Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
mean sea level
میانگین سطح دریا
Search result with all words
mean sea level
سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
Other Matches
continental shelf
مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
neap tide
کشندکمینه اب دریا حداقل جذر ومد نهایی اب دریا
isovelocity
نقاط هم سرعت اب دریا خطوط متحدالسرعت اب دریا
holding anchorage
لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
average
میانگین
mean value
میانگین
meanest
میانگین
median
میانگین
averaged
میانگین
averaging
میانگین
averages
میانگین
arithmetic mean
میانگین
average value
میانگین
averaged
در میانگین
on average
[on av.]
در میانگین
mean
میانگین
mean high water
مد میانگین
meaner
میانگین
weighted average
میانگین وزنی
true mean
میانگین حقیقی
density mean
میانگین چگالی
average cost
میانگین هزینه
simple mean
میانگین حسابی
simple average
میانگین ساده
weighted average
میانگین موزون
average price
میانگین قیمت
weighted mean
میانگین وزنی
geometric mean
میانگین هندسی
harmonic mean
میانگین همساز
batting average
میانگین توپزنی
average value
مقدار میانگین
averaging
ایجاد میانگین
average value
ارزش میانگین
averaging
معدل میانگین
working mean
میانگین مفروض
average flow
بده میانگین
simple mean
میانگین ساده
mean error
خطای میانگین
mean time between failures
میانگین عمر
mean squares
میانگین مجذورات
arithmetic mean
میانگین حسابی
logarithmic mean
میانگین لگاریتمی
mean absolute deviation
انحراف میانگین
mean depth
ژرفای میانگین
mean low water
جزر میانگین
mean deviation
انحراف میانگین
mean low water
اب پایین میانگین
average life
عمر میانگین
mean high water
اب بالای میانگین
medium
وسط یا میانگین
mediums
وسط یا میانگین
assumed mean
میانگین فرضی
average error
خطای میانگین
average discharge
بده میانگین
moving average
میانگین متحرک
moving average
میانگین غلتان
mean velocity
تندی میانگین
average deviation
انحراف میانگین
mean value
مقدار میانگین
mean life
عمر میانگین
averaged
معدل میانگین
averages
معدل میانگین
meanest
مقدار میانگین
averages
میانگین موفقیت
averaged
میانگین موفقیت
average
ایجاد میانگین
meaner
مقدار میانگین
average
میانگین موفقیت
averaged
ایجاد میانگین
mean
مقدار میانگین
averages
ایجاد میانگین
averaging
میانگین موفقیت
average
معدل میانگین
electrode current averaging time
زمان میانگین شدن
average out
میانگین در نظر گرفتن
time average symmetry
تقارن میانگین زمانی
mean free path
مسافت ازاد میانگین
mean
معنی دادن میانگین
sm
خطای معیار میانگین
standard error of mean
خطای معیار میانگین
averaged
درجه عادی میانگین
averages
درجه عادی میانگین
averaging
درجه عادی میانگین
mean value of periodic quantity
میانگین کمیت دورهای
effective
خروجی میانگین پردازنده
mean time to failure
زمان میانگین تاخرابی
average
درجه عادی میانگین
mean time to repair
زمان میانگین تعمیر
meaner
معنی دادن میانگین
meanest
معنی دادن میانگین
mean range of the tide
میانگین ارتفاع کشند
mean repair time
زمان میانگین تعمیر
mean sea level
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
root mean square error
جذر میانگین مجذور خطا
mean time between failures
زمان میانگین بین دو خرابی
average cost
میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
number average molecular weight
میانگین عددی وزن مولکولی
number average degree of polymerization
میانگین عددی درجه بسپارش
root mean square velocity
جذر میانگین مجذور سرعت
earned run average
میانگین امتیاز کسب شده
weight average degree of polymerization
میانگین وزنی درجه بسپارش
weight average molecular weight
میانگین وزنی وزن مولکولی
bowling average
میانگین امتیازهای توپ انداز
averaging
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
exponential smoothing
روش میانگین گیری متغیروزن دار
batting average
میانگین تعدادامتیازهای یک دور بازی کریکت
average
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
averages
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
averaged
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
pass completion average
میانگین موفقیت بازیگر درگرفتن پاس
annual average score
میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
MEPs
مخفف میانگین فشار موثر pressure effective mean
MEP
مخفف میانگین فشار موثر pressure effective mean
mtbf
زمان میانگین بین دو خرابی Failures Between eanTime
averages
میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
average
میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
averaging
میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
averaged
میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
variance
میانگین حسابی توان دوم انحرافات از مقدارمتوسط
averaging
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averages
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averaged
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
average
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
ocean foam
کف آب دریا
sea foam
کف آب دریا
beach foam
کف آب دریا
holm
دریا
sea foam
کف دریا
sea froth
کف دریا
the blue
دریا
meerschaum
کف دریا
sepiolite
کف دریا
at sea
در دریا
cuttle bone
کف دریا
asea
به دریا
seas
دریا
acajou
دریا
spume
کف آب دریا
benthos
ته دریا
sea
دریا
cuttlebone
کف دریا
bree
دریا
high water
مد دریا
asea
در دریا
lough
اب دریا
d.j.'s locker
ته دریا
meerscham
کف دریا
saltwater
اب دریا
floods
رو د دریا
channel
دریا
channeled
دریا
channeling
دریا
channelled
دریا
channels
دریا
waterscape
اب دریا
the wave
دریا
main
دریا
flood
رو د دریا
overboard
در دریا
flooded
رو د دریا
the deep
دریا
mere
دریا
high tide
مد دریا
high water line
خط مد دریا
high tides
مد دریا
on the sea
دریا
seabed
کف دریا
merest
دریا
ground
کف دریا
sea bed
کف دریا
seahorse
اسب دریا
thalassophobia
دریا هراسی
seagoing
دریا پیما
seagoing
دریا نورد
seapuss
گرداب دریا
seaward
بسوی دریا
seaway
دریا راه
adventure
دل به دریا زدن
shipper
دریا نورد
risk
دل به دریا زدن
seaworthy
اماده دریا
the lid of a kettle
دریا سر کتلی
deep-sea
ژرف دریا
dead in the water
متوقف در دریا
datum level
سطح اب دریا
seabird
مرغ دریا
davy jones
جنی دریا
waterscape
منظره اب دریا
upcountry
دور از دریا
two star
دریا دار
transmarine
فرا دریا
the waves of the sea
امواج دریا
the sea was lulled
دریا ساکت شد
heave of the sea
زورخیزاب دریا
out bound
رهسپار دریا
the waves of the sea
خیزابهای دریا
seabirds
مرغ دریا
holding ground
گیرایی کف دریا
shipman
دریا نورد
sea duty
خدمت دریا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com