Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
genie
موشک هوا به هوای ازاد باکلاهک اتمی
genies
موشک هوا به هوای ازاد باکلاهک اتمی
Other Matches
tartars
نوعی موشک زمین به هوای دریایی غیر اتمی
tartar
نوعی موشک زمین به هوای دریایی غیر اتمی
sprint
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprinted
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprints
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
midcourse guidance
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
atom rocket
موشک اتمی
sidewinder
موشک هوا به هوای سایدویندر
falcon
موشک هدایت شونده هوا به هوای فالکن
sparrow
نوعی موشک هوا به هوای هدایت شونده
sparrows
نوعی موشک هوا به هوای هدایت شونده
falcons
موشک هدایت شونده هوا به هوای فالکن
hard base
سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
out of doors
در هوای ازاد
out of door
در هوای ازاد
the open
هوای ازاد
open air
در هوای ازاد
open exercise
ورزش در هوای ازاد
out door court
زمین هوای ازاد
boosted rocket
موشک ازاد
free rocket
موشک ازاد
free flight
موشک ازاد
redeye
موشک زمین به هوای ردای که از روی دوش تیراندازی میشود
thor
نوعی موشک یک مرحلهای اتمی بالیستیکی برد متوسط
hound dog
موشک هوا به زمین مخصوص هواپیماهای ب-25 با کلاهک اتمی
out door
صحرایی در هوای ازاد انجام شده
titan
نوعی موشک دو طبقه قاره پیمای بالیستیکی مجهز به کلاهک اتمی
titans
نوعی موشک دو طبقه قاره پیمای بالیستیکی مجهز به کلاهک اتمی
minuteman
نوعی موشک سه مرحلهای قاره پیمایی که کلاهک اتمی حمل میکند
typhoons
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoon
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
blast valve
سوپاپ ازاد کننده هوای گرم برای صعود بالن
serenading
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenaded
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenade
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenades
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
gimlet
نوعی موشک ازاد هوا به زمین با پرههای تاشونده
gimlets
نوعی موشک ازاد هوا به زمین با پرههای تاشونده
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
cap
راس باکلاهک پوشاندن
capped
راس باکلاهک پوشاندن
armor piercing capped
گلوله باکلاهک ثاقب
plenum method
طریقه تهویه مکانی بوسیله بزورداخل کردن هوای تازه دران هوای رابیرون کند
rainout
ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
minometer
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
implosion weapon
جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
isotopy
دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
fog lookouts
دیدبانهای هوای نامساعد دیدبان هوای بد
missilery
موشک شناسی مبحث ساختمان وپرتاب موشک
missilry
موشک شناسی مبحث ساختمان وپرتاب موشک
proliferation
سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
atomic weight
وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
fallout contours
خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
clean weapon
جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
european atomic energy community
جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
celestial guidance
سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
cut off velocity
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
subroc
موشک نصب شده روی زیردریایی موشک مخصوص زیردریایی
glide path
مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
turbocharger
گرم کننده هوای کاربوراتور انباره هوای کاربوراتور
nucleon
اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
nuclear stalemate
گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
refire time
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
surface missile
موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
turbojet
توربین هوای فشرده کمپرسور هوای فشرده
fission to yield ratio
توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
effluvium
پخش بخارج هوای گرفته و خفه استشمام هوای خفه و گرفته
cloud chamber effect
اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
atomic demolition munition
خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
free gyroscope
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
survey meter
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
early time
زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
apogee
زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
high sea
دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
petticoatsfever
هوای زن
moist air
هوای تر
air blast
هوای دم
free enterprise
اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
forced draft
هوای با فشار
raininess
هوای بارانی
queen's weather
هوای باز
foul weather
هوای خراب
secondry air
هوای ثانویه
In the open air.
