Dictiornary-Farsi | موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
relative plot	موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها


Other Matches

battle line	خط جبهه ناوها
launching area	منطقه به اب زدن ناوها
wooden walls	ناوها یا کشتیهای جنگی
distance line	طناب نگهدارنده ناوها
maneuvering board	تابلوی حرکات ناوها
labor theory of value	براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
maneuvering board	تابلوی نمایش مانور ناوها
mine tracks	ریلهای مین گذاری ناوها
service line	ستون ناوها لجستیکی دریایی
disposition	تنظیم محل ناوها ارایش گرفتن
high line	پل طنابی نقل مکان بین ناوها
cartesian coordinates	سیستم موقعیت که از دو بردار در جهت زاویه راست برای نمایش نقط های که با دو عدد امکان دهی شده است و موقعیت آن را میدهد تشکیل شده است
shipyards	کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها
shipyard	کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها
availability factor	ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
air position	موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
laggin	اب بندی کردن اب بندی ناوها
relative humidity	نم نسبی
relative code	کد نسبی
proportional	نسبی
comparatives	نسبی
comparative	نسبی
self relative	نسبی
respective	نسبی
consanguineous	نسبی
relative	نسبی
proportional limit	حد نسبی
relative humidity	رطوبت نسبی
relative harmonic content	مانده نسبی
relative frequency	بسامد نسبی
persons related to another by descent	اقارب نسبی
relative error	خطای نسبی
fractional error	خطای نسبی
relative importance	اهمیت نسبی
relative income	درامد نسبی
relative movement	حرکت نسبی
relative motion	حرکت نسبی
ipsative score	نمره نسبی
ipsative scale	مقیاس نسبی
relative minimum	حداقل نسبی
relative minimum	می نیمم نسبی
relative maximum	حداکثر نسبی
relative maximum	ماکزیمم نسبی
relative majority	اکثریت نسبی
relative location	ترتیب نسبی
relative jurisdiction	صلاحیت نسبی
relative dispersion	پراکندگی نسبی
comparative cover	پوشش نسبی
relative bearing	جهت نسبی
relative bearing	گرای نسبی
comparative costs	هزینههای نسبی
comparative advantage	مزیت نسبی
relative address	آدرس نسبی
comparative advantage	برتری نسبی
relative address	نشانی نسبی
relationship by bood	قرابت نسبی
proportional tax	مالیات نسبی
blood relationship	قرابت نسبی
relationship by blood	خویشاوندی نسبی
specific gravity	چگالی نسبی
relative density	دانسیته نسبی
relative density	چگالی نسبی
genealogical	نسبی شجرهای
persons related to another by parentage	اقارب نسبی
relative precision	دقت نسبی
emissivity	تابش نسبی
distortion factor	مانده نسبی
consanguinity	قرابت نسبی
relative compaction	تراکم نسبی
proportional liability partnership	شرکت نسبی
specific gravities	چگالی نسبی
relationship by blood	قرابت نسبی
relative nullity	بطلان نسبی
sib	منسوب نسبی
proportional representation	انتخابات نسبی
blood relationship	خویشاوندی نسبی
relative viscosity	گرانروی نسبی
relative wind	باد نسبی
relativeness	نسبی بودن
relativism	نسبی نگری
relative	خودی نسبی
sanguinity	قرابت نسبی
self relative address	نشانی نسبی
relative velocity	سرعت نسبی
whole blood	قرابت نسبی
relativity	فرضیه نسبی
relative solubility	انحلالپذیری نسبی
relative solvation	حلالپوشی نسبی
stranger in blood	غیر نسبی
relative permitivity	گذردهی نسبی
relative term	لفظ نسبی
relative value	مقدار نسبی
relative permeability	نفوذپذیری نسبی
relative prices	قیمتهای نسبی
relative coordinate system	دستگاه مختصات نسبی
relative deformation	تغییر شکل نسبی
