English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
English Persian
open loop system مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
Other Matches
wheatstone bridge مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
filter center مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
chain survey پیمایش بدون اندازه گیری زاویه
horizontal control کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
decisions علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
decision علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
short بدون نیاز به حمل کننده مسیر
shortest بدون نیاز به حمل کننده مسیر
shorter بدون نیاز به حمل کننده مسیر
calibrated orifice سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند
pointer اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
pointers اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
homing adaptor تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
branch در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
branches در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
vertical control کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
uniservice متشکل ازیک نوع یکان یا یک نوع نیروی مسلح
stream gaging اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
zahn cup محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typefaces اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
polyoestrous دارای بیش ازیک وهله جفت گیری در سال
analogues نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
zero lash شرایطی در مکانیزم کنترل سوپاپهای موتور پیستونی که در ان با استفاده از ثابت هیدرولیکی مقدار لقی به صفر میرسد
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
independently آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
gage اندازه وسیله اندازه گیری
insulated instrument transformer ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
He's a wet blanket. او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
conclusion نتیجه گیری
synthesis نتیجه گیری
syntheses نتیجه گیری
subsumption نتیجه گیری
conclusions نتیجه گیری
fruitlessly بدون نتیجه
vainly بدون نتیجه
deduction استنتاج نتیجه گیری
inferentially ازراه نتیجه گیری
analogical reasoning نتیجه گیری قیاسی
information processing نتیجه گیری ازاخبار
without respect to the result بدون توجه به نتیجه
slewing سرعت حرکت ابزارهای ماشینی کنترل شده عددی ازیک محل به محل دیگر
conclusion [closure] of the debate پایان [و نتیجه گیری] بحث
to snuff out در نتیجه گل گیری خاموش کردن
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
control bus مسیر کنترل
decision tree مسیر تصمیم گیری
to spin one's wheels <idiom> بدون نتیجه زحمت کشیدن [اصطلاح روزمره]
dimension اندازه گیری
module اندازه گیری
measure اندازه گیری
metering اندازه گیری
modules اندازه گیری
gaging اندازه گیری
measurement اندازه گیری
gauging اندازه گیری
dimensions اندازه گیری
mensuration اندازه گیری
measuring bridge پل اندازه گیری
measurment اندازه گیری
measurer اندازه گیری
measurements اندازه گیری
commensurateness اندازه گیری
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
size control کنترل اندازه
diamensionless بدون اندازه
air control point نقطه کنترل مسیر هوایی
aircraft vectoring کنترل مسیر سمتی هواپیما
batching plant مرکز اندازه گیری
sounded اندازه گیری عمق اب
soundest اندازه گیری عمق اب
accuracy to gage دقت اندازه گیری
sounds اندازه گیری عمق اب
gage میزان اندازه گیری
sound اندازه گیری عمق اب
bathymetry اندازه گیری خصوصیات اب
frequency measurement اندازه گیری فرکانس
frequency measuring bridge پل اندازه گیری فرکانس
depth measurement اندازه گیری عمق
absolute measurement اندازه گیری مطلق
impedance bridge پل اندازه گیری مقاومت
measure اندازه گیری کردن
metre وسیله اندازه گیری
unit of measurement واحد اندازه گیری
sounding اندازه گیری عمق اب
instrument autotransformer ترانسفورماتور اندازه گیری
measuring transformer ترانسفورماتور اندازه گیری
instrument الات اندازه گیری
metres وسیله اندازه گیری
resizing اندازه گیری مجدد
correlation measurement اندازه گیری همبستگی
tape measures مترمخصوص اندازه گیری
to take measures اندازه گیری کردن
tape measure مترمخصوص اندازه گیری
