Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 36 (1 milliseconds)
English
Persian
Thick ( sparse , thin ) hair .
موی پرپشت ( کم پشت )
Other Matches
bushily
پرپشت
unswerving
<adj.>
پرپشت
undeviating
<adj.>
پرپشت
thickset
پرپشت
thicker
پرپشت
exuberant
پرپشت
bushy
پرپشت
bushiest
پرپشت
bushier
پرپشت
thick
پرپشت
thickest
پرپشت
steadying
پرپشت استوار
steadied
پرپشت استوار
Bushy(hairy) eyebrows.
ابروهای پرپشت
thicken
پرپشت کردن
thickened
پرپشت کردن
thickens
پرپشت کردن
steadies
پرپشت استوار
lusher
پرپشت با شکوه
steadiest
پرپشت استوار
lushes
پرپشت با شکوه
steady
پرپشت استوار
lush
پرپشت با شکوه
lushest
پرپشت با شکوه
piggybacks
پرپشت یاشانه سوار شدن کول کردن
piggyback
پرپشت یاشانه سوار شدن کول کردن
langur
انواع میمونهای دم دراز ودارای ابروهای پرپشت اسیا
bushbaby
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
thickeners
غلیظ کننده پرپشت کننده
luxuriating
حاصلخیز شدن پرپشت شدن
luxuriates
حاصلخیز شدن پرپشت شدن
luxuriated
حاصلخیز شدن پرپشت شدن
luxuriate
حاصلخیز شدن پرپشت شدن
thickener
غلیظ کننده پرپشت کننده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com