در هوای آزاد.
compressed air
هوای متراکم
foul weather
هوای نامساعد
temperate climate
اب و هوای معتدل
swelters
هوای گرم
sweltered
هوای گرم
compressed air
هوای فشرده
dead air
هوای راکد
drippy
هوای گرفته
agglutinant
هوای التیام
adverse weather
هوای نامساعد
blast roasting
تشویه با هوای دم
circulationg air
هوای در گردش
emergency air
هوای اضطراری
air breathing
هوای تنفسی
exhaust air
هوای خروجی
carburetor air
هوای کاربراتور
passion
هوای نفس
broken weather
هوای بی قرار
swelter
هوای گرم
stable air
هوای پایدار
liquid air
هوای مایع
humid air
هوای شرجی
marsh malaria
هوای مردابی
air
هوای دم هوا
humid air
هوای نمناک
aired
هوای دم هوا
airs
هوای دم هوا
intake air
هوای ورودی
heavy weather
هوای خراب
heavy weather
هوای طوفانی
marine climate
اب و هوای دریایی
low air pressure
فشار هوای کم
hot blast
هوای دم داغ
effulge
برق هوای باز
acclimating
به اب و هوای جدید خو گرفتن
bleed air
هوای کمپرس شده
tire pressure
فشار هوای لاستیک
tire inflation
فشار هوای لاستیک
ego trip
تسلیم به هوای نفس
acclimate
به آب و هوای جدید خو گرفتن
acclimated
به اب و هوای جدید خو گرفتن
lour
هوای گرفته وابریwerewolf
acclimates
به اب و هوای جدید خو گرفتن
fair weather
دارای هوای صاف
blow cold
هوای سرد دمیدن
blow hot
هوای گرم دمیدن
cooling blower
دمنده هوای سرد
cooling air
هوای سرد کننده
liquid air
هوای مایع شده
outdoorsy
<adj.>
عاشق هوای آزاد
choke damp
دم :هوای ته چاه یاکان
heatwaves
موج هوای گرم
owl light
هوای گرگ و میش
oh what a nasty weather
چه هوای کثیفی است
caisson foundation
پی سازی با هوای فشرده
warm fronts
جبهه هوای گرم
warm front
جبهه هوای گرم
torchlight
هوای گرگ ومیش
mouthpieces
لوله هوای غواص
mouthpiece
لوله هوای غواص
liquid air container
مخزن هوای مایع
ego trips
تسلیم به هوای نفس
air tank
کپسول هوای غواصی
air compressor
هوای فشرده ساز
lower
هوای گرفته وابری
lowered
هوای گرفته وابری
lowering
هوای گرفته وابری
forced draft
هوای تحت فشار
cold fronts
پیشان هوای سرد
cold fronts
جبهه هوای سرد
cold front
پیشان هوای سرد
cold front
جبهه هوای سرد
hot blast main
هدایت هوای دم داغ
Beautiful music ( weather ) .
موسیقی ( هوای ) قشنگ
dusk
هوای گرگ ومیش
lowers
هوای گرفته وابری
hot blast cupola
کوپل هوای گرم
cold spell or cold snap
<idiom>
یک جعبه هوای سرد
saturated air
هوای اشباع شده
blasts
هوای دم کوره بلند دم
heatwaves
هوای گرم طولانی
mouthguard
لوله هوای غواص
blast
هوای دم کوره بلند دم
heatwave
هوای گرم طولانی
twilight
هوای گرگ ومیش
intake air heater
گرمکن هوای ورودی
secondary airflow
جریان هوای فرعی
free living
تسلیم هوای نفس
intake air
هوای مکیده شده
heatwave
موج هوای گرم
rockets
موشک
rocketing
موشک
rocketed
موشک
ballistic missiles
موشک
rocket
موشک
ballistic missile
موشک
missiles
موشک
missile
موشک
antimissile missile
موشک ضد موشک
atomic
اتمی
nuclear
اتمی
hexatomic
شش اتمی
triatomic
سه اتمی
nuclear strike
تک اتمی
diatomic
دو اتمی
monoatomic
یک اتمی
Keep an eye on things.
هوای کاررا داشته باش
acclimation
اعتیاد به اب و هوای جدید سازش
thermostat
تنظیم کننده هوای سرد
thermostats
تنظیم کننده هوای سرد
brisk air
هوای خنک و فرح بخش
sensualize
پیروی از هوای نفس کردن
acclimatization
عادت کردن به هوای کوهستان
acclimatization
توافق بااب و هوای یک محیط
acclimatation
توافق بااب و هوای یک محیط
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com