gauging section برش اندازه گیری
gauging sheet ورق اندازه گیری
meter وسیله اندازه گیری
measurable قابل اندازه گیری
dial bench gage میز اندازه گیری
instrument transformer ترانسفورماتور اندازه گیری
gad اندازه گیری طول
chain crew متصدیان اندازه گیری
measuring درخور اندازه گیری
direct measurement اندازه گیری مستقیم
size stick الت اندازه گیری پا
size stick قالب اندازه گیری
meters وسیله اندازه گیری
precision اندازه گیری دقیق
radar measurement اندازه گیری رادار
measuring voltage ولتاژ اندازه گیری
measuring accuracy دقت اندازه گیری
tapeline مترمخصوص اندازه گیری
method of measurment طریقه اندازه گیری
measuring apparatus دستگاه اندازه گیری
measuring set دستگاه اندازه گیری
method of measurment متد اندازه گیری
final measurement اندازه گیری نهایی
telemetry اندازه گیری ازدور
forescale اندازه گیری رنگ اب
measurement ofland اندازه گیری زمین
measurement of demand اندازه گیری تقاضا
font metric اندازه گیری فونت
compensating error خطای اندازه گیری
commensurable قابل اندازه گیری
engineering measurement اندازه گیری فنی
mensurability قابلیت اندازه گیری
units of measurment واحدهای اندازه گیری
measuring well چاه اندازه گیری
maxwell bridge پل اندازه گیری ماکسول
measurability قابلیت اندازه گیری
mental measurement اندازه گیری روانی
telemetering اندازه گیری از دور
metrology علم اندازه گیری
measuring sensitivity حساسیت اندازه گیری
measuring relay رله اندازه گیری
measuring method طریقه اندازه گیری
measuring instrument دستگاه اندازه گیری
measuring device تجهیزات اندازه گیری
speed trap مسیر اندازه گرفته شده باوسیله الکتریکی
speed traps مسیر اندازه گرفته شده باوسیله الکتریکی
standard error of measurement خطای معیار اندازه گیری
gas meter دستگاه اندازه گیری گاز
water staff gauge اشل اندازه گیری عمق اب
allometry اندازه گیری رشد موجودات
gravimetry اندازه گیری وزن یا غلظت
extensometer دستگاه اندازه گیری انبساط
impedance measuring set دستگاه اندازه گیری امپدانس
fluorometer دستگاه اندازه گیری فلورسانس
petrol gage دستگاه اندازه گیری بنزین
characteristic اندازه گیری مشخصات یک عنصر
acoumetry اندازه گیری قدرت حس شنوایی
meter rectifier یکسوساز دستگاه اندازه گیری
SE خطای معیار اندازه گیری
impedance meter دستگاه اندازه گیری امپدانس
instrumental error خطای دستگاه اندازه گیری
indefinite غیرقابل اندازه گیری نامعین
maxwell wien bridge پل اندازه گیری ماکسول-وین
automatic measuring system سیستم اندازه گیری خودکار
disruptive voltage measuring apparatus دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
measurement uncertainty خطای اندازه گیری [ریاضی]
stereometric بسهولت قابل اندازه گیری
high tension measurement bridge پل اندازه گیری فشار قوی
yards واحد اندازه گیری = 3 فوت
highfrequency measuring bridge پل اندازه گیری فرکانس بالا
measurement of benefits and costs اندازه گیری منافع و هزینه ها
micrometry اندازه گیری با ذره سنج
entropy واحد اندازه گیری ترمودینامیک
characteristically اندازه گیری مشخصات یک عنصر
measuring transformer meter کنتور با ترانسفورماتور اندازه گیری
cynometer دستگاه اندازه گیری امواج
zoometry اندازه گیری اندامهای جانوران
measuring arrangement نطم و ترتیب اندازه گیری
telemetry اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
electrostatic instrument دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
time اندازه گیری زمان یک عملیات
induction instrument دستگاه اندازه گیری القائی
metric system of measurement سیستم اندازه گیری متریک
industrial instrument دستگاه اندازه گیری صنعتی
scantling میله اندازه گیری ذرع
watt واحد اندازه گیری الکتریسیته
coupling measuring set دستگاه اندازه گیری اتصالی
utile واحد اندازه گیری مطلوبیت
yard واحد اندازه گیری = 3 فوت
induction movement دستگاه اندازه گیری القائی
watts واحد اندازه گیری الکتریسیته
frequency meter دستگاه اندازه گیری فرکانس
calorimeter دستگاه اندازه گیری مقدارگرما
times اندازه گیری زمان یک عملیات
length measuring instrument دستگاه اندازه گیری طول
instrument direction سمت اندازه گیری شده
instrument board تابلوی وسائل اندازه گیری
metric system دستگاه اندازه گیری متری
sensitometry اندازه گیری حساسیت چشم
bathymetry اندازه گیری عمق دریاواقیانوس
timed اندازه گیری زمان یک عملیات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com