Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
attrition minefield
میدان مین فرساینده دریایی
Other Matches
closure minefield
میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
wearing
فرساینده
overdischarge of battery
تخلیه فرساینده باتری
grueling
خسته کننده فرساینده
gruelling
خسته کننده فرساینده
seabee
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
compound wound generator
ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
grenade court
میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
high intensity magnetic field
میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
midshipman
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
lenz' law
جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
piratic
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
kite
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
oceanography
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
kites
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officers
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
pilot chart
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
petty officer
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
running lights
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
chine
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
battlefield recovery
اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
sea mark
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
stadimeter
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
thermal stress
ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
sea power
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marines
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marine
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
terns
پرستوک دریایی چلچله دریایی
tern
پرستوک دریایی چلچله دریایی
task unit
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
light lists
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
coursed
میدان تیر میدان
courses
میدان تیر میدان
course
میدان تیر میدان
maritime
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
rear commodore
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
bureau of naval personnel
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
light period
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
convoy commodore
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
Marine Corps
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
naval gunfire
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
convoy schedule
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
crash locator beacon
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
hasty breaching
نفوذ تعجیلی در میدان مین عبور تعجیلی از میدان مین رخنه تعجیلی
commandant of marine corps
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
light ship
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
convoy route
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
sofar
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobsters
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
ROUNDABOUT
میدان
reaches
میدان
plains
میدان
scope
میدان
frontage
میدان
place
میدان
places
میدان
placing
میدان
agora
میدان
plain
میدان
plainer
میدان
plainest
میدان
forums
میدان
arenas
میدان
piazza
میدان
forum
میدان
zero field
بی میدان
frontages
میدان
line of force
خط میدان
aims
میدان
aimed
میدان
aim
میدان
plaza
میدان
arena
میدان
reach
میدان
reached
میدان
line bay
میدان خط
reaching
میدان
open space
میدان
ring
میدان
sq
میدان
trone
میدان
fielded
میدان
fields
میدان
space
میدان
spaces
میدان
field
میدان
domain
میدان
domains
میدان
field line
خط میدان
spotting board
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
field of action
میدان اثر
magnetic stray field
میدان پراکنده
field mark
نشان میدان
field magnet
اهنربای میدان
on sight
در میدان دیددوربین
magnetic f.
میدان مغناطیسی
obstacle course
میدان موانع
field length
درازای میدان
field magnet
میدان مغناطیسی
magnetizing field
میدان مغناطیس گر
maxwell field
میدان ماکسول
main field
میدان اصلی
magnetic flux line
خط میدان مغناطیسی
magnetic field line
خط میدان مغناطیسی
low field
میدان ضعیف
field of application
میدان کاربرد
line of magnetic field strength
خط میدان مغناطیسی
maxwell field
میدان ماکسولی
magnetic balance
تعادل میدان
middle
میانه میدان
middles
میانه میدان
purview
حدود میدان
psychological field
میدان روانی
minefield
میدان مین
minefields
میدان مین
protected field
میدان محفوظ
plaza
میدان عمومی
radar ranging
میدان رادار
radiation field
میدان تابش
champ
میدان جنگ
champed
میدان جنگ
champing
میدان جنگ
champs
میدان جنگ
rink
میدان یخ بازی
rinks
میدان یخ بازی
rotating field
میدان گردان
rotary field
میدان دوار
field of consciousness
میدان هشیاری
field of battle
میدان رزم
magnetic fields
میدان مغناطیسی
field vector
بردار میدان
phenomenal field
میدان پدیداری
perceptual field
میدان ادراکی
arena
میدان مسابقات
front porch
میدان جلو
field of battle
میدان جنگ
field of attention
میدان توجه
outfight
از میدان در کردن
magnetic field
میدان مغناطیسی
arenas
میدان مسابقات
field displacement
جابجایی میدان
field of gravity
میدان ثقل
field of regard
میدان دید
visual field
میدان دید
field of view
میدان دید
fixed field
میدان ثابت
coulomb filed
میدان کولنی
field of vision
میدان بینایی
field of vision
میدان دید
field of force
میدان نیرو
control field
میدان کنترلی
flying field
میدان فرودگاه
field direction
جهت میدان
cock of the walk
پهلوان میدان
field density
چگالی میدان
field current
جریان میدان
force field
میدان نیرو
field control
کنترل میدان
flying ground
میدان پرواز
field constant
ثابت میدان
field pole
قطب میدان
field range
میدان تیرجنگی
downfield
میدان پایین
electromagnetic field
میدان الکترومغناطیسی
drill ground
میدان مشق
field strength
شدت میدان
effective field
میدان موثر
electric field
میدان الکتریکی
distortion of field
اغتشاش میدان
field voltage
ولتاژ میدان
field rectifier
یکسوساز میدان
field regulator
نافم میدان
field rheostat
رئوستای میدان
electrostatic field
میدان الکتروستاتیکی
firing range
میدان تیر
electromagnetic spectrum
میدان الکترومغناطیسی
curl field
میدان حلقوی
filed circuit
مدار میدان
field judge
داور میدان
field theory
تئوری میدان ها
inhomogeneous field
میدان غیریکمواخت
inhomogeneity of a field
غیریکنواختی یک میدان
induction field
میدان القائی
alternating field
میدان متناوب
field repetition rate
بسامد میدان
field frequency
بسامد میدان
amplitude
میدان نوسان
image field curvature
انحنای میدان
input field
میدان ورودی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com