Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
n cube
مکعب N بعدی
Other Matches
cube
هرچیزی بشکل مکعب بشکل مکعب دراوردن
cubes
هرچیزی بشکل مکعب بشکل مکعب دراوردن
projecting
تولید نمایش گرافیکی دو بعدی از یک صفحه سه بعدی تصویر
PHIGS
برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
preemptive multitasking
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
cubical
مکعب
cuboid
مکعب
solid
مکعب
cubiform
مکعب
solids
مکعب
cubes
مکعب
cube
مکعب
stere
یک متر مکعب
cubically
به شکل مکعب
cube root
ریشه مکعب
solids
مکعب حجمی
Rubik’s Cube
مکعب روبیک
cube
مکعب
[ریاضی]
hexahedral
مکعب شش سطحی
cubic measure
مقیاس مکعب
cubby
محوطه مکعب
cubature
حجم مکعب
decastere
ده متر مکعب
Rubik’s Cube
مکعب جادویی
solid
مکعب حجمی
cube roots
ریشه مکعب
body centered cubic
مکعب مرکز پر
cuboid
دارای شکل مکعب
face centered cubic
مکعب مراکز وجوه پر
cusec
یک فوت مکعب در ثانیه
cubage
چیزی برقم مکعب
A cube has six faces.
یک مکعب ۶ تا وجح دارد.
[ریاضی]
flitch
تکه مکعب پیه نهنگ
box palet
پالت مکعب مستطیل شکل
trimetrogon
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
one dimentional
تک بعدی
three dimentional
سه بعدی
tridimensional
سه بعدی
puisne
بعدی
two dimensional
دو بعدی
solids
سه بعدی
serotine
بعدی
one dimentional
یک بعدی
ulterior
بعدی
solid
سه بعدی
three-dimensional
سه بعدی
three dimensional
سه بعدی
cubical
سه بعدی
second thoughts
بعدی
further
بعدی
succeeding
بعدی
two-dimensional
دو بعدی
furthered
بعدی
furthering
بعدی
furthers
بعدی
future
بعدی
spatial
سه بعدی
unidimensional
یک بعدی
unidimensional
تک بعدی
subsequent
بعدی
aftereffect
اثر بعدی
aftertastes
لذت بعدی
aftertaste
لذت بعدی
holograms
تصویر سه بعدی
hologram
تصویر سه بعدی
one dimensional array
ارایه یک بعدی
follow up supply
اماد بعدی
follow up
اقدامات بعدی
follow up
اماد بعدی
holographic image
نمایی از شی سه بعدی
immediate destination
مقصد بعدی
latter day
روز بعدی
multidimensional
چند بعدی
feeder report
گزارشات بعدی
deep space
فضای سه بعدی
four dimensional
چهار بعدی
multidimentional
چند بعدی
versatile
چند بعدی
triaxial test
ازمایش سه بعدی
3D analysis
آنالیز سه بعدی
stereoscope
سه بعدی نما
3D analysis
بررسی سه بعدی
subsere
توالی بعدی
succeeding generation
نسل بعدی
t' other
بعدی دیگر
t' other
نفر بعدی
two dimensional lattice
شبکه دو بعدی
two dimensional array
ارایه دو بعدی
tother
نفر بعدی
three dimensional lattice
شبکه سه بعدی
three dimentional array
ارایه سه بعدی
two demensional chromatography
کروماتوگرافی دو بعدی
tridimensionality
حالت سه بعدی
stereoscopic vision
دید سه بعدی
after-effects
تاثیر بعدی
three dimensional polymer
بسپار سه بعدی
solid geometry
هندسه سه بعدی
aftermath
عواقب بعدی
tother
بعدی دیگر
space frame
قاب سه بعدی
dosseret
بلوک سه بعدی
illusiansm
نقاشی سه بعدی
stereognosis
ادراک سه بعدی
after-effect
تاثیر بعدی
unidimensionality
یک بعدی بودن
increments
حرکت به محل بعدی
depth quening
سه بعدی کردن یک شی دوبعدی
Turn left at the next corner.
