design test ازمون طراحی با مکعبهای کوهس
pattern laying مین گذاری طراحی شده
arras نقاشی طراحی قلاب دوزی
drawings هنر طراحی تابلو نقاشی
carboard architecture [مدل طراحی با سطحی صاف]
designs مشخصاتی برای طراحی یک محصول
engineering drawing طراحی و نقشه کشی مهندسی
Brownian [طراحی مناظر به سبک برنز]
drawing هنر طراحی تابلو نقاشی
design مشخصاتی برای طراحی یک محصول
iee /s 00 مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
damascene-work [طراحی حجاری شده بر روی فلز]
primed خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
primes خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
prime خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
knowledge طراحی و نوشتن سیستمهای کامپیوتر خبره
ichnographic وابسته به طراحی یازمینه سازی طرحی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com