a matter of relative importance	موضوعی با اهمیت نسبی
relative bearing	سمت نسبی ناو
sound level	شدت نسبی صوت
relative addressing	نشان دهی نسبی
relative addressing	نشانی دهی نسبی
purchasing power parity	نرخ نسبی مبادله
true air speed	سرعت نسبی هواپیما
relative coding	برنامه نویسی نسبی
relative coding	برنامه نویس نسبی
cultural relativism	نسبی نگری فرهنگی
strain	افزایش طول نسبی
strains	تغییر شکل نسبی
strains	افزایش طول نسبی
relativity of knowledge	نسبی بودن دانش
relativize	بصورت نسبی در اوردن
of relative importance	دارای اهمیت نسبی
strain	تغییر شکل نسبی
employment rate	میزان نسبی اشتغال
relative income hypothesis	فرضیه درامد نسبی
relative refractory period	دوره بی پاسخی نسبی
relative dielectric constant	ثابت دی الکتریک نسبی
relative value of pieces	ارزش نسبی سوارها
relative supersaturation	ابر سیری نسبی
increase of strain	افزایش تغییر طول نسبی
lateral strain	تغییر شکل نسبی جانبی
relativity	فلسفه نسبیه نسبی بودن
strain at failure	افزایش طول نسبی درگسیختگی
bel	واحد شدت نسبی توان
linear strain	تغییر شکل نسبی خطی
simple strain	تغییر طول نسبی ساده
bulk strain	تغییر شکل نسبی حجمی
differential susceptibility and permeabi	مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
elastic strain	تغییر شکل نسبی ارتجاعی
comparative ve	اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
california bearing ratio	توان باربری نسبی کالیفرنیا
coefficient of relative efficiency organ	ضریب نسبی کارایی سازمان
recession	کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
recessions	کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
elasticity of factor substitution	وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
difference chart	جدول تعیین سمت و برد نسبی
cold straining	تغییر بعد نسبی در حالت سرد
stress strain diagram	نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
stress strain curve	منحنی تنش به افزایش طول نسبی
strain energy	انژی حاصل از تغییر شکل نسبی
situs	موقعیت
berth	موقعیت جا
lodgment or lodge	موقعیت
occasioning	موقعیت
occasion	موقعیت
occasions	موقعیت
occasioned	موقعیت
locations	موقعیت
line of position	خط موقعیت
location	موقعیت
orientation	موقعیت
berthed	موقعیت جا
berthing	موقعیت جا
lodgment	موقعیت
situation	موقعیت
positioned	موقعیت
site	موقعیت
situations	موقعیت
sites	موقعیت
sited	موقعیت
condition	موقعیت
berths	موقعیت جا
position	موقعیت
superaerodynamics	ایرودینامیک مربوط به سرعتهای نسبی زیاد ودانسیته کم
adjustable proportional module	نیمه مدول نسبی با سقف تنظیم شونده
strain hardening	سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
rest position	موقعیت سکون
page orientation	موقعیت صفحه
monopoly position	موقعیت انحصاری
razor edge	موقعیت بحرانی
pertinence	موقعیت شایستگی
pertinence or nency	دخل موقعیت
social status	موقعیت اجتماعی
stimulus situation	موقعیت محرک
storage location	موقعیت انباره
radar location	موقعیت رادار
social situation	موقعیت اجتماعی
print position	موقعیت چاپ
pertinency	موقعیت شایستگی
point guard	موقعیت گارد
sign position	موقعیت علامت
situation of a building	موقعیت ساختمان
position buoy	بویه موقعیت
position finding	موقعیت یابی
forward position	موقعیت رو به جلو
point	محل یا موقعیت
endo position	موقعیت اندو
footing	موقعیت وضع
situation	موقعیت حالت
situations	موقعیت حالت
positioning	تثبیت موقعیت
d. of a situation	موقعیت باریک
position	شکل موقعیت
case	وضعیت موقعیت
cases	وضعیت موقعیت
bit position	موقعیت ذره
plot	نقطه موقعیت
benzylic position	موقعیت بنزیلی
plots	نقطه موقعیت
plotted	نقطه موقعیت