سر پیچ بعدی به چپ بپیچید.
ulterior plans
تدابیر اجل بعدی
increment
حرکت به محل بعدی
three dimentional spreadsheet
صفحه گسترده سه بعدی
aftereffect
اثر بعدی داور
post indexing
فهرست سازی بعدی
afterimage
تصویر بعدی چیزی
space time
دستگاه چهار بعدی
bins
بلوک سه بعدی الکترونیکی
isometric Projection
[نقشه هم اندازه سه بعدی]
bin
بلوک سه بعدی الکترونیکی
color solid
سه بعدی رنگ نما
flattest
فایل دو بعدی از داده ها
perspective space
نمایش فضای سه بعدی
next state function
تابع حالت بعدی
post indexing
شاخص گذاری بعدی
flat
فایل دو بعدی از داده ها
second-best
نفر بعدی درجه دو
second best
نفر بعدی درجه دو
cartesian coordinates
سیستم مختصات سه بعدی فضایی
three-dimensional space
فضای سه بعدی
[ریاضی]
[فیزیک]
generic
نوع بعدی یک کالا یا دستگاه
solid angle
زاویه سه بعدی مخروط وامثال ان
multidimensional
دارای خصوصیت چند بعدی
her next was a merchant
شوهر بعدی وی بازرگان بود
four address instruction
نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
Is the next station ... ?
آیا ایستگاه بعدی ... است؟
perspective
دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
z axis
بردار عمق در گراف سه بعدی
epiphenomenon
علائم بعدی و ثانوی مرض
rain check
نوید یا قول دعوت بعدی
perspectives
دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
reticulated
دارای شبکه سه بعدی فریف
Turn right at the next corner.
سر پیچ بعدی به راست بپیچید.
posthypnotic
ناشی از اثرات بعدی خواب مغناطیسی
photogene
انعکاس یا تصویر بعدی چیزی در شبکیه
solid
سه بعدی سایه دار ایجاد میکند
soft return
فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
solids
سه بعدی سایه دار ایجاد میکند
contour template
مشابه سازی یک شکل دو یاسه بعدی
on
گویی که هدف ضربه بعدی است
to take a rain check
[ raincheck]
on an offer
[American E]
رد کردن درخواستی و قول دعوت بعدی
stereophotography
عکس برداری برجسته نماوسه بعدی
umlaut
ادغام حرف صداداردرحرف صدادار بعدی
afterborn
زاییده شده پس ازمرگ پدر بعدی
damping factor
نسبت دامنه هر موج به موجهای بعدی
fogging
برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر
Turn right at the next corner.
سر پیچ بعدی به دست راست بپیچید.
operation
دستور بعدی برای اجرا را می خوانند
shift forward
انتقال به عوامل بعدی حرکت به سمت جلو
I'm looking forward to your next email.
من مشتاقانه منتظر ایمیل بعدی تان می شوم.
avalanches
عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
fetches
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
avalanche
عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
marker
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
markers
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
arrays
آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
array
آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
fetched
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
fetch
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
geometry and rendering
مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی
model geometric
نمایش کامل سه بعدی یا دوبعدی صحیح هندسی از یک شکل
line flyback
اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود
multiple
نتیجه و محل دستور بعدی که باید اجرا شود
despatched
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
paraboloid
شکل سه بعدی حاصل ازدوران یک سهمی حول محورکانونی
despatches
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatching
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatch
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatched
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatches
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
hidden
فرمول ریاضی که خط وط پنهان را از تصویر دو بعدی شی D پاک میکند
When is the next train to Oxford?
چه وقت قطار بعدی به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
chaining
ذخیره سازی یک رکورد که آدرس بعدی در لیست را دارد
link
لیست داده هایی که هر ورودی آدرس بعدی را دارد
form
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
newer
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
new-
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
ball is in your court
<idiom>
[نوبت تو هست که قدم بعدی را برداری یا تصمیم بگیری]
forms
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
counter
ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
countered
ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
countering
ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
new
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
formed
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
newest
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
forward
نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
forwarded
نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
marred
ثبات درون CPU که حاوی محل بعدی دستیابی است
fields
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
propagate
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
peremptory undertaking
تعهد خواهان باارائه دلیل در اولین جلسه بعدی دادگاه
mar
ثبات درون CPU که حاوی محل بعدی دستیابی است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com